موسیقی ایرانیان – آذین آموزگار: هفته قبل خبری در یکی از خبرگزاری ها منتشر شده بود که البته بیشتر یک گمانهزنی بود و این سوال را مطرح میکرد که آیا «سیامک سپهری» از «رستاک» جدا شده است؟ سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» برای پیگیری این خبر و یافتن پاسخی برای آن، گفتگویی با «فرزاد مرادی» انجام داده که در ادامه میخوانید. فرزاد مرادی از اعضای هسته اصلی تشکیلدهنده رستاک، خواننده گروه و در غیاب سیامک سپهری سرپرست گروه بود و قطعا آنچه که او میگوید سندیت قطعیتری دارد ارتباط با آنچه در این گروه خوب و موفق موسیقی ایران میگذرد.
* در خبرها این گمانهزنی شده که سیامک سپهری از گروه رستاک جدا شده یا در آستانه جدا شدن است. آیا این شایعه واقعیت دارد و این گمانه درست است؟
من هم این خبر را خواندم که در سایتهای مختلف منتشر شده بود. این گمانهزنی را آقای آرش نصیری انجام دادند و با توجه به قراینی که ایشان کنار هم چیدند درست به نظر میرسد ولی در اصل واقعیت ندارد. چیزی که اتفاق افتاد این است که سیامک الان حدود پنج شش ماه هست که با ما نیست و ایشان هم همین را نوشتند و براساس آن فکر کردند که آقای سپهری از گروه جدا شده اما اصل قضیه این نیست.
شاید نزدیک به بیست سال بود که رستاک داشت به سختی کار میکرد و سیامک هم همیشه در قلب این تلاش و کار بود. ما در طی این سالها همیشه به سختی و جدیت کار کردیم، به خصوص سر آلبوم چهارم ما که فرسایشی بود، به همین خاطر سیامک واقعا نیاز به استراحت داشت.
* با این توضیح شما در واقع آقای سپهری خواسته به اصطلاح رفرش کند.
بله. دقیقا با همین هدف. قبل از اینکه برود هم کار را تقسیم کرد و مسئولیتهایی که داشت را به ما واگذار کرد با این اطمینان که ما میتوانیم از پس آن بر بیاییم.
* کی این اتفاق افتاد؟
بعد از اینکه آلبوم چهارم ما یعنی «میان خورشیدهای همیشه» منتشر شد و ما کنسرت تهران را هم برگزار کردیم. اینها مربوط به قبل از ایام فاطمیه بود و خودم فکر میکردم سیامک بعد از ایام فاطمیه که حدودا سه هفته هست و کنسرتها هم تعطیل هست برمیگردد اما او، این تعطیلات را رفت مالزی پیش خواهرش و بعد احساس کرد اگر بیشتر بماند بهتر است و حدودا دو ماه آنجا ماند. در اجراهایی که ما بدون حضور سیامک رفتیم، مسئولیت سرپرستی را به من داده بودند و من با کمک بچهها کار را پیش بردم. در کنسرتهای ما اکبر جای سیامک مینشست و رهبری ارکستر را انجام میداد و همه بچهها هر کدام مسئولیتهایی که داشتند را انجام دادند و خدا را شکر کارها خوب پیش رفت. در این مدت کنسرتهایی جدی داشتیم.
* چه کنسرتهایی داشتید؟
به مناسبت عید نوروز یک کنسرت در فرانکفورت آلمان داشتیم و بعد هم تمدید کنسرت تهران بود که در ایام عید و در دو سانس اجرا کردیم. این دو اجرا را بدون سیامک رفیتم. بعد یک اجرا هم در سلیمانیه عراق داشتیم که آنجا هم نبود. برنامههای داخلی و همایش هم بود که در آنجاها هم که قطعا نبود. الان حدودا پنج ماه و نیم هست که سیامک سپهری روی استیج نیامده…
* پس کسی که این گمانهزنی را انجام داده حق داشته (خنده)
(خنده) بله. کسی که از دور ببیند شرایط همین را نشان میدهد و آن مطلب خیلی هم خوب نوشته شده بود اما حقیقت اینهایی هست که گفتم. سیامک وقتی که رفت مسئولیت اداره کل گروه را داد به پدرشان آقای منوچهر سپهری و مسئولین بخش هنری کار به من واگذار شد که از همه قدیمیتر بودم و به نوعی ریش سفید محسوب میشوم. (خنده) من هم تقسیم کار کردم و اکبرمحسنیپور تمرینات را انجام میداد و روی صحنه هم جای سیامک کار هماهنگی را انجام میداد.
* در آن دو ماه که سیامک سپهری نبود و در خارج از ایران هم بود، آیا کاملا از گروه جدا شده بود و با هم هیچ مراوده ای نداشتید؟
مراوده ما در حد چند تا تلفن بود. تلفن میزد و میپرسید آیا کارها روی روال هست یا نه. من فکر میکنم در این مدت فقط سه یا چهار بار با سیامک تماس گرفتم. یک بار عید را به او تبریک گفتم، یکی دو بار هم زنگ زدم که بگویم همه چیز خوب است و جای نگرانی نیست. خودم دوست نداشتم فکرش درگیر اینجا باشد و میخواستم خوب استراحت کند. به او گفتم تو خیالت راحت باشد، همه کارها خوب است. بالاخره ما با سیامک چندین ساله اجرا کردیم و کارهای ما هم تقریبا روتین شده و هر کس وظایف خودش را میداند، بنابر این جای نگرانی نبود.
* پس آقای سپهری باز هم میتواند نباشد
نه دیگر. بس است (خنده). سیامک مرکز ثقل گروه رستاک است. حضور او در همه تصمیمگیریها لازم است، به خصوص در ساخت قطعات. درست است که ما تصمیماتمان را جمعی میگیریم و کارمان را تیمی انجام میدهیم ولی به هر حال یک نفر هست که راه را نشان میدهد، برآیند صحبتهای همه اعضای گروه را جمعبندی میکند، تصمیم اصلی را میگیرد و این شخص سیامک هست. در شکلی که ما کار میکنیم، بچههای گروه رستاک همه ایدهپرداز شدهاند، برای اینکه سیامک از اول همه را در تصمیمگیریها مشارکت میداد. ما الان عادت کرده ایم به ایدهپردازی و بیان ایدهها و عقاید. ما عادت کردهایم به اینکه مدام موسیقی گوش کنیم و ایدهها را خلق و آن را ارائه بدهیم. وقتیکه دور هم جمع میشویم ممکن است من ده تا ایده بدهم، یکی دیگر شش تا و یکی دوازده تا و سر جمع صد تا ایده میآید وسط. اکثر این ایدهها هم زیباست و شاید اگر یک نفر دیگر مسئول جمعبندی این ایدهها باشد طور دیگری ببیند اما چیدمانی که سیامک دارد اصولی و رستاکیست. میدانید که سیامک سپهری خودش آهنگسازی خوانده وفارغالتحصیل موسیقی از دانشگاه تهران است. قبلا او خودش آهنگ میساخت و ما میرفتیم توی استودیو میزدیم و بعد کمکم شکل کار تغییر کرد و گروهی شد. ما ایده میدهیم و سیامک با ایدهها و سلیقه زیباییشناسانهای که دارد این ایدهها را کنار هم میچیند و در نهایت خروجی آن میشود یک کار رستاکی که ایدههایش از همه اعضاء گروه هست و مهندسی سیامک روی آن نهاییاش کرده است.
* یعنی تنظیم نهایی کارها با آقای سپهریست
بله. او علاوه بر اینکه خودش هم همراه همه ما ایده میدهد، تصمیمگیری نهایی ایدهها و تنطیم نهایی کار را انجام میدهد و خلاصه اینکه حرف آخر را میزند.
* الان چند ماه هست که سیامک سپهری نیست و کارها طبق روال انجام میشود. آیا در نهایت گروه رستاک را بدون او میتوانید تصور کنید؟ آیا ممکن است آلبومی از رستاک منتشر شود که سیامک سپهری در آن نباشد؟
من فکر میکنم اگر این اتفاق بیافتد دیگر آن کار رستاکی نیست چون همیشه مهر سیامک روی کارهای گروه رستاک بوده. او با حس زیباشناسانهای که داشته ایدههای ما را کنار هم گذاشته و به سرانجام رسانده. بدون سیامک ایدههای ما به سرانجام نمیرسد.ما ایده میدهیم اما انتخاب آن ایدهها و چیدمان آنها کنار هم خیلی مهم است که این کار را سیامک انجام میدهد. مثلا ما مینشسنیم با هم صحبت میکنیم که آلبوم بعدی را چگونه ببندیم. او نظرات همه را جمع میکند و بر اساس آن و نظراتی که خودش دارد برای آلبوم یک استراتژی طراحی میکند.
* اولین باری که سیامک سپهری به گروه بر میگردد کی هست؟
در همین کنسرت ما که ۹ مرداد برگزار میشود سیامک بر میگردد. ما گفتیم دیگر خیلی به تو خوش گذشته. استراحت دیگر بس است (خنده) فکر میکنم دیگر زیادی استراحت کرده.
* وقتی آقای سپهری نبود چه حسی داشتید؟
تجربه عجیبی بود هر چند خیلی سخت بود. من هیچ وقت تصور نمیکردم روزی برسد ما اجرایی داشته باشیم که سیامک روی استیج نباشد. در طول این بیست سال که با هم بودیم تنها یک بار این اتفاق افتاد و آن هم وقتی بود پای سیامک آسیب دیده بود و نمیتوانست بیاید روی استیج و ما یک اجرا را بدون او رفتیم. تجسم اینکه ما بدون سیامک برویم روی استیج خیلی سخت بود. بعضی وقتها شده که بهزاد که خواننده گروه بوده روی استج نیامد. مثلا در اجرای فرانسه و بلژیک، که همان موقع جریان بمبگذاریها در فرانسه و بلژیک بود، برای بهزاد مشکل پیش که نتوانست با ما بیاید و ما بدون او رفتیم.همچنین تا الان پیش نیامده که بچهها بدون من اجرا داشته باشند اما مطمئنا بدون من هم میتوانند اجرا کنند اما تجسم اینکه ما بدون سیامک اجرا کنیم اصلا برای من متصور نبود. سیامک علاوه بر ساز زدن بچهها را رهبری میکند و آن انرژی که رد و بدل میشد و آرامشی که حضورش روی صحنه ایجاد میکند هم خیلی موثر است.
* وقتی روی صحنه میرفتید و سمت راست تان سیامک را نمیدیدید چه حسی داشتید؟
واقعا روزهای اول برای من سخت بود. برای همه سخت بود ولی چیزی که به ما آرامش میداد این بود که سیامک استراحت کند، ریلکس میشود و با همان انرژی برگردد و قدرتش ده برابر میشود. خیالم راحت بود که سیامک عزیز ما به استراحت نیاز داشت و دارد استراحت میکند و برای همین سختی کار برای من آسان میشد و سعی هم میکردیم که زیاد مزاحمش نشویم. البته سختی که میگویم، سختی فکری و مسئولیت انجام کار هست وگرنه ساز زدن و اجرای موسیقی که برای ما لذتبخش است. منظورم از سختی، سختی تحمل جای خالی سیامک بود، چون ما در گروه خیلی با هم وابسته و مثل خانواده هستیم.
* مخصوصا شما که قدیمیتر هستید و از اول هم توی گروه بودید
بله. ما با هم زندگی میکنیم. من خودم از صبح که بیدار میشوم همه فکرم رستاک است تا شب، بنابراین همیشه سیامک در ذهنم هست و تقریبا هر روز میبینمش. ما در طول سال اعضای خانوادهمان را کم میبینیم. برادر دیگرم الان تهران است و شاید در سال بیشتر از سه چهار مرتبه نبینم و شاید اگر بهزاد در گروه نبود هم او را هم کم میدیدم. من و بهزاد رابطه مان مثل برادر نیست، مثل دو همکار است، و رابطه من و سیامک مثل دو همکار نیست، مثل دو برادر است. بالانسی این وسط هست؛ یک چیزی بین برادری و خانواده. برای همین هست که خلاء سیامک زیاد حس میشد و انکار در یک تاریخ دیگری داشتیم زندگی میکردیم. الان خوشحالم و این حس را دارم که کنسرت ۹ مرداد ما خیلی خوب میشود.
این نکته را هم بگویم زمانی که سیامک نبود عمده فعالیت ما معطوف شده بود به کنسرت و کاری دیگری نمیشد کرد. الان که دوباره سیامک آمده داریم استارت میزنیم برای کار جدید و کار روی موسیقی مناطق جدید.
* در فضای مجازی عکسی از شما و برادرتان بهزاد در کنار محمدرضا هدایتی منتشر شده بود. آیا همکاری با آقای هدایتی هم جزو پروژههای جدید است؟
آقای هدایتی صدای گرمی دارد و از علاقمندان جدی موسیقی مناطق است و به خصوص ترانههای منطقه خودش زاهدان و زابل را خیلی زیبا میخواند. بله. قرار است کارهایی هم بکنیم اما اجازه بدهید وارد جزییات نشوم. به زودی خبرهای خوبی در این مورد خواهید شنید.
دیدگاهتان را بنویسید