ارکستر سمفونیک تهران روزهای آرامی را میگذراند. آرامشی که میتوان با خیال راحت شاهدش بود و پیشرفت گامبهگام ارکستر را مشاهده کرد و البته استقبال مخاطبانی که حالا به یکی از اصلیترین حامیان این ارکستر تبدیل شدهاند. خب تا همینجا هم معادلهها به هم خورده است. در حالی که همواره این بحث مطرح میشود که موسیقی کلاسیک در ایران مخاطب چندانی ندارد، برنامههای اخیر این ارکستر با استقبال مخاطبان روبهرو شده است؛ طوری که شاهد تمدید آن هستیم. ماجرا را میتوان از ابعاد متفاوتی بررسی کرد. اما اتفاق خوب در این میان، شکلگیری مخاطبان جدیدی برای موسیقی کلاسیک ایران است که میتواند به عنوان سرمایهای جدی تا سالها موسیقی ایران از آن منتفع شود. این بار برای بررسی وضعیت ارکستر به جای آنکه سراغ «شهرداد روحانی» رهبر برجسته آن برویم با تعدادی از سرگروههای نوازندگان صحبت کردهایم. گفتوگوی ما با فرشاد شیخی (شف هورن)، شهرام رکوعی (شف فلوت) و پوررنگ پورشیرازی را بخوانید.
- * شما از چه سالی با ارکستر همکاری دارید؟
فرشاد شیخی: من از سال ۷۸ در ارکستر سمفونیک فعالیت میکنم. اما گاهی به اندازهای مشکلات ارکستر زیاد بود که تا سال ۸۴ چندباری فعالیتهایم را با این ارکستر متوقف کردم. مهمترین مشکلی که ما داشتیم این بود که دستمزد نوازندهها بسیار پایین و به طور کلی شرایط فعالیت نامناسب بود. علاوه بر آن برنامههایی که انتخاب میشد، هیچکدام با استقبال مردم مواجه نمیشود. در واقع نه حمایت مردمی وجود داشت و نه حمایت دولتی. ولی بعد از بازگشایی ارکستر و آمدن آقای «روحانی» دور از انصاف است که نگویم بخش قابل توجهی از مشکلات حل شده یا در حال تلاش برای حل شدن است. از همه مهمتر اینکه کنسرتهایی که برگزار میشود با حمایتهای مردمی روبهرو است و همه بلیتها در مدت زمان کوتاهی به فروش میرسد.
- * این مسأله برای نوازندگان اهمیت دارد؟ به هر حال شما ملزم به انجام کار و اجرای قطعات هستید.
اتفاقاً این مسألهای بسیار مهم برای یک نوازنده است. همینکه یک نوازنده احساس کند کاری که انجام میدهد با استقبال مخاطب انجام میشود بسیار خوشایند است.
- * شما وضعیت کنونی ارکستر را چطور ارزیابی میکنید؟
شهرام رکوعی: بعد از بازگشایی ارکستر، من و چند نفر از دوستانم که حدود بیست و چند نفر بودیم جزو اولین کسانی بودیم که از بدنهی ارکستر جدا شدیم. حالا گمان نمیکنم که نیازی به گفتن دلایل آن ماجرا باشد، اما از زمانی که آقای روحانی آمدند، با توجه به سابقهی همکاری من با ایشان در این ارکستر و در پروژههای دیگر مدیر ارکستر با من تماس گرفتند تا فعالیتم را با ارکستر مجدد آغاز کنم و من پذیرفتم.
- * حالا به نظرتان شرایط نسبت به گذشته تغییری کرده است؟
بسیار. اولین مسالهی مهم این است که خلق و خو و اخلاق ایشان به گونهای است که یک احترام متقابل میان ایشان و اعضای ارکستر وجود دارد و این کمک میکند تا شرایط داخلی ارکستر صمیمانه و دوستانه باشد در حالی که کار بسیار جدی است. در این مدت کنسرتهای موفقی هم داشتهایم. قبلاً میشنیدیم که ۱۰ دقیقه قبل از کنسرت درهای سالن را باز می کردند تا به هر شکل ممکن سالن پر شود، اما الان این اتفاق رخ نمیدهد آن هم در صورتی که ما گاهی در طول ماه بیش از دو برنامه هم داریم.
- * فکر میکنید دلیل این استقبال چیست؟
آقای روحانی در انتخاب قطعات و رپرتوار اجرایی بسیار باهوش است. ایشان ذائقهی مردم را میشناسد و میداند شنونده چه نوع موسیقیای را میپسندد. او در عین رهبری ارکستر، در حال تلاش برای آموزش مخاطبانی است که اندکاندک با این نوع موسیقی آشنا و به آن علاقهمند شوند و امکان پذیرش قطعات دشوارتر نیز برایشان فراهم شود. این جَو به سمتی میرود که ارکستر سمفونیک بیننده و شنونده داشته باشد. علاوه بر آن سطح کیفی ارکستر پیشرفت داشته است، چون فضای درونی ارکستر آرام و صمیمانه است. هیچ نوازندهای نسبت به نوازندهی دیگر جبهه ندارد و همین کمک کرده تا ارکستر انسجام بیشتری داشته باشد.
شیخی: مسالهی دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که پیش از این تمام کنسرتها معطوف به تهران بود. اما ما سال گذشته به جنوب ایران رفتیم و حدود ۴۰۰۰ نفر مخاطب مشتاق از این برنامهها دیدن کردند؛ آنهم در حالی که نه شرایط جوی خوبی وجود داشت و نه سالن کنسرت مجهزی بود؛ چون اجرای ما در یک سوله بود.
- * تجربه هیجانانگیزی به نظر میرسد؟
بله، البته سفر بین استانی برای ارکستر سمفونیک کار آسانی نبود. ما با اتوبوس به این شهر و آن شهر میرفتیم. در تمام این مدت آقای روحانی با ما همراه بودند و هیچ نگاه مدیریتی وجود نداشت. شاید به همین خاطر بود که نوازندگان هم اعتراضی نمیکردند و این سختی را تاب میآورند. اگر از این مسائل بگذریم، نکته جالب آن بود که ۵-۴ هزار نفر -آن هم کسانی که تا به حال ارکستر سمفونیک را از نزدیک ندیده بودند- مشتاقانه بلیت تهیه کرده بودند و برنامه با استقبال عجیبی مواجه شد؛ به شکلی که نوازندگان باور نمیکردند در شهرستانها، کسانی باشند که تا این اندازه برای دیدن برنامههای ارکستر اشتیاق داشته باشند. این به ما نشان داد که این پتانسیل وجود دارد که ارکستر سمفونیک در شهرستانهای مختلف نیز به برگزاری کنسرت بپردازد و موسیقی سمفونیک بیش از گذشته در نقاط مختلف ایران اشاعه داده شود. امیدوارم این برنامهها ادامه پیدا کند، چون طبیعی است که برای هنردوستان شهرستانی سخت است که برای هر برنامه به تهران بیایند، ولی ارکستر میتواند به آنجا عزیمت کند.
- * با همه اینها، شما چشمانداز خوبی برای ارکستر متصور هستید؟
بله! ما داریم رشد میکنیم، کافی است نگاهی به سابقه ارکستر داشته باشید. پیش از این ما هیچوقت فروش چندانی نداشتیم و در واقع هیچکس حاضر نبود که یک ریال برای دیدن برنامههای ما خرج کند. اما حالا در یک شهرستان کوچک ۴۰۰۰ نفر بلیت تهیه میکنند. علاوه بر آن، پرداختها منظمتر شده و هر چند که هنوز هم مشکلاتی وجود دارد، اما آقای روحانی مشغول رایزنی است تا این مسائل را حل کند.
- * آقای پورشیرازی شما که از قدیمیترین نوازندگان ارکستر هستید هم ارزیابیتان از ارکستر را بیان کنید.
پوررنگ پورشیرازی: مهمترین چیزی که در حال حاضر برای من اهمیت دارد، آرامشی است که هماکنون در ارکستر وجود دارد. طبیعی است که نوازندگان ارکستر همیشه با هم رقابت داشته باشند، اما اکنون اختلافی بین بچهها وجود ندارد. آقای روحانی بسیار با مهربانی با همه برخورد میکند. آن اوایل، من فکر میکردم چطور ممکن است که بتوان با روحیه ایشان در ارکستر نظم برقرار کرد، اما الان فکر میکنم نظمی که هماکنون وجود دارد، هرگز پیش از این وجود نداشتهاست. گاهی، ما برای یک کنسرت سه جلسه تمرین داریم که کار دشواری است. اما همگی با همدلی این کار را انجام میدهند. یادم میآید آخرین باری که ما سه ماهِ پیاپی حقوق خودمان را دریافت کردیم، ۷ سال پیش بود. اما در این یک سال این اتفاق افتاده و ما نوعی آرامش خاطر داریم.
- * شما از سال ۷۰ در ارکستر حضور دارید. همواره یکی از مهمترین چالشهای ارکستر، مسأله سازها بوده است. این مسأله هماکنون به کجا رسیده است؟
پورشیرازی: هفت نوازنده کنترباس وجود دارد و بنیاد رودکی هماکنون سه کنترباس خریده است. سیمهای سازها پیش از این برای قبل از انقلاب بوده، در حالی که باید هر ۶ ماه عوض شود. اما در این مدت برای ما وسایل جانبی و سیم خریداری کردهاند.
فرشاد شیخی: این پیشرفت زیادی است. در سالهای قبل بارها بودجهی خرید ساز دریافت کردند، اما سازی خریداری نشد و حالا خرید همین سه سااز خیلی خوب است. با تمام اینها، نوازندهها مجبورند سازهای گرانقیمت خودشان را بیاورند.
شهرام رکوعی: بچهها سازهای خودشان را میآورند و با آن مینوازند. در حالی که در هیچ سازمانی، کسی از لوازم شخصیاش استفاده نمیکند و آن سازمانها موظف هستند تا لوازم را تهیه کنند. اما بچههای ما، با وجود حقوق کمی که دریافت میکنند، سازهای گرانقیمت خود را که بهایشان گاه تا ۵۰ میلیون تومان است با خودشان میآورند و از آن استفاده میکنند و به هیچوجه هم تضمینی وجود ندارد که سازشان آسیب نبیند یا دزدیده نشود. با این حال، باید فکری هم در این زمینه شود تا نوازندهها خیالشان راحت باشد.
پورشیرازی: من سالها در ارکستر کار کردم، اما آرامشی که در این یک سال در ارکستر وجود داشته، هیچوقت نبوده است؛ هم از بابت پرداخت حقوق و سطح کار و هم برخورد با اعضا.
شیخی: ممکن است بخشی از این آرامش از طریق تزریق بودجه ایجاد شود، اما هیچوقت آرامش معنوی تا این اندازه وجود نداشته است. ممکن است حتی من حقوقم را بگیرم، اما وقتی ۹۰ نفر داریم ساز میزنیم و فقط ۱۰ نفر در سالن زمان کنسرت حضور دارد برای یک نوازنده فاجعه است. ضمن آنکه نظمی که هماکنون ایجاد شده، نظمی عاری از ارعاب و تهدید است. انجام مصاحبههای مطبوعاتی و مطرح کردن زندگی خصوصی نوازندهها که در دورهای در ارکستر انجام میشد اصلاً کار درستی نیست.
پورشیرازی: میتوان گفت حالا همه در ارکستر خوشحال هستند. در حالیکه انگار در دورههای قبل بادیها و زهیها دو گروه مختلف بودند.
- * شما روی مسالهی مخاطب تاکید زیادی دارید. در حالی که خواهناخواه مخاطب موسیقی کلاسیک در ایران محدود است، اصلاً این روزها در تمام دنیا محدود است.
پورشیرازی: معلوم است که داشتن مخاطب برای هر نوازندهای از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. برخی فکر میکنند دست زدن برای موزیسین جذاب است، در حالی که سهیمکردن لذت ساز زدن با مخاطب برای ما از همهچیز مهمتر است. در حال حاضر به خاطر اینکه آقای روحانی موزیسین شناختهشدهای است، مردم از برنامههای ما استقبال میکنند؛ این یعنی افزایش مخاطب غیرحرفهای و خب این مسأله برای ما نوعی تبلیغ به حساب می آید. بنابراین من این اطمینان را دارم که اگر ۱۰۰ شب دیگر هم اجرا کنیم، مخاطب میآید.
رکوعی: به نظر من این تصور نادرستی است که تعداد مخاطبان موسیقی کلاسیک در ایران اندک هستند. اتفاقاً تعدادشان خیلی زیاد است، منتها باید برنامهریزی منظمی وجود داشته باشد که آنان را به سمت ارکسترهای خصوصی و دولتی جذب کرد. باید تلاش کنیم که شنوندگان بیشتری به فعالیتهای ارکستر ترغیب شوند.
پورشیرازی: در دوران آقای روحانی، مخاطبان ما جوان شدهاند و خوشبختانه قشر جدیدی از مخاطبان به ما اضافه شده است.
- * یکی از چالشهای ارکسترهای دولتی، تغییر مدیران است که مدام میتواند حیات ارکستر را تهدید کند.
شهرام رکوعی: تاکنون مدیران زیادی عوض شدهاند، اما ارکستر کار خودش را انجام داده است. من فکر میکنم ضربهای که ما تا کنون خوردیم از داخل مجموعه بوده است.
- * مسأله بیمه و قراردادها حل شد؟
پورشیرازی: همچنان دستمزدها خیلی پایین است، اما بیمه مقرر است.
رکوعی: خود آقای روحانی خیلی پیگیری کردند تا مشکل بیمه حل شود که خوشبختانه تا حدود زیادی این اتفاق رخ داده است. اما فکر میکنم همچنان دستمزدها اندک است. هر کدام از این نوازندهها هماکنون حدود ۲۰ تا ۲۵ سال است که ساز میزنند و همچنان باید روزی سه ساعت تمرین کنند. هیچ کارمندی چنین وقتی را برای کارش نمیگذارد.
پورشیرازی: مدیران باید توجیه شوند. من خودم هر دو ماه باید یک سیم برای سازم عوض کنم که ۷۰۰ دلار قیمت دارد. بنابراین هر ۶ ماه این کار را انجام دهم.
شیخی: همین مسأله باعث شده تا نوازندگان ناچار به فعالیت در ارکسترهای مختلف شوند و حتی گاهی در گروههای پاپ بنوازند. طبیعی است که همین اتفاق در کیفیت ارکستر تاثیر میگذارد. در حالیکه اگر این مشکلات حل شود، میتوان امیدوار بود که سطح کیفی ارکستر با پیشرفت بسیار زیادی مواجه شود.
شیخی: با همه اینها مسیرمان رو به جلو است و نوازندهها با انگیزه کار میکنند.
پورشیرازی: ما هر روز امیدوارتریم.
دیدگاهتان را بنویسید