×
×

پرداختن به شاهنامه بازی با آتش است

  • کد نوشته: 14547
  • موسیقی ایرانیان
  • چهارشنبه, ۱۶ام شهریور ۱۳۹۰
  • ۱۱ دیدگاه
  • نوشته ای که در ادامه مطالعه می کنید، توسط فیروزه سعادت خبرنگار ایرانی ساکن کلن آلمان در رابطه با پروژه موسیقایی «سیمرغ» نگاشته شده و برای انتشار در اختیار موسیقی ایرانیان قرار گرفته است

  • موسیقی ایرانیان: نوشته ای که در ادامه مطالعه می کنید، توسط فیروزه سعادت خبرنگار ایرانی ساکن کلن آلمان در رابطه با پروژه موسیقایی «سیمرغ» نگاشته شده و برای انتشار در اختیار موسیقی ایرانیان قرار گرفته است.

    پرداختن به شاهنامه بازی با آتش است

    فیروزه سعادت: اخیرا لوح صوتی (سی دی) قطعه سیمرغ، ساخته حمید متبسم با صدای همایون شجریان پس از چند اجرا در تهران به همت موسسه فرهنگی هنری تعریف منتشر شده است.

    آهنگساز می گوید که در یک صبح زمستانی صدای پرنده ای الهام بخش اوبرای شروع این پروژه عظیم شد. پس از آن او  نزدیک به ۴۴ ماه در ماجراهای این داستان،  تکنیک های شعری و فن داستان گویی آن غرق شده و در مرز شعر و موسیقی بسر می برد  تا سر انجام نوشتن قطعه سیمرغ را برای هم نوازی گروهی بزرگ از سازهای ایرانی به پایان برد. شاید در طول همین روند حمید متبسم که چند کار محدود در زمینه شاهنامه را که پیشینیان کرده بودند می شناخت، دریافت که شعر حماسی و در عین حال فلسفی و پر از استعاره و تشبیه و رنگ نمی تواند تنها با طنین چند ساز بازگو شود. بازگویی این داستان نیاز به موسیقی گروهی دارد که در آن توانایی ها و امکاناتی بیشتر نهفته است. در عین حال متبسم باور دارد که اثرش باید در چهارچوب موسیقی ایرانی بماند همانگونه که شعر فردوسی، شعری عمیقا ایرانی است:

    “فراموش نکنیم که قطعه سیمرغ موسیقی ایرانی ست و تکیه‌گاه اصلی آهنگساز نیز موسیقی ایرانی ست، پس تلاش شده که در فضای موسیقی ایرانی بمانیم. لیکن سرزمین ایران در دوران تاریخی‌ای که فردوسی از آن سخن می‌گوید نیز وسعت بسیار بیشتری از امروز داشته و به همین دلیل تنوع فرهنگی و هنری هم به نسبت گستره‌ای فراتر از امروز داشته است.”

    این سی دی در ۶۱ دقیقه و ۱۲ ثانیه با استفاده از اشعار فردوسی یکی از پیچیده ترین داستانهای پهلوانی ایرانی را با زبان موسیقی باز گو می کند. فردوسی در داستان زال و سیمرغ ظرافت های بسیاری را بکار گرفته است. این داستان فاش می کند که چگونه سام نریمان که پهلوانی است با جلال و جبروت پاره تن خویش را تنها به این دلیل که رنگ مویش چون پیران سپید است پس از تولد در دامان کوه البرز رها می کند، اگر چه سالهای سال آرزوی داشتن کودک و فرزندی را داشته است. در ادامه قصه مرغی تصویر می شود که سنگدلی سام را جبران می کند و کودک بی پناه را می رهاند و در لانه خویش می پرورد و پهلوانی تحویل می دهد که ایده ال های نوع دوستانه و بزرگوارانه ای را دارد. داستان با بخشش زال و بازگشت او به خانه پدری ادامه می یابد که اگر چه این جوان برومند پرنده پرورده و کوه نشین است اما خصایصی “پهلوانانه” و “انسانی” دارد که آنها را در دامان سیمرغ آموخته است.

    همین پیچیدگی، چند سویگی، زیر و بم عاطفی، رنگ آمیزی فلسفی،  آهنگ درونی داستان و ویژگی شعر فردوسی که در وزن “فعولن فعولن فعولن فعل” تبلور یافته، کار آهنگساز را برای بیان موسیقایی آن بسیار دشوار کرده بود، آن هم درحالیکه او می خواست یک داستان با جنبه های قوی حماسی را در چهارچوب دستگاههای موسیقی ایرانی ارائه دهد. حمید متبسم می گوید بیش از آنکه او به پهلوانی زال و جنبه های حماسی آن بپردازد در موسیقی خود به جنبه های تراژدیک آن و ناتوانی انسان در برابر عظمت هستی پرداخته است.

    در زمان نگارش تقریبا سه و نیم ساله قطعه سیمرغ نغمه ها و سرودهایی در مایه های چهارگاه، همایون، اصفهان، ماهور و نوا خلق شد و هفتاد و یک بیت داستان سیمرغ به دقت برای قسمت های گوناگون “دیباچه”، “زادن زال”، “سام و زال” ، “سیمرغ و زال”،  “بازگشت زال” و “زال و رودابه” در نظر گرفته شد.

    با جستجوی بی وقفه برای اجرای سیمرغ و آغوش هایی که بقول آهنگساز برای او و قطعه سیمرغش گشوده شد گروهی بزرگ از خوانندگان و نوازندگان جوان ایرانی اجرای این اثر را به عهده گرفتند و همایون شجریان عهده دار به قول خودش نه چندان آسان خواندن ابیات فردوسی شد. او گفته است:
    “روال طبیعی آواز موسیقی ایران به این ترتیب است که یک تصنیف ساخته می شود و در ادامه ملودیهایی خوانده می شود و ارکسترهم به شکل سنتی همان ملودی را بر اساس آنچه آهنگساز ساخته تکرار می کند و همین روال به خواننده برای اجرای لحنهای پیچیده آوازی کمک می کند و به راحتی می داند که پیچ و خمهای آواز را چگونه بیان کند اما در اجراهایی مانند قطعه سیمرغ چنین روالی وجود ندارد و ارکستر ملودیهایی که خواننده می خواند را جواب نمی دهد و خواننده باید مدام متوجه تغییرات باشد. در این راستا از رهبر ارکستر کمک می گیرد به همین دلیل هماهنگ شدن با ارکسترهایی از این دست بسیار دشوار است. اما قطعه سیمرغ اولین تجربه من در حوزه شاهنامه خوانی بود و سعی کردم به گونه ای عمل کنم که مشکلی ایجاد نشود.” همایون شجریان ادامه می دهد که سیمرغ برای او “یک تجربه نو بود و کار کردن با یک ارکستر ۴۰ نفره حس و حال نو و ویژه ای بوجود آورده است.”

    این حس و حال ویژه در دیگر دست اندرکاران سیمرغ هم دیده می شود. “علی پژوهشگر” نوازنده بربت در گروه سیمرغ استفاده از اشعار فردوسی در موسیقی سنتی در این برهه را بازگشت به گذشته می داند و می گوید در گذشته های نه چندان دور، شاهنامه نقش پررنگی داشته مانند بخشی ها و هم اکنون مانند دوره ی بازگشتی است در موسیقی که به اشعار فردوسی  پرداخته شود. در این سال ها به صورت ارکسترال و اپرا  به شاهنامه پرداخته شده اما در حوزه ی موسیقی سنتی و بدین شکل نبوده. خوشبختانه نوازندگان ارکستر با دقت بسیار انتخاب شده اند.

    سیاوش برهانی نوازنده تار هم که به سیمرغ پیوسته کار در آن ارکستر را آسان نمی داند “کار بسیار سختی است و هیچ کس به فکر برتری در این کار نیست همه برای به سرانجام رساندن سیمرغ سخت می کوشند و چیز دیگری برایشان مهم نیست. تکنوازی و سولو معنا ندارد. کل کار مهم است. بالاخره در نتیجه همین کوشش ها در ماههای گذشته سرانجام نوای سیمرغ اول به گوش تهرانی ها رسید و در آینده نزدیک در گرد اروپا قابل شنیدن است.

    برای هر شنونده مشهود است که حمید متبسم با اثر جدید خود “سیمرغ” کاری متفاوت از آثار قبلی خود مانند بامداد، بوی نوروز، نوای دریا، گل بهشت و به نام گل سرخ ارائه کرده است. نوآوری های او چه در زمینه استفاده از سازهای کوبه ای که فضای حماسی می آفرینند، چه همخوانی که گاه پا از مرزهای موسیقی ایرانی فراتر گذاشته و چه کار برد ساز نی که در آثار پیشین متبسم بندرت دیده می شود مشهود است، با این وجود شنونده در می یابد که او حتی در این کار آنچنان از مرزهای موسیقی سنتی ایرانی دور نشده و کوشیده ظرفیت ها و توانایی های کمتر استفاده شده موسیقی سنتی را که به باور بسیاری بیشترتوانایی بیان حالتها و مفاهیم عرفانی را دارد، به نمایش بگذارد.

    سیمرغ برگی نو در موسیقی ایرانی است و هنوز در آغاز راه اجرا های خود قرار دارد. در آینده ای نزدیک به قضاوت تاریخ جای “سیمرغ” متبسم  تعیین و روشن خواهد شد. گویی او نیز پهلوانی چون “زال” در دامان خود پرورانده و به موسیقی ایرانی تحویل داده است؛ آنگونه که  میر جلال الدین کزازی استاد ادبیات و شاهنامه پژوه که عمری با ابیات فردوسی زیسته قطعه سیمرغ را پالوده در آتش دیده و چنین ستوده است که “پرداختن به شاهنامه، بازی با آتش است ولی گروه سیمرغ سیاوش وار، سربلند از این آتش بیرون آمده است”. هر چه باشد آهنگساز، خواننده، نوازندگان و شمار بزرگ دست اندرکاران، مشاوران و  یاران سیمرغ با انتشار این آلبوم در این مقطع زمانی دست به کاری عظیم و پرزحمت زده اند و اثری نو به گنجینه موسیقی ایرانی افزوده اند.

    حال که سی دی سیمرغ به بازار آمده آهنگساز که پیشرفت کار خود را مدیون کمک های دوستداران موسیقی می داند در دیباچه آلبوم خود از مخاطبینش می خواهد برای ادامه یافتن کار موسیقایی سیمرغ به جای دانلود این موسیقی از طریق اینترنت آلبوم آنرا با امضای آهنگساز و در مقابل پرداخت بهای آن دریافت کنند.

    http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2011/05/Cover-s.jpg

    https://musiceiranian.ir/?p=14547
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *