حسین علیزاده در دهمین نشست نقد و بررسی موسیقی شهر کتاب گفت :اثر هنری زمانی اثر هنری محسوب می شود که جامعه نسبت به آن آگاه باشد و هر چقدر سطح آگاهی جامعه بیشتر باشد هنرمند متعهد بیشتر سر ذوق می آید و در نهایت هنرمند را پویا می کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در دهمین نشست نقد و بررسی شهر کتاب که با حضور بسیاری از علاقمندان موسیقی بعد از ظهر روز گذشته در شهر کتاب خیابان قائم مقام فراهانی برگزار شد هومن اسعدی به عنوان منتقد به نقد آثار علیزاده در حضور او پرداخت.
در ابتدای این نشست ابتدا ابوالحسن مختاباد به عنوان کارشناس مجری ضمن ابراز خوشنودی از ادامه چنین جلساتی، به ارائه توضیحاتی کلی درباره فعالیت های علیزاده و اسعدی پرداخت و در ادامه گفت: با صحبت هایی که با آقای علیزاده صورت گرفته قرار شده نقد آثار ایشان طی چند جلسه متوالی برگزار شود و ما در دو جلسه آینده نشست های نقد و بررسی شهر کتاب، ادامه این برنامه را برگزار خواهیم کرد و امیدواریم به نتیجه ای برسیم.
سپس حسین علیزاده با تاکید بر برگزار جلسات نقد موسیقی گفت: اینکه آقای مختاباد می گویند امیدواریم به نتیجه برسیم مطمئن باشند که قطعا به نتیجه خوبی خواهیم رسید؛ نتیجه اش هم این خواهد بود که ما راه و روشی پیدا می کنیم تا در محیطی سالم به نقد آثار هنری بپردازیم.
وی همچنین با اشاره به تعاریفی که درباره هنر مرسوم است تصریح کرد: این تعاریف”هنر برای هنر” یا “هنر برای مردم” تعاریف کاملی نیستند. در واقع هنر برای جامعه ای با تمام روابط انسانی اش ساخته می شود. با توجه به روابط انسانی و کش و قوس های موجود در آن است که اثر هنری به وجود می آید.
علیزاده تاکید کرد: در هر جامعه ای از نازلترین نوع موسیقی تا عالی ترین نوع آن تولید می شود و هر کدام مخاطب خودش را دارد و این خاصیت آثاری است که در جامعه تولید و ساخته می شود.
این آهنگساز با اشاره به فقر موجود در جامعه روشنفکری گفت: یکی از قوی ترین و سازنده ترین بحث ها در زمینه موسیقی و جامعه بحثی است که می بایست با روشنفکرها شود. اما متاسفانه جامعه روشنفکری ما در این زمینه بسیار فقیر است. این فقر را از آن جهت عنوان می کنم که روشنفکر نیازهای بیشتری از نظر فرهنگی دارد اما در زمینه موسیقی، شنیدار خوبی ندارد.
وی در ادامه افزود: به تمام موسیقیدان های ایران تبریک می گویم و دست آنها را می فشارم که همواره در جریان های مختلف تاریخی و طوفان های دوران های مختلف، پرچم هنر و موسیقی این مملکت را بالا نگاه داشته اند و تلاش کرده اند تا شکی به موسیقی و موسیقیدان باقی نماند؛ شکی که در طول دوران های مختلف تیشه به ریشه موسیقی ما زده است.
وی در مورد جریانی که در مطبوعات کشورمان با عنوان نقد موسیقی وجود دارد گفت: آنچه ما در این جلسات می توانیم به عنوان حداقل نتیجه به آن برسیم این است که ببینیم نقد یعنی چه؟ نقد یعنی باز کردن، آنالیز کردن و شناساندن آنچه در ذهن یک هنرمند برای خلق یک اثر اتفاق افتاده است. متاسفانه در ایران اینگونه نقد در مطبوعات دیده نمی شود و معمولا فکر می کنند یا باید در مورد یک اثر خوب بنویسند و یا اینکه بد بنویسند. این هم دلیل اش این است که نمی توانند به حیطه تکنیکی و شناخت عناصر تشکیل دهنده یک اثر وارد شوند. این خوب و بد نوشتن ها در مطبوعات ایران نمی تواند ارزش محسوب شود چرا که به عنوان سلیقه شخصی مطرح می شود.
این آهنگساز در ادامه تصریح کرد: ما در ایران هنوز معیاری برای هنر نداریم و به تبع آن نیز برنامه ریزی فرهنگی مناسبی نیز از سوی دولت در این زمینه وجود ندارد.
هومن اسدی در بخش دیگری از این نشست به عنوان منتقد برنامه سخنان خود را با توضیحی درباره حسین علیزاده آغاز کرد و گفت: پیش از هر مطلبی می بایست این نکته را در مورد استاد علیزاده بگویم که ایشان علاوه بر اینکه هم آهنگساز و هم نوازنده توانمندی هستند یک معلم صاحب اندیشه و صاحب سبک نیز محسوب می شود و شاگردان او نیز بسیاری از ابتکاراتش را به نسل های بعد منتقل کرده اند. از این رو معتقدم علیزاده شخصیت هنری چند وجهی دارد و در این جلسه نمی توان به تمام این وجوه پرداخت.
وی در تعریف کلی روند حرکتی حسین علیزاده در طول سال های فعالیت هنری اش گفت: شاید بهترین تعریفی که از علیزاده در فعالیت های هنری اش بتوان ارائه کرد این است که بگوییم او ریشه در سنت دارد و با اندیشه خلاقانه بر روی این ریشه ها حرکت کرده است.
در ادامه برنامه حسین علیزاده پیشنهاد داد برای اینکه حاضران در جلسه از طولانی شدن و یکنواخت شدن بحث ها خسته نشوند برای هر یک از بحث های مطرح شده نمونه ای صوتی نیز پخش شود.
علیزاده همچنین در مورد شکل گرفتن بسیاری از آثارش و داستان هایی که درباره آنها نقل می شود گفت: واقعیت این است که در بسیاری از مواقع این آثار متاثر از اتفاقات بسیار ساده شکل گرفته اند. برای مثال زمانی که من”سواران دشت امید” را می ساختم ۲۱ – ۲۲ سال بیشتر نداشتم و گمان می کردم موسیقی ایرانی گرفتار نوعی رکود و رخوت شده است.
این آهنگساز در ادامه به طعنه گفت: در آن زمان جامعه ایرانی بسیار بد بود چرا که تصویر ساز را از تلویزیون پخش می کردند. البته نشان دادن ساز، در انتقال حس سکونی که من احساس می کردم در موسیقی ایرانی به وجود آمده تاثیری منفی داشت. در فضایی که موسیقی برای هر یک از کشورهای همسایه مان که با ما ریشه های فرهنگی مشترکی داشتند و موسیقی را مانند نیایش می دانستند و برایشان زیبا بود، در کشور مان می دیدم که یک گروه بزرگ نشسته اند و بر اساس یک الگوی ثابت برنامه ای را می نوازند که برای مخاطب جذابیتی آنچنانی نداشت.
وی تصریح کرد: آن گونه موسیقی من را به یاد فیلم فارسی می انداخت. در آن زمان ما ساکن خیابان خیام بودیم و معمولا همه فیلم فارسی ها را در سینماهای نزدیک محله مان می دیدم. در اینگونه فیلم ها معمولا یک الگوی ثابت وجود داشت؛ یعنی معمولا یک دعوا در فیلم دیده می شد و در پایان هم دو نفر به هم می رسیدند. حتی یادم می آید که برخی ها ۲۰ دقیقه آخر یا از سالن سینما خارج می شدند و یا سرپا جلوی در می ایستادند تا فقط آن لحظه وصال را که می دانستند حتما اتفاق می افتد ببینند. در موسیقی ایرانی نیز چنین الگوی ثابتی جا افتاده بود.
حسین علیزاده همچنین افزود: من با اینکه سن ام پایین بود اما به خوبی این موضوع را می فهمیدم. اولین چیزی که به ذهنم رسید “هنوازان ماهور” بود که در سال ۵۴ ساختم و بدون خواننده آن را اجرا کردم. شاید امروز اجرای برنامه بدون خواننده خیلی عجیب نباشد اما درآن زمان یک اتفاق عجیب محسوب می شد و معنی نداشت. من در آن اجرا به بچه ها گفتم باید فکر کنید چراغ ها را خاموش کرده اند و شما باید از طریق ساز زدن جواب یکدیگر را بدهید.
این نوازنده تار همچنین ضمن انتقاد از توجه بیش از حد اهالی موسیقی به ردیف دستگاهی گفت: من در این جلسه در مورد موسیقی ایرانی صحبت می کنم و نه درباره موسیقی ردیف دستگاهی. متاسفانه در سال های اخیر با اینکه همواره اصطلاح”موسیقی ایرانی” را به کار برده ایم اما بر روی”موسیقی ردیف دستگاهی” تمرکز کرده ایم. موسیقی ردیف دستگاهی بخشی از موسیقی ایران است و نباید از بخش های دیگر موسیقی کشورمان که بسیار هم زیبا و هم متنوع است غافل شویم.
در این بخش برنامه قسمت هایی از”همنوازان ماهور” برای حاضران پخش شد که از درآمد نوا و با صدای تک ساز تار حسین علیزاده آغاز می شد. علیزاده پس از آن گفت: سوژه ساخت”نی نوا” از همین جا برای من شکل گرفت. بعد از انقلاب وقتی خواستم ساخت”نی نوا” را آغازکنم تکیه گاه ام این اثر بود که در جشن هنر شیراز در سال ۵۶ به طور زنده آن را اجرا کرده بودیم.
سپس هومن اسدی به ادامه مباحث خود درباره منظرهای مختلف نقد پرداخت و گفت: نقد باز نمودی یکی دیگر از منظرهایی است که در نقد مورد برررسی قرار می گیرد. در این نقد آثار هنری با توجه به بازنمایی که از طبیعت دارند مود برسی قرار می گیرند. در قطعه”خزان” و موسیقی فیلم هایی که علیزاده ساخته مانند موسیقی فیلم”آواز گنجشک ها” این باز نمایی طبیعت را می توان مشاهده و بررسی کرد. جنبه های تصویری آثار علیزاده بسیار قوی است.
در این بخش برنامه قطعه”باران” که از آلبوم”در اعصار” انتخاب شده بود به عنوان نمونه دیگری از بازنمایی طبیعت در آثار حسین علیزاده برای مخاطبان پخش شد. علیزاده درباره این ویژگی آثارش گفت: مانند دیگر جاهای دنیا که فیلم و موسیقی فیلم دارند در ایران نیز به واسطه ساخته شدن فیلم ما شاهد ساخته شدن موسیقی فیلم هستیم. من نیز در این عرصه تجربیاتی داشته ام و برای خودم این ماموریت را تعریف کرده ام که از تمامی فرهنگ های موسیقایی ایران در این آثار استفاده کنم.
علیزاده همچنین افزود: من در فیلم”نیوه مانگ” از موسیقی کردی بسیار بهره گرفتم و در طول کار به یاد عزیزی بودم که موسیقی کردی را از او یاد گرفتم و او بسیار زود از میان ما رفت.
در این بخش از برنامه نیز قطعه”مرثیه” که علیزاده به آن اشاره کرده بود پخش شد. علیزاده همچنین با اشاره به لالایی های مادران ایرانی گفت: نمی دانم چقدر لالایی های مختلف در ایران داریم اما می دانم که تنوع و گستردگی بسیاری در ایران از این منظر وجود دارد. من برای ضبط بخشی از موسیقی فیلم”گبه”از خانواده گرگین پور که در حفظ موسیقی قشقایی تلاش بسیاری کرده اند کمک گرفتم. من در این موسیقی از صدای کشیده شدن شانه بر روی دار قالی و همچنین تنبور نوازی استفاده کرده ام که همراه با لالایی شنیده می شود.
اسعدی نیز در این بخش به منظر دیگری از نقد اشاره کرد و گفت: نقد فیمنیستی به نقد و بررسی آثار موسیقایی با توجه به تفاوت های جنسیتی می پردازد. شکل گیری گروه هم آوایان را می توان از این منظر مورد نقد و بررسی قرار داد.
علیزاده با اشاره به این منظر از آثار خود گفت: در هیچ کجای دنیا نمی توان لالایی ها را به مردان داد تا آنها را اجرا کنند. لالایی ها جزو مقدسات موسیقایی ما هستند و وقتی من درباره لالایی و آواز مادران صحبت می کنم قطعا سخنم با سخن یک مطرب تفاوت می کند و مطلبی جدی است. به گمانم حتی ایران می تواند در این زمینه در میان کشورهای اسلامی پیشتاز باشد و بگوید چه ایرادی دارد که لالایی با صدای مادران ضبط و پخش شود؟ اصلا مگر می شود لالایی را با صدای مردان ضبط کرد؟ نمی دانید شنیدن لالایی های مادران در جامعه چه آرامشی ایجاد خواهد کرد.
وی همچنین با انتقاد از سر در گمی که در مورد موسیقی خوب و بد در جامعه ایران وجود دارد گفت: یکی از دلایلی که هرگز بحث موسیقیدان ها و سیاستگذاران به جایی نرسیده این بوده که در تعریف موسیقی خوب و بد تعریف مشخصی وجود نداشته است. در خارج، وزارت ارشاد وجود ندارد اما مردم هم حق انتخاب دارند و هم به شناخت مناسبی برای انتخاب رسیده اند. برای رواج موسیقی خوب نیز ابتدا باید جامعه اصلاح شود و به بینش و تشخیص برسد.
در پایان این جلسه همچنین با تقاضای برخی حاضران حسین علیزاده برای دقایقی به بداهه نوازی سه تار پرداخت.
دیدگاهتان را بنویسید