×
×

به سرپرستی سلمان سالک و خوانندگی مظفر شفیعی

  • کد نوشته: 13100
  • 08 تیر 1390
  • ۰
  • وبلاگ موسیقی ما – هوشنگ سامانی: یکی از ثمرات جریان بازگشت موسیقی در مرکز حفظ و اشاعه پیش از انقلاب، زنده کردن دستگاه راست‏پنجگاه بود که شاید تا آن زمان دست کم ۵۰ سال از حافظه شنیداری مردم رخت بربسته بود. اجرای ماندگار محمدرضا شجریان ، محمدرضا لطفی  و زنده‏یاد ناصر فرهنگفر در حافظیه شیراز که […]

  • وبلاگ موسیقی ما – هوشنگ سامانی: یکی از ثمرات جریان بازگشت موسیقی در مرکز حفظ و اشاعه پیش از انقلاب، زنده کردن دستگاه راست‏پنجگاه بود که شاید تا آن زمان دست کم ۵۰ سال از حافظه شنیداری مردم رخت بربسته بود. اجرای ماندگار محمدرضا شجریان ، محمدرضا لطفی  و زنده‏یاد ناصر فرهنگفر در حافظیه شیراز که بعدها فیلم سیاه و سفیدش راهی آرشیوهای خصوصی شد، نقطه آغازی بر این خیزش میمون گشت. بعد از انقلاب، حسین علیزاده  اثری مستقل با عنوان «راز و نیاز» برای دستگاه راست‏پنجگاه ساخت. پرویز مشکاتیان نیز با «مقام صبر» چنین کرد که خواننده هر دو اثر، علیرضا افتخاری بود. بعدها شهرام ناظری  با همکاری گروه کامکارها یک راست‏پنجگاه منحصر به فرد خواند. کیوان ساکت نیز با همکاری زنده‏یاد ایرج بسطامی، حدود نیم ساعت موسیقی در راست‏پنجگاه تولید کرد. روی دیگر نوار «فسانه»، ابوعطا بود. اگر بیش از این‏ها کاری در خصوص راست‏پنجگاه صورت گرفته باشد، حافظه من یاری نمی‏کند. اما چندی پیش در موسسه آوای مهربانی، خانم عاصمه فندرسکی یک سی‏دی از تولیدات خویش را به من هدیه داد، اثر «سرمست» با اجرای گروه مهربانی به سرپرستی پسرش سلمان سالک (نوازنده تار). مظفر شفیعی که از نظر سنی دقیقاً جای پدر سلمان قرار دارد، به عنوان خواننده‏ ایفای نقش کرده است ولی هنر بی‏حاشیه، جای خویش‏پرستی نیست و هر آن که دستی در نوآوری دارد، می‏تواند با پیشکسوتان همنشینی کند و همنوایی سردهد. دیگر اعضای گروه مهربانی عبارتند از: احمد رضاخواه (سنتور)، محمدباقر زینالی (عود و کمانچه)، فرید خردمند (تمبک) و احسان عابدی (نی).

     بخشی از قطعات ضربی آلبوم سرمست را بشنوید

    مظفر شفیعی را از حدود سال ۱۳۷۵ خورشیدی می‏شناسم. آن جا که در کانون موسیقی دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک تهران)، دوستان هنری پس از رفتن آقای شاهرخی، وی را برای کلاس آواز برگزیدند. مردی خوش برخورد، دوست‏داشتنی و عاری از همه دک و پزهای زمانه که در همان نگاه نخستین، می‏شد به وی اعتماد کرد. گر چه من هیچ وقت هنرآموز آواز نبودم و آن زمان دیگر دانشجوی آن جا هم نبودم ولی گاه گاهی سر کلاسش می‏رفتم و فقط به نظاره می‏نشستم. او با پیشینه طولانی در شاگردی محمدرضا شجریان، همواره از استادش و شیوه‏های آوازی وی سخن می‏گفت. شغل اصلی‏اش حسابداری بود و در بند درآمد موسیقی نبود. از این که هیچ‏گاه آلبومی منتشر نکرده است، همواره مورد پرسش قرار می‏گرفت. خود ما هم با توجه به سن بالایش، بر این گمان بودیم که وی اگر خواندنی بود، تا کنون می‏بایست دست کم یک آلبوم را می‏خواند. چند سال بعد با گروه عرفان گنجه‏ای کنسرت‏هایی برگزار کرد ولی در مجموع شخصیت وی، آدمی غیر کنسرتی و غیر آلبومی به نظر می‏آمد چنان که چندی پیش وقتی خبر سومین یا چهارمین آلبومش منتشر شد، تعجب مرا برانگیخت.

     مظفر شفیعی

     بخشی از آوازهای آلبوم سرمست را بشنوید

    اینک من و دیگر دوستانی که از نزدیک با مظفر شفیعی برخورد داشتند، خوانش‏های اخیر وی را فراتر از آموزه‏های کلاس آوازش می‏پنداریم. با خود می‏گویم او بیست سال پیش هم می‏توانست در تولیدات موسیقی این سرزمین نقشی بپذیرد ولی چرا چنین نشد. صدا و شخصیت آوازی وی هیچ کم از ده‏ها خواننده مشهور و کمتر مشهور ندارد. از سوی دیگر صمیمیت ذاتی مربوط به شخصیتش، ناخواسته در آوازش هویداست و این همان چیزی است که در هیچ کلاسی یافت نمی‏شود. شفیعی در آلبوم اخیرش تمام دستگاه راست‏پنجگاه را همانند نسخه شیرازی لطفی-شجریان خوانده و علاوه بر آن از طریق گوشه منصوری گریزی هم به دستگاه چهارگاه زده است. این می‏تواند برای سنت‏گرایان کمی عدول از ردیف تلقی شود ولی نوگرایان موسیقی ایرانی بی‏گمان با رویی باز به چنین حرکت‏هایی خواهند نگریست. صمیمیت حاکم بر این آلبوم روی شیوه نواختن نوازندگان و تکنوازی‏هایشان اثر محسوسی گذاشته است. چنان که برای مثال سنتورنوازی احمد رضاخواه فراتر از تجربه‏های پیشین وی شنیده می‏شود. این را از این جهت می‏گویم که گیرایی و کارایی هر اثر هنری لزوماً متکی بر دانش و تجربه فراوان نیست، بلکه بستر مناسب نیز می‏تواند در کنار اندوخته‏های گوناگون، به آفرینش یک اثرِ اثرگذار منجر شود.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *