×
×

گفت‌وگو با «بهزاد عبدی» به دلیل حضورش در جشنواره‌ی موسیقی و فیلم فجر

  • کد نوشته: 130370
  • موسیقی ایرانیان
  • چهارشنبه, ۲۲ام دی ۱۳۹۵
  • ۰
  • مهندس متالولوژی دانشگاهِ صنعتی شریف، حالا یکی از شناخته‌شده‌ترین آهنگسازان موسیقی فیلم است. به کارنامه‌ی پر و پیمانش در این زمینه که نگاه می‌کنیم، آثار متفاوتی در آن دیده می‌شود از فیلم‌های کیمیایی تا عیاری تا ساخت موسیقی برای تئاتری از جلال تهرانی. چند باری هم توانسته سیمرغ بلورین جشنواره‌ی فیلم فجر را از آن […]

    گفت‌وگو با «بهزاد عبدی» به دلیل حضورش در جشنواره‌ی موسیقی و فیلم فجر
  • مهندس متالولوژی دانشگاهِ صنعتی شریف، حالا یکی از شناخته‌شده‌ترین آهنگسازان موسیقی فیلم است. به کارنامه‌ی پر و پیمانش در این زمینه که نگاه می‌کنیم، آثار متفاوتی در آن دیده می‌شود از فیلم‌های کیمیایی تا عیاری تا ساخت موسیقی برای تئاتری از جلال تهرانی. چند باری هم توانسته سیمرغ بلورین جشنواره‌ی فیلم فجر را از آن خود کند، او مدرک کارشناسی ارشد خود را از آکادمی هنر خارکوف اوکراین دریافت کرده و در عین حال از محضر موسیقی‌دانانی چون فرهاد فخرالدینی نیز بهره برده است. اجرای آثاری همراه با ارکستر فیلارمونیک کی‌اف، ارکستر رادیو کمپانی اوکراین و ارکستر ناسیونال اوکراین از جمله فعالیت‌های اوست.

    او همچنین سه اپرا نوشته است:‌«عاشورا، مولانا و حافظ». اپرای عاشورا، اولین اپرای با استیل آواز ایرانی است که در سال ۱۳۸۷ بر روی لیبرتوی بهروز غریب پور ساخته شد. ا در جشنواره‌ی موسیقی امسال، آثارش همراه با گروه «خنیاگران مهر» اجرا می‌شود و در جشنواره‌ی فیلم با‌ آثاری چون کمدى انسانى، سوفى و دیوانه، به کارگر ساده نیازمندیم، پشت دیوار سکوت و … .  با او درباره‌ی فعالیت‌های اخیرش گفت‌وگو کرده‌ایم:

    • از گروه «خنیاگران مهر» آغاز کنیم. این گروه بعد از چند اجرای مستقل، قرار است در جشنواره‌ی موسیقی فجر به اجرای برنامه‌ای با استفاده از قطعات شما بپردازد؛ درباره‌ی ایده‌ی شکل‌گیری این گروه توضیح می‌دهید و همچنین نحوه‌ی همکاری‌اتان با «خنیاگران مهر»؟‌

     اصولا نوازنده تمام همت و تلاش خود را بر این اساس استوار مى کند که بر روى صحنه اجرا کند و نتیجه تلاش‌هایش را به نمایش بگذارد. در میان این بانوان نوازنده هنرمندان بسیار چیره دست و دغدغه‌مندى هستند که حیف دیدم فقط براى قشر محدودى به احراى برنامه بپردازند. تصمیم گرفتم با تشکیل گروهى متشکل از نوازندگان خوب از میان هنرمندان خانم گروهى تشکیل دهیم که همراه با خوانندگى یک خواننده مطرح از میان آقایان کنسرت عمومى برگزار کنیم.  اولین کنسرت ما هم در مرداد ماه به خوانندگى محمد معتمدى به روى صحنه رفت که با استقبال بسیار خوب مخاطبان همراه شد.  البته نگاه به آثار با سازهاى ایرانى نگاهى چندصدایى و هارمونیک هست و تمرینات ویژه‌اى با گروه داریم که صد در صد آکادمیک  و مطابق متدهاى روز دنیاست.

    • –  همچنان به عنوان آهنگساز ثابت «خنیاگران مهر» فعالیت خواهید داشت؟‌

    البته و اگر قطعات خوب و درخورى به گروه پیشنهاد شود حتما بعد از بررسى اجرا خواهیم کرد.

    • –  به نظر می‌رسد که این ارکستر، تجربه‌های نزدیک‌تری از موسیقی ایرانی است که شما انجام داده‌اید. در این باره توضیح می‌دهید؟

    بیشتر دوستان من را با توجه به سابقه آهنگسازى‌ام به عنوان یک آهنگساز ارکسترال مى شناسند. خود من موسیقى را با نواختن سه‌تار آغاز کرده ام. ردیف زده‌ام و با او خوب آشنا هستم؛ ولى دغدغه همیشگى من نگاهى آکادمیک از دیدگاه غرب به موسیقى ایرانى بود؛ مواردى مثل هارمونى‌هاى درست و نه ساده و نه اتفاقى، پلى فونى‌هاى منطقى و هر آنچه در موسیقى روز دنیا هست. نوشتن قطعاتى که کمتر به آنها پرداخته شده است. مثل قیچک یا رباب و تارباس، با فرم‌هاى کلاسیک و … همه این ها من را بر آن داشت تا با همراهى گروه خنیاگران مهر دست به تجربه و طرحى نو بزنیم که به نتایج بسیار قابل قبولى رسیده‌ایم. رپرتوار ما محدود به موسیقى ایرانى نیست و از قطعات دیگر کشورها نیز براى ارکستر استفاده خواهیم کرد.

    • –  به نظر می‌رسد عمده فعالیت‌های شما در این سال‌ها به موسیقی فیلم معطوف شده است، اگر امکان دارد، درباره‌ی فعالیت‌هایتان در این خصوص نیز توضیحاتی را بیان کنید؟

    من از سال ١٣٨٨ با فیلم سینمایى «آل» به کارگردانى بهرام بهرامیان به موسیقى فیلم ورود کردم و همان سال موفق به دریافت سیمرغ شدم که این اتفاق در سال ١٣٩٣ با فیلم مزار شریف اتفاق افتاد. این به آنجایى بر مى گردد که بیشتر آثار من توصیفى و پروگراماتیک هستند. حتى قطعاتى که براى ارکستر مى نویسم اغلب نگاهى دراماتیک دارند. این گونه شد که نگاه من و تصویر در هم تنیده شدند و گویى هم را تکمیل کردند.  امسال هم با چند فیلم در بخش مسابقه حضور دارم که کمدى انسانى، سوفى و دیوانه، به کارگر ساده نیازمندیم، پشت دیوار سکوت و … جزیى از آنهاست.

    • –  همچنان چالش‌‌هایی که همواره گریبانِ موسیقی فیلم را گرفته است، از جمله عدم بودجه‌ی کافی، عدم شناخت آهنگسازان و غیره وجود دارد و این چالش‌ها تا چه اندازه باعث عقب‌گرد موسیقی فیلم در ایران شده است؟ شما به عنوان یک آهنگساز چه تلاشی برای عبور از این چالش‌ها کرده‌اید؟

    وقتى بودجه‌اى درست و منطقى براى موسیقى فیلم در نظر گرفته نمى‌شود، به ناچار یا موسیقى فیلم حذف مى شود یا به نااهلانى سپرده مى شود که با استفاده از صداهاى الکترنیکى و بى محتوا فقط صحنه را پر از صدا مى کنند و چون مسلط به نوشتن درست براى ارکستر نیستند از نمونه هاى صوتى (سمپل) ارزان و بى ارزش براى موسیقى فیلم بهره مى گیرندمن هرگز در دام این دوستان نیفتاده‌ام و آثارم را در صورت نیاز به ساز، با همان سازها ضبط کرده ام حتى اگر ارکستر نبدیل به کوارتت و یا ارکستر کوچکتر شود.  البته گاهى ژانر فیلم به سمت موسیقى الکترونیک مى رود که خود من هم، از صداهاى الکترونیک با توجه به محتواى فیلم استفاده کرده ام ولى فقط صداهاى الکترونیکى نه سمپل به جاى ارکستر

    .

    • –  همان‌طور که خودتان اشاره کردید، شما را بیش‌تر به عنوان آهنگسازی می‌شناسیم که در زمینه‌ی موسیقی ارکسترال فعالیت داشته است. این مساله را در ساخت موسیقی فیلم‌هایتان نیز مشاهده می‌کنید، حتی آن هنگام که قرار است برای یک مستند – در پناه بلوط- موسیقی بنویسید. اصولا لزوم استفاده از ارکسترهای بزرگ در آثارتان چیست؟

    با توجه به موضوع فیلم و صحنه هاى فیلم باید موسیقى مطابق با آن فضا نوشت. مثلا یک صحنه شکوهمند از یک اتفاق را نمى توان با چند ساز محدود بیان کرد. باید ارکستر بزرگ باشد تا حق مطلب ادا شود. تمام موسیقى‌هاى فیلم هاى بزرگ تاریخ سینماى جهان، براى ارکستر سمفونیک نوشته شده اند. آثار برنارد هرمن، روشا، جرى گلد اسمیت، جان ویلیامز، جان بارى و …همگى آثارشان براى ارکستر بزرگ نوشته شده است و جاودانه شده‌اند.  مثلا در فیلمی مثل «در پناه بلوط» چگونه مى توان دشت را با تک ساز مثلا فلوت نشان داد؟ باید حجمى درست از سازها رنگ زیبایى صوتى از دشت به نمایش بگذارند تا دشت و جنگل دیده شود. سازهاى ارکستر سمفونیک هرکدام شخصیتى دارند و استفاده درست از آنها به نگاه کارگردان به یقین کمک خواهد کرد.

    • –  به نظر می‌رسد ارکستر اوکراین به عنوان ارکستر ثابتی است که در آثارتان از آن استفاده می‌کنید؛ پس از سال‌ها تجربه در این خصوص، این تبادل فرهنگی و موسیقایی تا چه اندازه موثر بوده است؟

    البته ارکستر ثابت ضبط‌هاى من ارکستر ناسیونال اوکراین نیست. ولى با توجه به محل اقامت من و نیز آشنایى آنان با بیان من از موسیقى، فعلا با این ارکستر آثارم را ضبط مى کنم.بسیار خوشحالم که این اتفاق افتاد. چون تا قبل از این این ارکستر تصورشان از موسیقى ایرانى همان موسیقى عربى و در بهترین حالت شرقى بود. ولى بعد از اجراى آثار من مخصوصا اپراها و قطعات دیگر آهنگسازان ایرانى بر این مهم اذهان دارند که موسیقى ایرانى با موسیقى عربى بسیار فاصله دارد و لحن و بیان خودش را دارد. از همه مهمتر این که ایران کشورى است که با متدهاى روز آهنگسازى دنیا آشناست و بسیار بسیار رو به جلو گام برمى دارد.

    • اما گذشته از این مساله که یک ضرورت مهم نیز تلقی می‌شود، فکر می‌کنید با توجه به افزایش بسیار نوازندگانِ ایرانی، امکان اجرای آثارتان در ایران وجود ندارد؟‌

    نوازندگان ایرانى هم نوازندگانى بسیار خوب و قابل ستایش هستند. ولى همه چیز در یک اجرا به نوازنده بر نمى گردد. سالن ضبط، صدابردارى و ضبط درست، گروه نوازى و انسامبل دقیق و … هر چه بهتر باشد نتیجه بهترى خواهیم داشت.

    • –  با توجه به آگاهی‌ای که در زمینه‌ی موسیقی نواحی در کشور دارید و نشانه‌های آن را نیز می‌توان در بسیاری از آثارتان نیز مشاهده کرد،  اصولا دلیل علاقه‌اتان به این موسیقی از کجا می‌آید؟‌

    موسیقى نواحى در واقع ریشه هاى عمیق موسیقى ما هستند و نباید از آن ها غافل شد. با آنالیز این آثار مى توان به نتایج شگفتى دست یافت که مواد فوق العاده اى براى نوشتن و پرداختن براى ارکستر هستند. من در اپراى حافظ از موسیقى منطقه کردستان و مقام هاى آنان استفاده کرده ام و براى ارکستر نوشته ام. موسیقى نواحى ما سرشار از ملودى هاى درخشانى است که تغذیه موسیقى ایران است. و بررسى و شنیدن آنها باید  همواره جزو برنامه هاى اصلى یک آهنگساز باشد. مقام هاى آذرى، کردى، خراسانى، بلوچى و … شاهکارهایى هستند که باید احیا شوند. و براى ارکستر به کار گرفته شوند.  به تازگی نوشتن و ضبط آثارى براى قیچک و ارکستر زهى را به پایان برده ام که همگى نگاه به موسیقى هاى ناحیه سیستان و بلوچستان دارند.

    • –  چرا فعالیتی که در ساخت اپرای «حافظ» و «مولوی» انجام دادید که به شهادت بسیاری دو نمونه از موفق‌ترین آثاری بودند که در این زمینه ساخته شد، ادامه پیدا نکرد؟ منظور صرفن همراهی با گروه عروسکی آران نیست؛ اما اصولا ساخت اپرا با توجه به شرایط موجود امری بی‌معنا تلقی می‌شود؟‌

    من در حال حاضر اپراى رستم و سهراب را نوشته و آماده ضبط دارم. اپرا واقعا هزینه بردار است و با حمایت هاى مالى شخصى به تولید نمى رسد. حامى مالى دولتى مى تواند یک اپرا تولید کند.

    • –  شما آهنگسازی فیلم می‌کنید، برای ارکسترهای بزرگ و کوچک موسیقی می‌نویسید و اپرا هم می‌نویسید، این تجربه‌های متفاوت را چگونه رقم می‌زنید؟‌

    وقتى جرات مى کنم نام آهنگساز را یدک بکشم باید دست به تجربه هاى مختلف بزنم و آثار مختلفى خلق کنم. این که چقدر موفق هستند، زمان و مخاطب در زمان مشخص خواهند کرد ولى بر خود فرض مى دانم که بنویسم در هر ژانرى و براى هر ارکسترى. دیمیترى  شوستاکوویج سمفونى، موسیقى فیلم، کوارتت، تنظیم أثار فولک و … در کارنامه هنرى خویش دارد. که اغلب آنها موفق و قابل دفاع هستند.

    • –  ارکستر سمفونیک تهران چند سالی است که فعالیت مجدد خود را آغاز کرده است. نحوه‌ی تعاملتان با این ارکستر چگونه است؟‌ فکر می‌کنید این ارکستر در حال حاضر نیاز موسیقایی ما در این ژانر را مرتفع می‌کند؟‌

    ارکستر سمفونیک، ارکسترى بسیار خوب است که به یقین با حمایت مسئولان بیشتر از پیش خواهد درخشید. . سال گذشته اپراى عاشورای من با رهبرى جناب نصیر حیدریان اجرا شد. اثرى به نام سوییت پهلوان را آماده دارم که با صحبت اولیه با معاونت هنرى اجرا خواهد شد.

    https://musiceiranian.ir/?p=130370
       
    برچسب ها بهزاد عبدی

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *