مدیرعامل خانه موسیقی و مدیر سی و دومین جشنواره موسیقی فجر درباره حواشی پذیرش مسئولیت دوباره در این دو مجموعه توضیحاتی را ارائه داد.
حمیدرضا نوربخش در پاسخ به اینکه چرا با وجود اعلام قبلی مبنی بر اینکه سمت مدیریت جشنواره موسیقی فجر مجددا در این سمت حضور پیدا کرده است، بیان کرد: سال گذشته با وجود زحماتی که در جشنواره موسیقی فجر کشیده شد ولی برخی از دوستان مقداری بی مهری، بی انصافی و حرف ها و بحث هایی داشتند که مقداری خستگی را در تن باقی گذاشت و من در آن زمان گفتم این ریل جدیدی که در جشنواره موسیقی فجر گذاشته شده می تواند توسط افراد دیگر ادامه یابد و دیگر لزومی ندارد در این رویداد مسئولیتی داشته باشم، بنابراین اعلام کردم که در جشنواره سی و دوم حضور نخواهم داشت.
وی افزود: بعد از این تصمیم، نزدیک به ۶ ماه طول کشید که بنده دوباره حضور در این سمت را بپذیریم و همین فاصله حاکی از آن است که بنده نمی خواستم مدیریت دوره سی و دوم جشنواره موسیقی فجر را بپذیرم.
این خواننده موسیقی ایرانی درباره دلیل اینکه قانع شد تا بار دیگر این مسئولیت را بپذیرد، توضیح داد: در استدلالهای دوستان از جمله معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل دفتر موسیقی این نکته وجود داشت که پایه های کاری که بعد از تغییرات در جشنواره گذاشته شده باید استوارتر شود و در آن برهه زمانی احساس می شد اگر فرد دیگری مدیریت جشنواره را به عهده گیرد مشکلات دیگری به وجود می آید که همین موضوعات منجر به حضور دوباره من در جشنواره موسیقی فجر شد.
ماجرای حضور دوباره آقای مدیر در خانه موسیقی
مدیرعامل خانه موسیقی با اشاره به حضور دوباره اش در این نهاد صنفی که اعلام کرده بود در دوره جدید فعالیت این نهاد به عنوان مدیرعامل حضور نخواهد داشت، توضیح داد: در خانه موسیقی نیز چیزی شبیه آنچه در جشنواره موسیقی فجر پیش آمد، اتفاق افتد. هم جامعه هنری و هم جامعه رسانه ای می داند که پذیرش مسئولیت اجرایی از سوی یک هنرمند باعث میشود او عملا از تولید هنری باز ماند. از سوی دیگر من هم آدم ناتوانی در عرصه هنر نیستم که بخواهم به بهانه ناتوانی فعالیت هنری را رها کرده و در حوزه مدیریتی حضور داشته باشم. این برای من اصلا مطلوب نیست که خوانندگی نکنم و فقط به مسائل اجرایی تاکید کنم.
نوربخش تصریح کرد: اگر برخی از هنرمندان در حوزه صنفی کارهایی انجام می دهند به اعتقاد من مشغول انجام یک کار ایثارگرانه هستند زیرا آنها مسیری را برای دیگران هموار می کنند. اتفاقا بنده معتقدم در فضایی که هیچ کس حاضر نیست به این کارها تن دهد و این فقط حرف زدن هاست که آسان شده، باید برای این افراد ارزش بیشتری قائل شد. اینکه بنشنیم کنار گود و دستور العمل صادر کنیم، ایده بدهیم اما خودمان حاضر نباشیم کمکی بکنیم کار بسیار سادهای است.
وی تاکید کرد: من مایل به حضور در سمت مدیرعاملی خانه موسیقی نبودم و گفتم بهتر است بنده فقط در هیات مدیره حضور داشته باشم که به اندازه تجربیاتی که دارم بتوانم از طریق هیات مدیره کارها را به مدیر جدید منتقل کنم.
سه ماه مقاومت کردم که مدیرعامل نباشم
این خواننده موسیقی ایرانی با بیان اینکه هیات مدیره جدید خانه موسیقی تا سه ماه اول حضورشان تاکید زیادی روی حضور مجدد وی برای سمت مدیرعاملی داشتند، بیان کرد: از همان روزهای اول فعالیت جدید خانه موسیقی، اعضای محترم هیات مدیره تاکید زیادی داشتند که بنده در سمت مدیرعامل حضور داشته باشم و من سه ماه مقاومت کردم. به هر جهت در نهایت دوستان چون دیدند خانه موسیقی نهادی است که سال ها برایش زحمت کشیده شده و حالا که به استحکام و استقلال رسیده نباید به حال خود رها شود بنده را به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی انتخاب کردند.
نوربخش در جواب این سوال که آیا اعلام نپدیرفتن این دو سمت ولی حضور دوباره اش نشات گرفته از یک سناریوی از پیش تعیین شده نیست، توضیح داد: این موضوعی که شما به آن اشاره می کنید باید با چه انگیزه ای باشد؟ مگر من مشکلی با این موضوع داشتم که کسی بیاید و جای من را هم در جشنواره موسیقی فجر و هم در خانه موسیقی بگیرد؟ وقتی برخی از دوستان صحبت از سناریو می کنند باید یک مبنای عقلی هم برایش تصور کنیم. اگر روال طبیعی است که بنده مدیرعامل موسیقی هستم و طبق همان روال جلو می روم. آیا در این نکته مشکلی هست؟ اصلا برای چه من باید سناریویی بنویسم که بخواهم با چنین شرایطی وارد کار شوم. اصولا آیا موضوع اصلی خانه موسیقی همین است که من قبلا گفتم نیستم، اما حالا هستم؟ جالب اینجاست دوستان به جای اینکه بیایند کارکرد و هزار مساله موسیقی را دنبال کنند فقط به حضور بنده تمرکز داشتند. اصلا من باشم یا نباشم چه اهمیتی دارد؟ به نظر من در این فضا مهم موسیقی و خانه موسیقی است. مهم این جوانانی هستند که هر روز به تعدادشان افزوده می شود اما آینده ای ندارند. ما به جای اینکه امور اینها را پیگیری کنیم به این مساله تاکید می کنیم که فلانی گفته می رود و نرفته است. آیا این سوژه است؟
دیدگاهتان را بنویسید