×
×

طنین نوای «دستانِ» استاد پرویز مشکاتیان ما را بس!

  • کد نوشته: 114045
  • 27 تیر 1395
  • ۰
  • مهران حبیبی‌نژاد گردآورنده کتاب «آوای مهر آیین» توضیحاتی را درباره اظهارات اخیر آوا مشکاتیان مبنی بر عدم رضایت زنده‌‌یاد مشکاتیان برای چاپ این کتاب، ارایه کرده است. چندی پیش آوا مشکاتیان فرزند زنده‌باد مشکاتیان در گفتگو با فارس پیرامون انتشار کتاب «آوای مهر آیین» که به تازگی چاپ دوم آن توسط انتشارات «مروارید» عرضه شده […]

    طنین نوای «دستانِ» استاد پرویز مشکاتیان ما را بس!
  • ۱۳۹۵۰۴۲۶۰۰۰۶۸۰_PhotoAمهران حبیبی‌نژاد گردآورنده کتاب «آوای مهر آیین» توضیحاتی را درباره اظهارات اخیر آوا مشکاتیان مبنی بر عدم رضایت زنده‌‌یاد مشکاتیان برای چاپ این کتاب، ارایه کرده است.

    چندی پیش آوا مشکاتیان فرزند زنده‌باد مشکاتیان در گفتگو با فارس پیرامون انتشار کتاب «آوای مهر آیین» که به تازگی چاپ دوم آن توسط انتشارات «مروارید» عرضه شده گفت: «مهران حبیبی‌نژاد کتاب «آوای مهرآیین»‌را گردآوری کرد. این کتاب را برای تایید و بازبینی نزد پدر آوردند. ایشان هم مطالعه کردند و وقتی دیدند کتاب پر از غلط است، گفتند که کتاب در شرایط انتشار نیست و نیازمند ویراستاری است. خود من پیغام پدر را به گردآورنده ابلاغ کردم. در ادامه و در بحبوحه مراسم سوگواری ایشان بدون اینکه اجازه‌ای از ما برای انتشار کتاب داشته‌ باشند، از آب گل آلود ماهی گرفتند و این کتاب را با همان وضعیت به اضافه عکس‌هایی که شایسته چاپ شدن را نداشت، منتشر کردند.» همچنین مشکاتیان از پیگیری این موضوع توسط معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داده است.

    اما مهران حبیبی‌نژاد گردآونده این کتاب متنی را در پاسخ به اظهارات آوا مشکاتیان در اختیار فارس قرار داده که در ادامه می‌خوانید:

    «برای اهالی موسیقی و دوستداران کتاب‌های موسیقایی کشور، نام این کمترین، چندان ناآشنا نیست که خواسته باشم از نام، یاد و آثار بزرگانِ موسیقی کشور که به عبارتی، شیفتگان و دلشدگانِ این هنر آسمانی‌اند، کیسه‌ای دوخته باشم. آنچه، طی ۱۲ سال اخیر، مرا در فراهم آوردن کتابهایی در زمینۀ معرفی و شناخت هنرمندان عرصۀ موسیقی کشورمان، ترغیب کرده است، پاسخگویی به شور و اشتیاق دلم و سهیم شدن در لذت همنوایی آثار موسیقایی چهره های برجستۀ ایران عزیز بوده است.

    باری، نشر و چاپ کتاب «آوای مهرآیین» حاصل دیدار، گفت و شنود با زنده یاد استاد پرویز مشکاتیان، یکی از جمله کتابهای برآمده ازهمان شوق و مستوری و شیفتگی ام در این عرصه بوده است؛ حال، اما خبرگفت وگوی فرزند این استاد عزیز و گرانمایه، به رغم تلخی اش، چیزی از لذت دیدار و مصاحبت بنده با آن چهرۀ برجستۀ موسیقی کشورم، نمی کاهد، بلکه دریغ می ورزم کاش فرزند چنین استادی، در طرح ادعای بی پایۀ خویش، با اندکی درنگ و تأمل، حداقل ملاحظۀ شأن و جایگاه خدشه ناپذیر پدرشان را می کرد و با به حساب آوردن ِ صاحب این قلم، او را نیز جزء خیل بی شمارِ ارادتمندانِ زنده یاد استاد، برمی شمرد. ناگفته پیداست که استاد مشکاتیان و دیگر هنرمندان برجستۀ موسیقی، سرمایۀ ملی کشورمان محسوب می شوند که حتی اعضای خانواده و نزدیکان آنان نیز نباید به بهانۀ دفاع از جایگاه این هنرمندان، حرف و سخنی برزبان آورند که خدای ناکرده شأن و مرتبت تثبیت شدۀ این عزیزان در اذهان دچار نقض غرض گردد.

     نمونه‌ای از ویرایش زنده‌یاد مشکاتیان بر کتاب «آوای مهر آیین»

    نمونه‌ای از ویرایش زنده‌یاد مشکاتیان بر کتاب «آوای مهر آیین»

    اگرچه، روح بلند زنده یاد استاد مشکاتیان، هم اکنون شاهد این اظهارات است اما برای روشنی ذهن دوستدارانِ او و رفع تردید فرزندش، بازگویی آن دیدارها با مرد سفرکردۀ موسیقی کشورمان، خالی از هرگونه خللی است و اگر لازم باشد، صدبار دگر هم خواهم گفت سخن بحقی را که پدیدآورندۀ «دستان» در گوش این کمترین، زمزمه کرد.

      باری، دوسال قبل از درگذشت زنده یاد مشکاتیان و هنگامی که موفق به جمع آوری، تدوین و تایپ این کتاب، شده بودم برای رفع نواقص احتمالی و همچنین، کسب اجازه و نظرخواهی با ایشان تماس گرفتم که افتخار اولین ملاقات حضوری در عصر روزدوشنبه پانزدهم بهمن سال ۱۳۸۶ نصیب بنده گردید. پس از گپ و گفتی کوتاه، پرینت کتاب را دریافت و فرمودند: «این کار مدتی نزد من بماند تا سر فرصت، مطالعه کنم»

    حدود یک ماه بعد، با ایشان تماس گرفتم که با ابراز خرسندی فرمودند: «در برخی از گفت و گوها، در پاسخ به سوالات برخی از مصاحبه ها، مطالبی مطرح کرده ام که در نظر دارم،  هر کجا که لازم باشد نکته هایی در طول مطالعه اضافه کنم»

     باری، به خاطر شرایط و مشغلۀ حرفه ای ایشان، نهایی شدن تدوین کتاب، حدود دوسالی به طول انجامید و بنده هم در این مدت چندین بار با ایشان ملاقات حضوری داشتم تا این که سرانجام در بهار سال ۱۳۸۸ پرینت ویرایش شده را با دستخط خودشان (که اکنون موجود است) به بنده بازگرداندند؛ همچنین، ۳۱ قطعه عکس رنگی و سیاه و سفید مربوط به خود، خانواده و دیگر هنرمندان را به انضمام یک فال حافظ از استاد فریدون مشیری و یک سند دست‌نوشته از دکتر داریوش صفوت (به مناسبت برگزاری بزرگداشت جناب مشکاتیان در آبان ۱۳۸۶ در تالار اندیشه حوزه هنری) به این کمترین، مرحمت فرمودند که تعدادی از این عکسها پس از تأیید اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این کتاب به چاپ رسیده است.

    یادآور می شود که خانم آوا مشکاتیان، چندان در جریان کار بنده و جناب استاد نبودند و طی دوسالی که با منزلشان تماس می گرفتم و از رَوَند مطالعه کتاب توسط استاد جویا می شدم ، این خانم، چنین پاسخ می دادند: « من در جریان نیستم و هنگامی که پدر به منزل آمدند با خودشان صحبت کنید»

    حال، پرسش این است که  زنده یاد استاد، چگونه به چاپ این اثر راضی نبودند که با افزودن چند صفحه (که دستخط شان نیز موجود است) در اختیار بنده قرار داده اند؟! چرا عکس های هنری و خانوادگی را به انضمام  یکی دو سند در اختیار بنده قرار داده اند و دیدارهای مداومی صورت می پذیرفت؟! و حتی به بنده، چنین فرمودند: «وقتی این کتاب چاپ شد، ۷۰۰ نسخه را خودم خریداری خواهم کرد چون برای جایی لازم دارم»

    اگرچه ، برای جامعۀ کتابخوان و بازار نشر کتاب، حال و روزِ کتاب چنان است که قابل بیان نیست ؛ بویژه وضعیت بغرنج کتابهای موسیقایی ، حال، خانم مشکاتیان چنان از منفعت اقتصادی بنده از این کتاب،  سخن به میان آورده و بزرگنمایی کرده اند که گویی، بنده سود میلیاردی از این کتاب به جیب زده ام!  در حالی که خدای من شاهد است ، بارها و بارها با واسطه و بی واسطه با این خانم تماس گرفتم که تشریف بیاورند و دربارۀ موارد ادعایی و اعتراضی ایشان  به طورحضوری صحبت کنیم؛ چنان که به پاس بزرگمرد خالق «دستان» برایم موجب افتخار است که آسمان ابری ذهن دختر شان را از هرگونه شبهه و پرسشی، آفتابی کنم لذا، همین جا فرصت را غنیمت شمرده و از ایشان برای چنین ملاقاتی دعوت می کنم.

    در پایان ، باید عرض کنم که آنچه راغب و مشوق واقعی فراهم آوردن این کتاب بوده، نفس گرم و موسیقایی زنده یاد استاد مشکاتیان بوده است و بس! لیک، سر پرشور و شیدایی بنده به چنین عشقی، راه در این وادی نهاده است و از هرگونه اتهام و تهمتی، باکی ندارد و حال، باز هم به احترام جامعۀ موسیقی کشور و پاسداشت پدر بزرگوار این خانم، بیش از این سخن نمی گویم و زبان به کام می گیرم چرا که خداوند درقرآن می فرماید: هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ -آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟!  (الرحمن-۶۰)»

     

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *