از همان روزهایی که «منو رها کن» با صدای مهدی یراحی از تیتراژ برنامه پرطرفدار و جنجالی «شب شیشهای» پخش شد میشد این پیشبینی را داشت که پدیدهای جدید قرار است به موسیقی پاپ کشور معرفی شود. سه چهار سالی وقت لازم بود که این جوان بتواند کارهایش را جمع و جور کند تا اولین آلبوم رسمیاش وارد بازار شود. آلبوم «منو رها کن» اوایل امسال وارد بازار موسیقی کشور شد تا بهترین بهانهای باشد که پای صحبت مهدی یراحی بنشینیم.
- مهدی یراحی از خیلی سال پیش، اسم و آثارش در بین مخاطبان موسیقی شناخته شده بود ولی تازه امسال اولین آلبوم رسمیاش در بازار موسیقی منتشر شده. این وقفه طولانی در انتشار آلبوم، چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
من بین سالهای ۷۹ تا ۸۳ دو آلبوم کامل جمع کرده بودم که به دلایل مختلف از جمله وسواس خودم و طولانی شدن بحث دریافت مجوز و کهنه شدن کارها، قید انتشارشان را زدم. بیشتر برای بقیه ساختم و آهنگسازی کردم. اعتراف میکنم که مجبور شدم برای دیگر خوانندهها آهنگسازی کنم. درگیر این ماجرا شده بودم و همین باعث شد در یک مقطع از بحث خوانندگی دور افتادم. تا اینکه در سال ۸۵ تیتراژ برنامه «شب شیشهای» به من پیشنهاد شد و قطعه «منو رها کن» بهار ۸۶ از تلویزیون پخش شد و واکنشهای فراوانی را هم در پی داشت. همین استقبال باعث شد که بیشتر به فکر خوانندگی بیفتم و نگاهم به ماجرا عوض شود و دلگرمی خوبی بگیرم. یکی، دو سالی برای جمع کردن آلبوم وقت صرف شد تا بالاخره آلبوم بیرون آمد.
- «منو رها کن» در زمان پخش «شب شیشهای» به نوعی به تکیهکلام رشیدپور هم تبدیل شده بود.
بله، رضا علاقه زیادی به این قطعه پیدا کرده بود و همیشه هم به نوعی لطفش را نسبت به آن و نسبت به خود من نشان میداد. همین زوم کردن رضا روی بیت اول قطعه باعث میشد که مردم بیشتر نسبت به شنیدن کار مشتاق شوند.
- «منو رها کن» به جز رضا رشیدپور تکهکلام خیلیهای دیگر هم شده بود. خودت هم این حرف و حدیثها و نقل قولها را شنیدهای؟
بله تا حدودی. مثلا جایی خواندم که یکی از نمایندهها و سیاسیون در مجلس در نطقش گفته بود: «منو رها کن از این فکر بینفتی!» یا خیلی دیگر از این قبیل واکنشها…
- «منو رها کن» در قالب «شب شیشهای» سر و صداهای فراوانی به وجود آورد. پیشنهاد این کار چطور و از چه طریقی به شما شد؟
آقایان قنبری و رشیدپور این پیشنهاد همکاری را به من دادند. وقتی بررسی کردم که این برنامه قرار است به شیوه و سبکی جدید در تلویزیون پخش شود، پیشنهاد همکاری را قبول کردم. این برنامه با هدف شکستن برخی خط قرمزیها عرف تلویزیون استارت خورده بود که به شدت هم مورد توجه قرار گرفته بود. بسیاری از مهمانان مدعو به این برنامه، فقط همان یک بار در تلویزیون حضور داشتهاند و تا به حال هم هنوز حضورشان تکرار نشده است. منو رها کن شروع خوبی در خوانندگی بود برای من.
- جدا از اینکه واکنشهای مردم را در قبال این قطعه شنیدید، چه حس و حالی به شما دست داد؟
حس کردم که چقدر دور افتادهام. عذاب وجدان گرفتم بابت کارهایی که به یک سری خواننده دیگر داده بودم. حس کردم اشتباه کردهام و نباید بعضی همکاریها را انجام میدادم. چون حداقل اعتقادم این بود که خوانندهای که روی ملودی من میخواند باید حداقل بتواند کار را در همان حدی که خود آهنگساز خوانده، اجرا کند. مثلا ملودیهایی را که با وسواس بسیار میساختم و واگذار میکردم، در زمان اجرا و خواندن فلان خواننده، کلی فرق میکرد و از این رو به آن رو میشد. سر خورده شده بودم. حس خوبی نداشتم.
- خوب پس چرا به آن همکاریها ادامه میدادید؟
به خاطر کسب در آمد همه موزیسینهایی که کار حرفهای میکنند یک جاهایی مجبورند همکاریهایی را قبول کنند که شاید زیاد هم مایل به انجام آنها نباشند. البته این مسئله در مورد من همیشه حداقل بوده.
- چند نمونه از این همکاریها را که دلت نمیخواسته ولی به خاطر شرایط مالی مجبور به قبول آنها شدی را نام میبری؟
نه دیگر. نمیشود. خوب نیست. من اهل حاشیه نیستم! البته بعضیها را هم میتوانم نام ببرم ولی شما نمیتوانی اسمشان را چاپ کنی.
- یعنی از همکاری با خوانندههای لوسانجلس پشیمانی؟!
نه. اتفاقا آن آثار جزئ بهترین همکاریهای من بودهاند. ولی گفتم که زیاد اهل اسم بردن و حاشیهسازی نیستم!
- حالا که اهل حاشیه نیستی بگو تا به حال کلا چند کار تیتراژ خواندهای؟
«منو رها کن» سال ۸۶، «هوای تو» سال ۸۸ و در قالب تیتراژ برنامه «ماه عسل» و یک کار مناسبتی در سال ۸۵ که به مناسبت دهه فجر بود به نام «منو زیر سایه خودت بگیر».
- پس کار تلویزیونی زیاد داشتی.
بله. به هر حال تلویزیون رسانه قدرتمندی است و در دیده و شنیده شدن آثار موسیقی تاثیر زیادی دارد.
- ولی آلبومت با تاخیر زیادی نسبت به پخش آثارت از تلویزیون منتشر شد.
من از سال ۸۷ به صورت جدی کار جمع کردن آلبوم را پیگیری کردم. حدود سه سال طول کشید. البته آلبوم من چندین ماه قبل از انتشار آماده شده بود و تحویل شرکت شد. ولی به خاطر سیاستهای خاص شرکت توزیعش عقب افتاد.
- احیانا درگیر مافیا نشدهاید برای توزیع آلبومتان؟ چون اکثر خوانندهها این روزها از معظلی به نام مافیای موسیقی مینالند.
نه خدا را شکر. هرچقدر هم سعی کنی که من علیه کسی یا شرکتی حرف بزنم، موفق نخواهی شد! (میخندد) گفتم که اهل حاشیه نیستم و فقط کار خودم را میکنم.
- ولی من منظورم این نیست که علیه یا پشت سر کسی حرف بزنی. واقعیت را میخواهم که بگویی.
بین واقعیت همین است که گفتم. سیاستهای شرکت باعث تاخیر در انتشار آلبوم شد. بابتش ناراحت شدم ولی به تصمیمات آنها احترام میگذارم.
- در روابط کاریات هم همینقدر محافظهکاری؟
اتفاقا آدم رک و پرحاشیهای هستم. در روابط کاری با هیچکس تعارف ندارم و خیلی جدی به روی همه همکارانم ایراداتشان را میگویم. چون نمیتوانم تحمل کنم که کسی حقم را بخورد یا کار ضعیف از آب دربیاید، چون اعتقاد دارم اگر مشکلی با کسی دارم باید بین من و او حل شود. به رسانهها نباید کشیده شود. کار درستی نیست.
- راضی نبودنت در بعضی همکاریها، در انتخابهای بعدیات تاثیری گذاشت؟
ما شغلمان وقتی آهنگساز باشد، بعضی اوقات مجبور به برخی همکاریها هستیم. هرچقدر هم که گزیدهکار باشیم، مجبوریم بعضی پیشنهادها را قبول کنیم. بعضی خط قرمزهایمان را رد میکنیم. من همیشه سعی کردهام به خودم فشار بیاورم ولی کمتر کار تحمیلی انجام دهم. ولی خوب این فشار در بعضی اوقات خیلی زیاد میشد و نمیتوانستم.
- الان چطور؟ باز هم خط قرمزهای کاریات را از این به بعد رد خواهی کرد؟
از این به بعد فقط برای خودم آهنگسازی خواهم کرد و برای کسانی که دوستشان دارم هم صدایشان را و هم سبک کاریشان را. دیگر هیچ خط قرمزی را در کارهایم رد نمیکنم. همهچیز باید باب میلم باشد تا سمتش بروم و آن را انجام دهم.
- سبک و صدای چه خوانندههایی را دوست داری؟ این را که دیگر میتوانی نام ببری؟
فقط شخص خواننده و صدا نیست. سبک، شخصیت و وجهه کاری هم مطرح است. صدای «مهدی یغمایی» را به لحاظ تکنیکی میپسندم. از سبک و استایل زانیار هم لذت میبرم. سیروان هم همینطور.
* پس دایره انتخاب محدودی داری؟
تقریبا.
- از میزان فروش آلبومت خبر داری؟
تیتراژ اولیه آلبوم من به گفته مسئولان شرکت ۳۰۰ هزار نسخه بود که فروش خوبی هم داشته و با استقبال روبهرو شده.
- آلبوم اولتان با وسواس زیادی تهیه و تولید شده به قول خودتان. تقریبا از تمام فضاها هم قطعهای در آلبوم وجود دارد و تقریبا با همه سلیقهها هم سازگار است. این آلبوم را شروع خوبی برای خود میدانید؟
همیشه سعی میکنم آدم واقعبینی باشم و اعتقاد دارم که آلبوم «منو رها کن» شروع خوبی برای خوانندگی من بود.
- سیروان خسروی در آلبوم شما حضور پررنگی دارد. چه چیزی باعث شده که سیروان را برای همکاری انتخاب کنید؟
به خاطر اینکه کار سیروان را قبول دارم. همه سلیقه کاریاش را و هم بار فنی تنظیمهایش را. دوست داشتم که همکاری بیشتری با او داشته باشم. او بهترین انتخاب برای این دو قطعه بود.
- یکی از عجیبترین غافلگیریهایی که در آلبوم تو است، قطعه عربی ـ فارسی «برای تو» است. این سبک کارها تقریبا در پاپ بعد از انقلاب تجربه نشده ولی استقبال فوقالعادهای از آن صورت گرفت.
من عرب ایرانیام. بچه اهوازم و از بچگی این قطعه را میشنیدم و دوست داشتم. ۹ـ۸ سالم بود که مادرم در خانه این قطعه را گوش میکرد. در ناخودآگاه من ثبت شده بود این کار. البته تنظیم آن کار قدیمی با این قطعه تقریبا هیچ شباهتی ندارد. برای این آلبوم به یک کار ویژه احتیاج داشتم. همچنین دوست داشتم برای قومیتم هم کاری کرده باشم. این کار را به سیروان پیشنهاد دادم. او هم استقبال کرد. بعد زانیار به گروه اضافه شد و پیشنهاد کرد که باید کاری بکنیم که مخاطب فارسی هم از این قطعه لذت ببرد. ریتم را بندری کردیم که خیلی موثر بود و دلپذیری خاصی به کار میداد. درباره این قطعه خیلی بحث کردیم. قبول دارم که ریسک عجیب و غریبی بود، کلا این فضا با کل آلبوم تفاوت داشت؛ ولی در نهایت تصمیم گرفتیم که آن را انجام دهیم. چون آلبوم اول من بود و هنوز هیچ کاراکتری از خودم نساخته بودم که از خراب شدنش بترسم. خلاصه زانیار و سیروان خیلی موثر بودند در تولد و سبک این قطعه. خوشحالم که تا این حد مورد توجه قرار گرفته.
- «هوای تو» هم جزو قطعات پرطرفدار آلبوم شده. جالب اینجاست که لحن و صدای شما هم در ترانههای آرام و اسلو و هم در کارهای ریتمیک و تند خوب جواب میدهد.
بله من حنجره منعطفی دارم. البته کارهای غمگین بیشتر به صدای من میآیند و خودم هم این سبک کارها را بیشتر دوست دارم.
- خودتان چه واکنشهایی را در برابر انتشار آلبوم داشتهاید؟
همکارانم خیلی لطف کردند و از قرار مورد توجه آنها قرار گرفته است. از این بابت خیلی خوشحالم. خود ما خیلی دوست داشتیم که آلبوم مورد توجه طیفهای مختلف جامعه قرار بگیرد که از قرار این اتفاق هم افتاده. یکی از مولفههای چاپ این است که در بین مخاطبان موسیقی بیشتر شنیده میشود. مخاطب بیشتر برای یک کار خیلی مهم است. این در حالی است که ما به کمیت و کیفیت، توام اهمیت قائلیم.
- کارهای موجود در بازار موسیقی را دنبال میکنید؟
قبلا خیلی بیشتر ولی الان فقط کارهایی که در بین مردم همهگیر میشود را میشنوم و سعی میکنم بفهمم که این کار چه چیزی داشته که همهگیر شده و مورد توجه قرار گرفته.
- در این یک سال اخیر کاری بوده که مورد توجهتان قرار بگیرد؟
آلبوم شهاب رمضان خوب بود. فضای آلبوم فضای شیک و خوبی بود.
- اگر قرار باشد که یک نفر را نام ببرید که در حال حاضر یک سر و گردن از بازار موسیقی ایران بالاتر است، آن انتخاب چه کسی است؟ به هر حال شما سابقه زیادی در موسیقی دارید و به نوعی میشود شما را در این مورد صاحبنظر دانست.
یک نفر را نمیتوانم نام ببرم. باید آدمهای مختلفی را در سبکهای مختلف نام ببرم. سیروان خسروی تنظیمهای خوبی دارد. یا بهروز صفاریان هم همین طور.. یک خواننده جوان هم هست به نام «آمانج آذرمی» که هنوز آلبومش منتشر نشده که صدای خوبی دارد.
- آلبومهای زیادی در شرف ورود به بازار موسیقی کشورند. بابک جهانبخش، صادقی، لهراسبی، فرزاد فرزین و… شلوغی بازار موسیقی را چقدر در روند رو به رشد آن موثر میبینید؟
اعتقاد دارم که اگر هرکسی حرفی برای گفتن دارد، باید وارد میدان شود و حرفش را بزند. ممیزی در اصول باشد. کاری که گوش مردم را آزار ندهد و سواد موسیقی مخاطب را پایین نبرد باید شنیده شود. این منجر به پویایی موسیقی میشود. آب که مظهر پاکی است اگر یک جا بماند میگندد. چه برسد به موسیقی. موسیقی راکد هم مثل آب میگندد.
- در اینسرت آلبوم شما نام دو نفر ذکر شده که گفته میشود ممنوعالکارند. این ریسک بزرگی برای آلبوم شما نبود؟
ماجرا این است که «ممنوعالکاری» در کشور ما تعریف درست و مشخصی ندارد. ممنوعالکاری قراردادی است از قرار. معمولا مخالفها با اسم یک نفر است نه با کارهایش.
- به عنوان سوال آخر، بازار موسیقی را چطور میبینید؟ همه چیز سر جای خودش هست؟
قطعا اینطور نیست. اعتقاد دارم که مدیریت فرهنگی باید در بعضی نگاهها تجدیدنظر کند. با نگاه شایستهسالاری میتواند همهچیز سر جای خود قرار بگیرد و کمک کند به پیشرفت موسیقی. ولی در کل بزرگترین مشکل موسیقی بلاتکلیف بودن آن است. ما بلاتکلیفیم. نمیتوانیم حتی روی مجوز اخذ شده و صادر شده یک کنسرت حساب کنیم. ولی در یکی دو سال اخیر اوضاع تا حد زیادی فرق کرده و عوض شده. امیدوارم این روند ادامه داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید