×
×

یادداشتی از «محمد معتمدی»

  • کد نوشته: 112786
  • 13 تیر 1395
  • ۶ دیدگاه
  • Mohammad-Motamediموسیقی ایرانیان – محمد معتمدی (آوازخوان): تصویر فوق نمونه‌ای از فرم باستانی و کهنِ آوازخوانان مشرق‌زمین است. کسانی که در تصویر ملاحظه می‌کنید، با وجود استنباط عوام، موذن و یا قاری قرآن نیستند؛ بلکه جزو خوانندگان موسیقی سنتی کشور خود هستند. احتمالاً مخاطبین حرفه‌ای موسیقی در این تصویر هنرمندانی چون خانم درصاف الحمدانی (تونس)، استاد عالیم قاسم‌اف (آذربایجان)، خانم مناجات (ازبکستان) و خانم ریما خشیش (لبنان) را به خوبی می‌شناسند و بنده نیز با بسیاری از این عزیزان در فستیوال‌های بین‌المللی موسیقی سابقه دوستی و همکاری دارم…

    یادداشتی از «محمد معتمدی»
  • Mohammad-Motamediموسیقی ایرانیان – محمد معتمدی (آوازخوان): تصویر فوق نمونه‌ای از فرم باستانی و کهنِ آوازخوانان مشرق‌زمین است. کسانی که در تصویر ملاحظه می‌کنید، با وجود استنباط عوام، موذن و یا قاری قرآن نیستند؛ بلکه جزو خوانندگان موسیقی سنتی کشور خود هستند. احتمالاً مخاطبین حرفه‌ای موسیقی در این تصویر هنرمندانی چون خانم درصاف الحمدانی (تونس)، استاد عالیم قاسم‌اف (آذربایجان)، خانم مناجات (ازبکستان) و خانم ریما خشیش (لبنان) را به خوبی می‌شناسند و بنده نیز با بسیاری از این عزیزان در فستیوال‌های بین‌المللی موسیقی سابقه دوستی و همکاری دارم. در اکثر کشورهای شرقی، در بین خوانندگان موسیقی‌های مقامی و سنتی، به نوعی این شیوه خواندن مشاهده می‌شود. حتی در آذربایجان گاهی خواننده ساز «دایره» را کنار گوش خود قرار می‌دهد. می‌توان گفت مهم‌ترین دلیل استفاده از این استایل «مانیتورینگ» خوب و طبیعی صدا است. انسان وقتی حرف می‌زند یا می‌خواند صدای خود را از گوش میانی و از درون بدنش می‌شنود و هرگز آن‌گونه که دیگران صدای ما را می‌شنوند، خودمان نمی‌شنویم. به همین خاطر است که همه ما وقتی صدای ضبط شده خود را می‌شنویم حس خوبی نسبت به آن نداریم و احساس می‌کنیم صدایمان غیر طبیعی ضبط شده است.

    photo_2016-07-03_10-58-45_1خواننده هنگامی که دست خود را کنار گوش می‌گذارد، هم صدای خود را بهتر و واقعی‌تر می‌شنود و هم از شنیدن صدای طبیعی خود انرژی بیشتری می‌گیرد و توان و انرژی خود را کنترل کرده و دیرتر خسته می‌شود. اما چرا قاریان قرآن معمولاً با این استایل می‌خوانند؟ اجرای صوت و لحن قرائت قرآن، به لحاظ علم موسیقی در دستگاه‌های موسیقی کلاسیک عرب انجام می‌شود. همان‌گونه که ما به موسیقی اصیلمان «ردیف» یا «موسیقی سنتی» می‌گوییم، نام موسیقی اصیل و کلاسیک عرب «طَرَب» یا «مقامات عرب» است. سعدی در این باره می‌فرماید: «اُشتُر به شعر عرب در حالت است و طَرَب/ گر ذوق نیست تو را کژ طبع و جانوری».

    تمام اساتید قرائت قرآن، مسلط به اغنیۀ موسیقی طرب نیز هستند. مثل مرحوم عبدالباسط که نوازنده عود و استاد بزرگ موسیقی اصیل عرب بودند. طبق آیۀ شریفه «وَ رَتِّل القرآنَ تَرتیلا» خداوند امر فرموده که قرآن را با موسیقی و لحن زیبا بخوانید*. از این رو اعراب پس از نزول قرآن بهترین، غنی‌ترین و اصیل‌ترین موسیقی خود را که همان موسیقی «طرب» است، به خدمت قرآن و اجرای دستور الهی در آوردند.

    بنابراین، این استایل قرن‌ها پیش از اینکه استایل قاریان محترم قرآن باشد، استایل خوانندگان و مغنیان موسیقی اصیل و باستانی عربی بوده است. نکته جالب این است که قاریان برجسته مصری، گاهی تلاوت‌هایشان بیش از یک ساعت به طول می‌انجامد و با اینکه در طول این یک ساعت، بدون کمکِ ساز، در تمامی مقام‌های موسیقی عرب گردش می‌کنند و در پایان به همان مقام اول بر می‌گردند، ولی ذره‌ای تغییر کوک ندارند. این به دلیل آن است که آن‌ها با تمرکز و به درستی به صدا و کوک خود گوش می‌سپارند. این در حالی است که بسیاری از خوانندگان امروزی حتی با کمک گرفتن از ساز هم قادر به ثابت نگه داشتن کوک خود حتی برای دقایقی کوتاه نیستند.

    در ایران قدیم نیز این استایل در بین بسیاری از خوانندگان وجود داشته است. سعدی (علیه‌الرحمه) می‌فرماید: «یکی را دست حسرت بر بناگوش/ یکی با آنکه می‌خواهد در آغوش/ زِ بانگ رود و آوای سرودم/ دگر جای نصیحت نیست در گوش».

    دست حسرت بر بناگوش نهادن در فرهنگ و ادبیات کهن، کنایه از افسوس و دریغ خوردن است. موسیقی و ادبیات شرق معمولاً مبتنی بر یک هجران و حسرت ازلی بوده و در اکثر آوازهای شرقی نیز مدام با واژه‌هایی نظیر ای آمان، داد بیداد، وای، خدای من و امثالهم مواجه می‌شویم که حکایت از همین حسرت و هجران همیشگی دارد. نماد و ترجمان بیرونی این حسرت و افسوس، دست حسرت بر بناگوش نهادن بوده که در طول قرن‌ها به یک سنت و نماد تبدیل شده است. ما ایرانیان این سنت را به مرور در پیچ و خم گذر از تاریخ جا گذاشتیم. اما در کشور‌های دیگر که شاید زیر مجموعه‌های فرهنگی ایران بزرگ بودند، مثل آسیای میانه هنوز این سنت حفظ شده است. درست مثل زبان فارسی دری که هرچند خاستگاهش سرزمین ایران و تمدن پارس است، اما امروزه برای شنیدن زبان درست اجدادی خود، آن‌گونه که حافظ و سعدی در زندگی روزمره خود سخن می‌گفته‌اند، باید به کشورهایی مثل تاجیکستان یا افغانستان سفر کنیم.

    * این آیۀ شریفه تنها موردی است که در قرآن بصورت مستقیم به صوت و موسیقی اشاره شده و اتفاقاً در همین تنها مورد، برای استفادۀ صحیح از موسیقی فعل امر به کار برده شده و خبری از نهی نیست.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *