موسیقی ایرانیان – سحر طاعتی: ۲۹ دیماه سال ۱۳۹۳ بود که ارکستر فرهنگی شهر تهران به رهبری نادر مشایخی از سوی خانه هنرمندان ایران و با حمایت شهرداری تهران آغاز به کار کرد. این ارکستر در همان زمان افتتاح اش چند کنسرت برگزار اما تقریبا از سال گذشته تا به امروز فعالیتش مسکوت مانده و علیرغم حمایتی که قرار بود شهرداری تهران از این ارکستر داشته باشد، تکلیف این ارکستر هنوز مشخص نشده است.
عدم ثبات چنین ارکستری در کنار وضع نابسامان ارکسترهای دولتی اتفاق ناخوشایندی است که متاسفانه سالیان سال است که در بخش موسیقی ارکسترال کشورمان دیده می شود.
نادر مشایخی رهبر ارکستر فرهنگی شهر تهران ماههاست که برای احیای این ارکستر تلاش می کند به گونه ای که هم اکنون برنامه ای فصلی برای اجراهای آن در نظر گرفته است.
*شما رهبر ارکستر فرهنگی شهر تهران هستید وضعیت این ارکستر با توجه به عدم فعالیتش طی یکسال گذشته به چه صورت است ؟ چرا یکدفعه این ارکستر که با حمایت شهرداری و خانه هنرمندان راه اندازی شده بود ، تعطیل شد؟
این ارکستر تعطیل نشده چرا که ما از ماه آینده اجراهایمان را شروع می کنیم به طوری که تصمیم داریم در هر فصلی یک اجرا داشته باشیم ولی هدفمان این است که وابسته به خانه هنرمندان و به شهر تهران نباشیم چرا که اصلا احتیاجی به آن وابستگی نداریم. وابستگی ما فقط مالی است. به طور کلی شهر تهران باید از این ارکستر حمایت کند حالا یا حمایت می کند یا نمی کند وقتی حمایت نمی کند ما هم بیکار نمی نشینیم که چون پول نداریم کار هم نمی کنیم بلکه به هر قیمتی شده کارمان را انجام می دهیم و خودمان هم دنبال مسائل مالی می گردیم .
*درواقع شهرداری برای فعالیتهای آینده ارکستر هم حمایت مالی نکرده است؟
واقعیت این است که در همه جا حتی اروپا نیز چنین است که هیچ شهرداری و هیچ وزارت خانه ای حاضر نیست پول یک ارکستر سمفونیک را به طور تمام و کمال پرداخت کند بلکه تنها ۱۵ یا ۲۰ درصد هزینه های ارکستر را تامین می کند و یا اینکه امکاناتی همچون مکان و تبلیغات و … در اختیارشان می گذارد. در کشور ما نیز مسئله اصلی در این زمینه دادن مشاوره از سوی موزیسین ها به مسئولین در راس کار است چرا که دوستانی که امور اینچنینی را در دست دارند شناختی از موسیقی و شیوه اجرایش ندارند بنابراین باید مشاورانی کنارشان باشند و مشاوره های لازم را در این خصوص به آنها بدهند.
طی این ۳۰ سال اخیر بودند کسانی که در همه جا در نقش مشاوران مسئولین حضور داشتند به طوری که هر جا می روید همان آدمهای همیشگی را می بینید و متاسفانه مشاوره هایشان به عمد به گونه ای بوده که نگذارند این جوانها در این مملکت کار کنند و این در حالی است که این جوانها از نظرکیفیت کار واقعا بهتر هستند.
به طور کلی می توانم بگویم که این افرادی که در این شوراها نشستند واقعا سطح خوب هنری ندارند و در یک جایی هستند که نمی خواهند دست زیاد شود.
*رویکرد و هدف ارکستر فرهنگی شهر تهران از ابتدا که شما چوب رهبری را در دست گرفتید چه بوده و چه برنامه ای برای آینده آن در نظر گرفته اید؟
از ابتدا اعتقاد من بر این بود که عادات شنیداری مختلف را در اختیار مخاطب قرار دهیم یعنی قطعات و رپرتوارهای مختلفی را به شنوندگان ارائه دهیم نه اینکه دوباره همان آثار همیشگی را که بارها و بارها توسط ارکسترها نواخته شده اند را اجرا کنیم. درواقع باید کاری کنیم که مخاطب بتواند خودش حق انتخاب پیدا کند که اگر چنین شود اتفاق بسیار خوبی در زمینه فرهنگ موسیقایی رخ می دهد.
*یعنی رپرتوارهای مختلف به گوش مردم برسد؟
بله قطعات مختلف . ما باید موسیقی در اختیار جوانان و مردم بگذاریم که تا به حال نشنیده اند به طوری که وقتی در مواجه با آن قرار می گیرند ارتباط برقرار کنند.قبل از هر چیز رپرتوارهای ایرانی و آثار آهنگسازان جوان ایرانی را اجرا کنیم چرا که به اعتقاد من این آثار فوق العاده اند .
شما در زمینه نوازندگی و آهنگسازی یک جوان ایرانی را می بینید که پایش را از ایران بیرون نگذاشته ولی درجه یک کار می کند ولی دستش به هیچ جا نمی رسد برای اینکه باز این دوستان در شورا نشسته اند و مجوز نمی دهند. به نظر من مجوز مقوله ای است که دیر یا زود باید در موردش صحبت شود و اشتباهاتی که در مجوز و شیوه روندش وجود دارد، برطرف شود. من معتقدم مسئول تمام این اشتباهات در روند مجوزها همین موزیسین هایی هستند که در شوراها حضور دارند . اینها مسئول مستقیمش هستند و باید جوابگو باشند .
*اهداف آینده ارکستر هم با اجرای فصلی یکبار بر همین منوال خواهد بود؟
بله دقیقا . ما برای ارکستر ۴ مرحله اجرای قطعات را در نظر داریم به طوری که قصد داریم در کنار رپرتوار موسیقی کلاسیک ، رپرتوار موسیقی مدرن ، رپرتوار موسیقی ایرانی و آثار آهنگسازان جوان ایرانی را که در زمینه موسیقی دارای جایگاه هستند اجرا کنیم .
*مشکل حال حاضر ارکسترهای ما مشترک بودن نوازنده هاست به طوری که سالهای سال نوازندگان دو ارکستر ملی و سمفونیک مشترک بودند و حتی در برخی اجراهای خصوصی نوازندگان ارکستر سمفونیک صدا و سیما نیز حضور می یافتند ، با توجه به کم بودن نوازندگان برخی سازها و نیز قانونی که برای نوازندگان ارکسترها در نظر گرفته شد مبنی بر عدم حضورشان در ارکسترهای دیگر ، آیا ارکستر شما مشکل نوازنده ندارد ؟
از همان زمانی که آقای رهبری به ایران آمدند و رهبری ارکستر سمفونیک تهران را به عهده گرفتند با من صحبت کردند که در صورت امکان من برای ارکستر فرهنگی شهر تهران، نوازندگان ارکستر سمفونیک را نبرم و من هم قبول کردم. به دنبال این اتفاق من نیز با توجه به شناختی که از سطح کار نوازندگان جوان داشتم طی آزمونی که برگزار شد، انتخاب هایی صورت گرفت و از آنها برای تشکیل ارکستر استفاده کردم.
من معتقدم باید فضا در اختیار جوانان قرار دهیم و به هیچ عنوان نباید به آنها امر و نهی کنیم چرا که باید و نباید در موزیک وجود ندارد و نباید برای نوازندگان جوان از این روش استفاده کرد.
*شما در دهه ۸۰ رهبر ارکستر سمفونیک تهران بودید و یک اجرا هم با ارکستر در اسنابروک آلمان گذاشتید با توجه به اتفاقاتی که طی این سالها خصوصا چند ماه گذشته برای ارکستر رخ داده، وضعیت ارکستر را چه طور ارزیابی می کنید؟
ارکستر سمفونیک تهران با آمدن آقای رهبری یک کیفیت جدیدی به خود گرفت یعنی جوانها آمدند و خودشان را نشان دادند . من قبول دارم که آقای رهبری شاید به آن شکل رفتاری نداشتند که در ایران بشود آن را درک کرد که البته در اروپا هم نمی شود این رفتار را داشت یعنی این شرایطی که بوجود آمد یک مقدار استثنایی بود و نمی شود از مردم و به خصوص جوانها انتظار داشت هر چه بگوییم گوش دهند هر کسی نداند ایشان که از خارج می آید باید بداند که جوانها برای خودشان حرف دارند و دقیق می دانند که چه کاری دارند انجام می دهند و نمی شود با آنها چنین برخورد کرد و هر چیزی را به آنها تحمیل کرد.
متاسفانه آقای رهبری با تحقیر برخی دوستان باعث جدا شدن آنها از ارکستر شد که این اتفاق خوبی نبود چرا که یک پتانسیلی برای ارکستر سمفونیک وجود داشت که یکدفعه این کار را اخته کرد و از این پتانسیل استفاده نکرد . به نظرم الان خیلی خیلی موقعیت خوبی است برای اینکه با ارکستر درست برخورد شود و رهبران و گردانندگان آن حواسشان جمع باشد وبدانند که چه موسیقی با این ارکستر اجرا کنند.
ما ۸۰ الی ۹۰ سال است که دائم داریم در سرخودمان می زنیم و رپرتوارهای تکراری اجرا می کنیم . باید به جوانان نشان داد که موسیقی جنبه های مختلف دارد .موسیقی پاپ خوب است ولی این پاپ یک جایگاه دیگر و یک استفاده موسیقایی دیگری دارد من و شما می توانستیم با هم حرف بزنیم و همزمان هم موسیقی پاپ هم پخش شود ولی امکان پخش موسیقی مالر وجود نداشت چرا که مالر با کارهایشان به مخاطب می گوید که به من گوش کن.به نظر من موسیقی پاپ مثل آدامس است که می خورید و وقتی مزه اش می رود، می گذارید کنار و یکی دیگر برمیدارید ولی این نوع موسیقی ها الهام بخش است .
*سال گذشته طرحی داده شده بود مبنی بر ادغام دو ارکستر ملی و سمفونیک، شما به عنوان یک رهبر ارکستر و آهنگساز چه نظری در این خصوص دارید ؟آیا اجرای این طرح امکان پذیر است ؟
با این طرح ما یک ارکستر درهمی خواهیم داشت و قطعا امکانش نیست این اشتباه بزرگی است و اگر کسی هم چنین حرفی را می زند زیاد اطلاعات موسیقایی ندارد چرا که موسیقی ایرانی با کلاسیک کاملا متفاوت و ضد هم هستند . اگر آنها اطلاعات لازم را داشته باشند می دانند موسیقی ایرانی از کل به جز می آید و موسیقی کلاسیک از جز به کل.
*ارکستر تهران از ماه آینده کارش را شروع می کند این شروع فعالیت باز با حمایت شهرداری است یا به صورت خصوصی خواهد بود ؟
شهرداری حمایت نمی کند چرا که حمایت فقط جنبه مالی دارد ولی در بسیاری زمانها پولی داده می شود و انتظار دارند که برخی آثار را که پیشنهاد می دهند به صورت سفارشی اجرا کنیم که به نظرم این مسئله دیگر حمایت نیست .ما قصد داریم اسپانسر بگیرم و کارمان را ادامه دهیم.
*مدتی است هنرمندان کشورهای مختلف در ایران اجرا می گذارند به نظرتان این مسئله چه قدر می تواند در تبادل ارتباط موسیقایی کشورها کمک کند؟ و چه قدر می تواند برای نسل جوانی که در این حیطه کار می کنند متد آموزشی باشد؟
مسلما خیلی مهم است که این تبادل انجام شود و شکی در خوب بودن این اتفاق نیست . جوانان با دیدن این نوازندگان مطرح دنیا می توانند کار خود را ارتقا دهند .
نوازندگان ایرانی خیلی خیلی با استعداد هستند اما کسی نیست که به آنها یاد دهد البته تا حدی یاد می دهند و از آن حد به بعد متاسفانه مشکلات هست . من نمی دانم طرز تدریس است یا چیز دیگری اما اینها احتیاج دارند نوازندگان مختلف دنیا را ببیند و با حجم و اندازه موسیقی های مختلف روبرو شوند .
*در کشورما متاسفانه نوازنده ها بیشتر به سمت کار ارکستر و یا کار با یک گروه بزرگ گرایش پیدا می کنند در صورتی که در کشورهای دیگر دو یا سه هنرمند کنار هم قرار می گیرند و موسیقی ارائه می دهند . فکر می کنید این مسئله نشات گرفته از چه چیزی است آیا در فرهنگ موسیقایی ما این مسئله کمرنگ بوده یا اینکه تب حضور یک ارکستر یا گروه بزرگ این بخش موسیقی را به سمتی دیگر برده است؟
درست می گویید این یک فرهنگ است و اصلا ربطی به موسیقی ندارد چون ما در موسیقی اتفاقا سولیستی موسیقی می کنیم و می دانیم سه نفر یا چهار نفر هم می توانند در کنار هم و یا به صورت مجزا کار ارائه دهند اما این مسئله و کمرنگ بودن اجراهای اینچنینی یک دیدگاه فرهنگی است که در ما وجود دارد . از طرفی دیگر در ۴۰ الی ۵۰ سال اخیر همه مسائل از کیفی به کمی رفته یعنی تعداد هر چی بیشتر و بزرگتر، بهتر.
گواه این مسئله را می توان در تمام تبلیغات شهری دید که مثلا فلان خواننده با ارکستر ۱۰۰ نفری اجرا دارد درواقع با این اتفاق تعداد نشان دهنده کیفیت شده است.
متاسفانه ما در ایران فرهنگ موسیقی مجلسی را نداریم چون این نوع موسیقی آن طور که باید و شاید معرفی نمی شود و این در حالی است که موسیقی مجلسی از اسمش مشخص است چه نوعی است . شما نمی توانید یک موسیقی مجلسی را بواسطه تعداد نوازندگان اندکش در سالن بزرگ وحدت داشته باشید چرا که یک جایی مناسبی برای خودش میخواهد ،یک فضای صمیمی که با مخاطبش ارتباط برقرار کند ولی این نوع موسیقی هنوز آن طور که باید و شاید در ایران معرفی نشده و به نظرم باید نوع این معرفی تغییر کند.
دیدگاهتان را بنویسید