بیژن کامکار گفت: دف یک ساز کاملا ایرانی است و در بسیاری از اشعار ایرانی، کلمه دف بهکار برده شده که این خود دلیل محکمی برای ایرانی بودن ساز دف است.
این خواننده و نوازنده که برای ضبط بخشهایی از مستند «کامکارها» به استان کردستان سفر کرده است، در حاشیه حضور در کلاس گروه دفنوازان آبیدر سنندج، در گفتوگو با خبرنگار ایسنا در کردستان، اظهار کرد: حضور امروزم در این کلاس، من را یاد سالهای خیلی دور انداخت، زمانی که میخواستم دف بزنم و کلاس دف در سنندج نبود، اما اکنون دست کم ۲۰ نفر در این شهر، این ساز تدریس را میکنند.
او ادامه داد: آن زمان میرفتم به مراکز موسیقی مختلف، بعد میآمدم خانه و حرکات دفنوازی را تقلید میکردم. روزی که دف را بهدست گرفتم، گفتم به امید روزی که هزار نفر دف بزنند. حالا بسیار خوشحالم که صدها هزار نفر دف میزنند.
کامکار به پیشرفت نوازندگان و دفنوازان شهر سنندج اشاره و بیان کرد: امروز من میتوانم فقط با نوازندگان این شهر، حداقل ۲۰ گروه را تشکیل دهم؛ اما ۶۰ سال پیش، وقتی به پدرم ماموریت داده شد که برای رادیو گروه موسیقی تشکیل دهد، تمام کردستان را زیر و رو کرد در مجموع، بیشتر از سه تا نوازنده در این شهر پیدا نکرد و اینکه امروز میپرسند چرا همه خانواده کامکارها نوازنده و موزیسین شدند، شاید یکی از دلایلش همین تنهایی آن روز پدرم بود.
این موسیقیدان و نوازنده تصریح کرد: سال ۱۳۴۴ یا ۱۳۴۵ بود که گروه خانوادگی ما تشکیل شد. ابتدا با پنج نفر شروع کردیم، گروه کامکارها بهصورت نیمه حرفهای تشکیل شد و کارمان را ادامه دادیم تا امروز.
وی همچنین درباره اینکه برخی ادعا میکنند دف یک ساز عربی است، این موضوع را کاملا رد کرد و گفت: دف یک ساز کاملا ایرانی است و در بسیاری از اشعار ایرانی، کلمه دف بهکار برده شده که این خود دلیل محکمی برای ایرانی بودن ساز دف است.
او تصریح کرد: اگر در آینده دیدید که خارجیها هم دف میزنند، زیاد تعجب نکنید. اکنون در تمام فیستوالهای دنیا، کردستان و دف آن را میشناسند و این، سخن گزافی نیست. من از دف وام و اعتبار گرفتم و همچنین به دف اعتبار دادم.
وی درباره اینکه چرا خانواده کامکارها در سرزمین مادری خود، یعنی کردستان نیستند و در این شهر کلاسهای خود را برگزار نمیکنند؟ گفت: شرایط امروز طوری است که متأسفانه تمام امکانات در شهر تهران متمرکز است و اگر به کردستان بیایم، ارتباط ما با دنیای هنر قطع میشود، اما همیشه نگاه و نگرش ما به سمت کردستان بوده و به تعبیر دوستانم «همیشه امضای کارهای من کُردی است».
دیدگاهتان را بنویسید