موسیقی ایرانیان – بیتا یاری: بعد از گذر کیهان کلهر و گروهش از شهرهایی چون کرمانشاه، خرم آباد و گرگان، بالاخره کنسرت او به تهران رسید و حالا از اولین شب خرداد، تهرانیها به مدت ۹ شب می توانند به مهمانی این نوازنده صاحب نام کمانچه بروند و جانشان را به موسیقی نابی بسپارند که از زخمه های این هنرمند خلاق و پرآوازه برمی آید و آنگونه که از جان برمی خیزد لاجرم بر جانها نیز خوش فرو می نشیند.
کنسرت پردگیان باغ سکوت
قدر این شبها را باید نیکو دانست و بایستی قدردان لطف و مرحمتی بود که این روزها علی الرغم تمام ناملایماتی که با موسیقی شده به واسطه قهر نکردن این هنرمند پرآوازه به ما ارزانی شده است؛ چرا که او ترجیح داده فارغ از جفایی که در این سالها بر او رفته است همچنان برای مردمان کشورش بنوازد و بدون محروم کردن شنوندگانش، برای ساعتی هم که شده آنها را از زمین و زمان فارغ کند و موسیقی را در بهترین حالت ممکن و در بالاترین کیفیت همچون شهدی گوارا در جانشان بریزد و آنها را محظوظ این هنر کند.
مدتهاست که مدعیان تز «ریزش مخاطب موسیقی ایرانی» در هر تریبونی که مجالشان بود داد سخن از بی طرفدار بودن موسیقی اصیل ایرانی داده بودند و هرگونه که خواستند از بی کیفیتی عارض شده بر موسیقی امروز ایرانی که ناشی از آغشته شدن آن با موسیقی پاپ و هزاران مورد دیگر است را دلیل این ریزش مخاطب و کم طرفداری عنوان کرده و البته در لزوم بها دادن به سایر موسیقیها کوشیده شده بودند چرا که به زعم آنها موسیقی ایرانی دیگر مخاطب ندارد و کسی علاقمند آن نیست.
اما حالا در این زمانه عسرت موسیقی اصیل که از یک سو سرمایه گزاران دنیای تجارت در آن دخیلند و از دیگر سو هنرمندان و استادان به نامش هم چیزی در چنته برای عرضه به مخاطب نداشته و با تکرار مداوم از اعتبار گذشته خویش خرج می کنند اجرای کنسرت «پردگیانِ باغِ سکوتِ» کیهان کلهر که در نهایت کیفیت به مخاطب عرضه می شود و البته با استقبال مخاطبان نیز مواجه شده است بار دیگر نشان داد که:
*موسیقی ایرانی همچنان مخاطب خود را دارد و از شمار آن کاسته نشده است.
*هرچند گوش مخاطب ایرانی در این سالها خالی از خوراک شنیداری مرغوب بوده و به جای آن تنها ادعا شنیده است اما مردم سره را از ناسره و اصل را از بدل به خوبی می شناسند، موسیقی باکیفیت را می فهمند و خواهان آنند. تنها کافی است به آنها درست عرضه شود. از این رو برای اجراهایی چون «پردگیان باغ سکوت» که ادعایی غیرقابل عرضه نمیکند، اهمیت ویژه ای قایل است و برای آن لحظه شماری می کند؛ آنچنانکه در کمتر از دو ساعت تمام بلیت ها به فروش رسید، آنهم بلیت کنسرتی صرفا سازی.
*استقبال از این کنسرت و صرفا سازی بودن برنامه حاکی از آن است که مخاطب، لزوما تنها علاقمندِ موسیقیِ ایرانی، آنهم از جنس «آوازی» نیست و این سوءبرداشت، امروزه به کمک تبلیغات پرهیاهوی خواننده ها بوجود آمده است. چراکه علاقمندان کنسرت «پردگیان باغ سکوت» ثابت کردند که موسیقی صرفا «سازی» و بدون آواز بسیار مورد پسند و تایید است. تنها کافی است باکیفیت مقبولی ارائه شود.
* حفظ و تداوم موسیقی ایرانی دراین زمانه پر رخوت با کسانی چون کیهان کلهر امکان پذیر است هر چند در جمعیت هفتاد میلیونی ایران تنها او نخبگی اش را به منصه ظهور و بروز رسانیده باشد. اما نیک میدانیم که سیاهی لشکر نیاید به کار، یکی مرد جنگی به از صد هزار.
*تعداد زیاد این اجراها در ۹ شب، به نفع موسیقی ایرانی و مخاطب آن است. چرا که هر چه بیشتر موسیقی ایرانی مرغوب به مخاطب ارائه شود دیگر کسی سراغ جایگزینی و نسخه پیچیدن برای آن نمی رود و دوای درد مخاطب را به موسیقی پاپ حواله نمی کنند.
*هر چند تعداد زیاد اجراها می توانست به ۵ شب هر کدام در دو سانس خلاصه شود اما علاقمندی و احترام کلهر به مخاطبانش می رساند که حاضر نشده است کیفیت را فدای سودجویی برنامه گزاران کند. چرا که دو سانس اجرا در هر شب منافع مادی کنسرت گزار را تامین می کند و البته موزیسین را نیز منتفع می سازد اما درکیفیت ارائه، اثر منفی می گذارد و این مهمترین بخشی است که کیهان کلهر آن را رعایت کرده و مسایل مادی را بر مسایل کیفی ارجح ندانسته است تا هر شب موسیقی را در حد اعلای کیفی به گوش مخاطب برساند.
از این رو باید این شبها را قدر دانست و سپاسگزار موزیسینهایی بود که کیفیت بالای ارائه و حظّ مخاطب تنها هدف آنهاست.
باید قدر این شبها را دانست، که برخی آن را ناآگاهانه از هموطنان نیشابوری دریغ کردند.
دیدگاهتان را بنویسید