×
×

«حسین علیزاده» در دانشگاهِ هنر کرمانشاه:

  • کد نوشته: 106563
  • 13 اردیبهشت 1395
  • ۰
  • روز گذشته، پس از برگزاری کنسرتِ بداهه‌نوازی «حسین علیزاده» – آهنگساز و  نوازنده‌ی پیشکسوت- با همراهی «حمید قنبری» که با استقبال بسیار زیاد هنردوستانِ این شهر برگزار شد، دانشگاه «فرهنگ و هنر» کرمانشاه مراسم بزرگداشتی برای او ترتیب داد و استادِ تارنواز، در بخشی از آن برای دانشجویانِ این شهرستان سخن‌رانی کرد؛ او در این […]

    «حسین علیزاده» در دانشگاهِ هنر کرمانشاه:
  • ۱۳۵۸۴۰۰۶۹روز گذشته، پس از برگزاری کنسرتِ بداهه‌نوازی «حسین علیزاده» – آهنگساز و  نوازنده‌ی پیشکسوت- با همراهی «حمید قنبری» که با استقبال بسیار زیاد هنردوستانِ این شهر برگزار شد، دانشگاه «فرهنگ و هنر» کرمانشاه مراسم بزرگداشتی برای او ترتیب داد و استادِ تارنواز، در بخشی از آن برای دانشجویانِ این شهرستان سخن‌رانی کرد؛ او در این سخنان، بار دیگر به این مساله تاکید کرد که با وجود مخالفت‌های موجود، موسیقی کلاسیکِ ایران در سال‌های اخیر پیشرفت بسیاری کرده است. او همچنین به دانشجویان تاکید کرد که تنها در صورت «خودباوری» و توجه به اصالت‌ها می‌توانند حرفی برای گفتن داشته باشند و «بدعتی» به وجود آورند.

    حسین علیزاده به این مساله اشاره کرد که «هنرمند» را مردم می‌سازند:‌ « بدون آنکه بخواهم حرف‌هایی بزنم که جنبه‌ی شعارگونه داشته باشیم، باید بگویم، طی ۵۰ سال فعالیتِ هنری خود هرچه به دست آورده‌ام از مردم بوده است و اگر «هنرمند» نامیده می‌شوم، این جایگاه را همان مردم به من داده‌اند که از هر نشان و درجه‌ای بالاتر است؛ برای همین همواره از گرفتنِ این نشان‌ها و درجه‌ها اجتناب کرده و تنها به همین مساله بسنده کرده‌ام؛ من هم‌اکنون در شهرِ کرمانشاه، شهرِ آقای «ناظری» هستم و به همین خاطر خواستم این مساله را یادآوری کنم که نشانِ شوالیه به ایشان اعتباری نمی‌دهند، بلکه این نام و هنر اوست که به این نشان اعتبار می‌دهد، ضمن آنکه «شوالیه» نشانی است که از یک نامِ نظامی می‌آید و من امیدوارم روزگاری به جایی برسیم که نشانِ هنری کشور خودمان را برگرفته از نامِ بزرگانی چون عطار و فردوسی و حافظ به بزرگانِ هنر سراسر جهان بدهیم و آنان به داشتنِ این نشان افتخار کنند.»

    خالقِ شورانگیز و نوبانگ کهن، همچنین صحبت‌های خود را این‌گونه ادامه داد: «ما گاهی در حضور هم از کلماتی استفاده می‌کنیم که شبیه تعارف است؛ اما صادقانه باید بگویم، هرگاه در تنهایی و خلوت خودم به مردم فکر می‌کنم، به شوق آنان می‌گریم، چون همواره از آنان نیرو و عشق گرفتم و هیچ‌وقت این حس را با هیچ‌چیز عوض نکرده‌ام؛ شاید در تاریخ زندگی هنری‌ام موفق شده باشم تا بخشی از این حس را نشان دهم؛ اما این مساله به شکل قطع تا آخر عمرم بیشتر ثابت خواهد شد، به همین خاطر من همیشه و در هر لحظه‌ای به شوق آنها کار کردم و البته در این میان هیچ منتی سر مردم ندارم؛ اما تمام منتشان را به جان می‌خرم.»

    او همچنین به این مساله اشاره کرد که خوشحال است که طی ۵۰ سال فعالیتش هر وقت که در حضور مردم قرار گرفتم، چهره‌های جوان اکثریت جمع را داشتند: «همین مساله من را جوان نگاه می‌داشته و خوشحالم می‌کرده است، چون آنها این نوید را می‌دادند که شاید نغمه‌های تو هنوز این قدرت را دارد که نسل‌های بعد از خودت را هم با تو همراه کند.»

    او با توجه به این مساله که در سال‌های گذشته، کشور درگیر جنگ شد و از آن طرف درباره‌ی  مساله‌ی هنر کم‌کاری‌هایی انجام شد؛ اما حالا دوران رجعت و بازسازی است: «در هر سفری که می‌کنم، حس مثبت بسیاری می‌بینم و به خصوص در رشته‌ی موسیقی مشاهده می‌شود استعدادهای بسیار خوبی به وجود آمده‌اند که بسیار غنی‌تر از دوه‌ای است که ما کار می‌کردیم؛ این نگاه هیچ‌زمان وجود نداشته که اگر دولت یا حکومت تصمیم می‌گیرد، موسیقی باشد یا نباشد، دیگر باید همه‌چیز را به آن سپرد و تمام دستاوردهایی که در کشور به وجود می‌آید، خواست مردم است؛ اما نباید فراموش کنید که اگر من به عنوان کسی که در موسیقی بدعتی به وجود آوردم – البته تاریخ باید در این باره قضاوت کند- قطعا با ریشه و اصالت موسیقی  رابطه‌ی عمیقی داشتم و تمام موسیقی کلاسیک ایران را با اساتید بزرگ این رشته فرا گرفته بودم.»

    او همچنین از دانشجویان و مسوؤلانِ این دانشگاه که ترتیب برگزاری این مراسم را داده بودند، تشکر کرد و ادامه داد: «ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که آرزوی همه‌امان این است که وقتی در شهر یا دیارمان قدم می‌زنیم، همه راضی و خوشحال باشند؛ اما گاهی در وجود ما یک نارضایتی نهادینه شده وجود دارد که مانع از این اتفاق می‌شویم. البته اعتراض و انتقاد حق تمامِ ماست، شما می‌توانید این دانشگاه و این امکانات را ستایش کنید و در عین حال انتقاد هم داشته باشید. باید فرهنگِ انتقاد و اعتراض در میان ما بیش از هر زمان دیگری رشد کند؛ اما در  عین حال نباید به صورت ذاتی ناراضی نباشیم، چون ما کشورمان، شهرمان و مردممان را دوست داریم و به همین خاطر قبل از اینکه به چیزی ایراد بگیریم، باید ببینیم که ایراد خودمان چیست؟ آیا ما همگی وظایف خود را خوب انجام می‌دهیم؟ ما اگر ناراضی هستیم، در عین حال خیلی چیزها داریم که از آنان راضی و خوشنود باشیم و در این میان قبل از هر چیز باید شرایطی را فراهم کنیم که این خشنودی و رضایت‌‌مندی در وجود خود ما شکل بگیرد، برای مثال من اگر شاگردی داشته باشم، حتما ساعت‌ها قبل از آمدن او سازم را دست می‌گیرم تا زمانی که او می‌آید، آماده‌ی پرواز باشم تا شاگرد شوق و تعهد بیشتری پیدا کند.»

    او همچنین ادامه داد: «بسیاری از اهالی موسیقی از شرایطی که در موسیقی وجود دارد، ناراضی هستند؛ اما من می‌خواهم از زاویه‌ی دیگر به این مساله نگاه کنم و از «عشق به وطن» بگویم. من در هرکجای دنیا که هستم، به ایرانی بودنم افتخار می‌کنم و سرم را بالا نگه داشته‌ام.  در مواقع بسیاری، مسایلی سیاسی در دنیا روی ایران تحمیل ‌شد که کشور ما را  ایزوله ‌کرد و در این میان هنرمندان مانند بسیاری دیگر تلاش کردند تا ذهنیت‌ها و نگاه بد را پس زده و  ایران را سرافراز نگاه دارند. ما وقتی در خارج از ایران به اجرای برنامه می‌پردازیم، مخاطبانِ ما گمان می‌کنند که تمام شرایط – چون خودشان- برای فعالیت هنری برای ما هم فراهم بوده است. جز این هم نگاه دیگری نداریم، چون وقتی در آنجا حضور پیدا می‌کنیم به عنوان یک هنرمند ایرانی هستیم و من اصلا حق خودم نمی‌دانم که چهره‌ای منفی‌ از کشورم ارایه دهم. من اگر در سطحی باشم که بتوانم کار خودم را خوب عرضه کنم، به هیچ‌عنوان در برابر هیچ کس احساس حقارت و کوچکی نمی‌کنم. تنها اسم من «حسین» است و اسم او «جرج»؛ البته در این حرف‌ها به هیچ‌عنوان طنزی وجود ندارد؛ واقعیتی است که نادیده گرفته می‌شود. گاهی در برخی روزنامه‌های ایران چیزهایی می‌بیند که عرق شرم می‌ریزد که چرا تا این اندازه چشممان به خارج از خود ماست.»

    استاد علیزاده، در ادامه‌ی صحبت‌های خود به این مساله اشاره کرد که مردم کرمانشاه در زمان جنگ، چنان دفاعی از شهر خویش کردند که آن اقدامات در تاریخ ایران می‌ماند و هیچ ربطی به سلیقه و نگاه و حتی تجزیه و تحلیل‌های روشنفکرانه‌ی کسی ندارد: «مردم مقدسات و شهرشان را دوست داشتند و همچنان سال‌ها بعد از آن، به تلاش‌های خود برای پیشرفت شهر و کشورشان ادامه می‌دهند، دو سال پیش هنرستان موسیقی با زحمت بسیار تاسیس شد و اکنون باورنکردنی است که این تشکیلات در دانشگاه به کار خود ادامه می‌دهد. در این سال‌ها تفاوت بسیاری ایجاد شده و همچنان هنردوستانِ این شهر بدون تظاهر و ریا به کار خود ادامه می‌دهند.»

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *