زینب مرتضاییفرد: سالهای طولانی که معلم بوده را با هم میشماریم. مصطفی کمال پورتراب بیش از هفت دهه از عمرش را درس داده و کتابش «تئوری موسیقی» سالهاست یکی از مهمترین مرجعهای تدریس در هنرستان و دانشگاه هنر بوده است. او در سال ۸۷ در همایش چهرههای ماندگار به عنوان برگزیده تجلیل شد.
پورتراب در این گفتوگو از شغل اصلیاش میگوید؛ از معلمی و این که دوست دارد تا آخر عمرش هم معلم بماند.
میدانم که سالهاست تجربه معلمی در عرصه موسیقی دارید. دقیقا چند سال است درس میدهید؟
من از بچگی عاشق معلمی بودم. (با خنده) اصلا شکل و قیافه و هیکلم میگوید که معلم هستم. از سال ۱۳۲۴ تاکنون معلم بودهام و خیلی هم از این اتفاق خوشحالم. حالا حساب کنید چند سال میشود.
صبر کنید… ۷۱ سال؟
بله. این همه سال است که معلم هستم. البته دو سال هم رئیس دانشگاه موسیقی بودم. در ابتدا این سمت را نمیپذیرفتم، اما به من گفتند در شرایطی هستیم که گزینه دیگری برای این کار وجود ندارد. من دو سال این کار را انجام دادم و به محض این که فرد دیگری برای این سمت پیدا شد، به کار اصلی خودم برگشتم. همیشه میگفتم دوست ندارم رئیس باشم، معلم بودن حال و هوای دیگری دارد.
به نظرتان معلم خوبی بودهاید؟
برای پاسخ به این پرسش فقط نام برخی شاگردانم را میگویم؛ علی رهبری، لوریس چکناواریان، حسین علیزاده، شهرداد روحانی و… . ضمن این که برای خواهر و برادرم هم معلم خوبی بودم. خواهرم اکنون یکی از بهترین نوازندههای پیانو در فرانسه است و کلاسهای آموزش شیوههای تدریس پیانو را هم برگزار میکند. برادرم هم یکی از بهترین نوازندگان ویلن در کاناداست. برادر دیگرم هم یکی از موزیسینهای موفق در کشور اتریش است.
به این شاگردانتان چه چیزی یاد دادید که موفق شدند؟
به آنها یاد دادم که چگونه یاد بدهند. معلم خوب با همه وجودش مسائل و موضوعات را ساده میکند و به شاگردانش یاد میدهد. وقتی به شاگرد درست یاد بدهی، او هم یاد میگیرد که درست یاد بدهد و این چرخه مطلوب میتواند مدت طولانی به همین شکل ادامه پیدا کند. معلم خوب طوری رفتار میکند که مثلا دایی یا پدر شاگرد است و وقتی در این حد به او احساس نزدیکی کند، رابطه دوستانهای بین آنها ایجاد میشود. خلاصه که شاگردانم هنوز عاشقم هستند و میگویند هرچه دارند، از من دارند.
شاگردانتان را تنبیه هم میکردید؟
تنبیه به معنی رفتاری برای آگاه کردن و آگاهی بخشیدن بله، اما تنبیه بدنی خیر.
در گذشته تنبیه بدنی در مدرسهها مرسوم بوده. شما هیچ وقت تنبیه نشدید؟
نه من بچه درسخوانی بودم و هیچ وقت با این موضوع مواجه نشدم.
فضای درس و تدریس از زمان کودکی شما تاکنون تغییرات زیادی کرده است. قدیم بهتر بود یا حالا؟
نمیشود این طوری مقایسه کرد. زمان ما معلمها خیلی سختگیر بودند و درسها هم سخت، اما حالا همه چیز فرق کرده؛ از یک طرف معلم نمیتواند خیلی سخت بگیرد، چون شاگرد زیر بار نمیرود و از طرف دیگر بچهها با کلی موضوعات جذابتر از درس روبهرو هستند. همین کامپیوترها و فضای مجازی آنقدر جاذبه دارد که باعث میشود بچهها بیشتر حواسشان به آنها باشد. خلاصه که زندگی خیلی شلوغ شده و تغییر کرده است. معلم هر قدر هم خوب درس بدهد و پیگیر باشد، آخر ترم شاگرد تقلب میکند. البته باید این نکته را هم گفت که معلمها خودشان هم چیز زیادی یاد نگرفتهاند، یا اینکه خیلی چیزها را درست یاد نگرفتهاند. در این شرایط نمیتوانند خیلی خوب یاد دهند.
بهترین معلمی که داشتید چه کسی بوده است؟
زمانی که در فرانسه تحصیل میکردم، رئیس دانشگاه سوربن به ما درس میداد و میتوانم بگویم ایشان بهترین معلم من بودند.
دوست دارید تا چه زمانی معلم باشید؟
تا آخر عمرم. من تنها عضو خانوادهام هستم که آنقدر عاشق ایرانم که نمیتوانم از اینجا دل بکنم و بروم. بچههای این مملکت همه در ذهنم شاگردم هستند و دوست دارم خوب تربیت شوند و راهشان را درست انتخاب کنند.
ما چگونه میتوانیم معلمهای خوبی باشیم؟
شک کنید… تا میتوانید شک کنید. البته در شک نمانید و برای هر یک از شکهایتان در مسیر رسیدن به یقین حرکت کنید. من هنوز هم شک میکنم، حتی بر سر تلفظ درست یک لغت. بعد سراغ فرهنگ لغتها میروم و درست آن واژه را پیدا میکنم.
دیدگاهتان را بنویسید