داود آزاد که مدتهاست قصد اجرای کنسرت را در پایتخت ایران دارد در اینباره گفت: قرار بود، اردیبهشتماه امسال در تالار وحدت اجرا داشته باشم، اما با وجود گرفتن مجوزهای لازم، با تهیهکننده صحبت کردند و تالار وحدت را از من گرفتند.
علاقهمندان به موسیقی عرفانی «داود آزاد» را میشناسند و احتمالا در جریان تورهای موسیقی او در اروپا و آمریکا هستند. به گزارش خبرنگار سرویس موسیقی ایسنا، قرار است آلبوم جدید این هنرمند با عنوان «لیلینامه» تا چند روز دیگر در بازار موسیقی منتشر شود، اما هنوز خبری از اجرای صحنهای او در پایتخت نیست.
آقای آزاد! مدتهاست که خبری از اجرای زندهی شما در تهران نیست و حتی شنیده میشود اجراهایتان در شهرهای دیگر هم مجوز نگرفتهاند. آیا دلیل این موضوع را به خود شما گفتهاند؟
قرار بود، طی چند روز آینده کنسرتی به نفع کودکان «انجمن یاس» در استان کرمان داشته باشم، اما حراست، مجوز این اجرا را به من نداد. همینطور نتوانستم اجرایی در زندان کرمان داشته باشم. شما میدانید که من هر اجرایی در شهری میگذارم، در زندان آن شهر هم روی صحنه میروم؛ اما نمیدانم چرا این اتفاق نیفتاد و کسی هم دلیلش را به من نگفت. از طرفی قرار بود، پس از مدتها ۳۰ و ۳۱ اردیبهشتماه در تالار وحدت روی صحنه بروم، اما با تهیهکننده تماس گرفتند و گفتند: «نمیتوانیم در آن تاریخ سالن بدهیم و اگر میخواهید، ۱۶ اردیبهشت اجرا داشته باشید». در حالی که در اواخر فروردینماه هستیم و فرصت زیادی تا ۱۶ اردیبهشت نداریم و طبیعتا این کار نمیتواند عملی شود.
فکر نمیکنید یکی از دلایلی که با اجراهای شما مخالفت میشود، ویژگیهای ظاهریتان باشد؟
خیر؛ اصلا اینطور نیست. افراد دیگری هستند که ظاهر من را دارند، اما خیلی راحت کار میکنند.
قرار است آلبوم جدید شما با عنوان «لیلینامه» بهزودی منتشر شود. این اثر بازتابدهندهی کدام بُعد شخصیتی و هنری شما خواهد بود؟
پیام «لیلینامه» عشق است. در قطعهی «مشق نام لیلی» در این آلبوم، شعر «جامی» را خواندهام. در این اثر، یک عشق آسمانی و حقیقی را مطرح میکنم. برای همین در جلد آلبوم برای مخاطبان نوشتهام: «عشق مجازی گذرگاه عشق حقیقی است.» این اعتقاد من است که عشق مجازی درگاهی برای رسیدن به عشق واقعی است. میخواهم کسانی که این اثر را میشنوند، غالب شدن دیگردوستی بر خوددوستی را یاد بگیرند و این موضوع را تمرین کنند.
شما خودتان به این موضوع اعتقاد دارید؟ یعنی درگیر عشق حقیقی شدهاید؟
قطعا همینطور است. همه باید این تمرین را تجربه کنند تا به عشق حقیقی برسند. من میخواهم شنونده در کارهایم این موضوع را احساس کند و هدفی را که مدنظر من است، درک کند. تمام شعرهایی را هم که برای این آلبوم انتخاب کردهام از شعرهای عاشقانه هستند که از وحدت وجود سخن میگویند. اشعار آلبوم «لیلینامه» از جامی و مولانا انتخاب شدهاند.
در آثار شما «تلفیق» جایگاه ویژهای دارد و سعی میکنید به فضای متفاوتی از ترکیب رنگ سازهای غربی و شرقی برسید. آیا «لیلینامه» نیز تلفیقهای ویژهای را دربرمیگیرد؟
در این کار همنشینی سازهای غربی و شرقی وجود دارد؛ اما نمیتوان گفت که یک تلفیق جدی است. درست است که سازهای غربی و شرقی در کنار یکدیگر نواخته میشوند، اما نمیتوانید بگویید که این موسیقی تلفیقی است. با این حال، از ویلنسل و کنترباس در آلبومم استفاده کردهام.
با توجه به اینکه این موسیقی، تلفیقی نیست، دلیل استفاده از سازهای غربی در آن چیست؟ آیا گسترهی صوتی سازهای ایرانی برای آن صدایی که شما دنبالش هستید، پاسخگو نیست؟
دوست داشتم صدایی که از کار درمیآورم، بم باشد. برای همین از کنترباس بهعنوان یک پسزمینه استفاده کردم، یعنی کنترباس زمینهی نقاشی من بوده است. برای فضاهای کششی هم که صدای بسیار بم یا صدای بسیار زیر میخواستم از سونوریتههای خاص ویلنسل بهره بردم که یک نوازنده ویلنسل متبحر انگلیسی برایم این کار را انجام داد.
«لیلینامه» از نظر ذات موسیقی چگونه است و در کدام بخش از آثار شما جا دارد؟
از نظر ذات موسیقی «لیلینامه» همان موسیقی عرفانی است. البته دوست ندارم، این واژهی عرفانی را دائم تکرار کنم، زیرا هنر در ذات خود، ماورالطبیعه و درونگراست. مخاطب، ترکیبی از سازها را در این اثر میشنود که صدای متفاوتی نسبت به کارهای قبلیام میدهد. از نظر دستگاهی نیز این کار هم در موسیقی سنتی و هم در موسیقی مقامی میگنجد. نمیتوانم بگویم این آلبوم کاملا مقامی یا کاملا سنتی است.
در دو قطعه هم از دو ریتم نو موسیقی ایرانی استفاده کردهایم که قطعاتی ۹ ضربی و ۲۴ ضربی هستند. اینها ریتمهای پیچیدهای هستند که البته من دوست ندارم وقتی کسی اثر را میشنود، این پیچیدگیها را احساس کند. برای همین ملودی و شعر با هم تنیده شدهاند و مخاطب از این پیچیدگی آزرده نمیشود، بلکه اگر دو یا سه بار قطعه را گوش دهد، میتواند آن را زمزمه کند.
دربارهی سازبندی این آلبوم توضیحی ندادید، یعنی همان همنشینی سازی که قرار است مخاطب با آن مواجه شود.
تنبور، عود، سهتار، ویلنسل، کنترباس و سازهای کوبهای جنوب در کنار نیانبان در این اثر شنیده میشوند. سازهای کوبهایها بسیار در این اثر متفاوت هستند. نبیل یوسُف شریداوی (دف)، شایان ریاحی (پرکاشن) و محمدجعفر قاضیعسگر (تنبک) در این بخش نوازندگی کرده و کار را بهصورت حسی و صرفا بداهه انجام ندادهاند. نوازندگان کوبهای در این آلبوم، خودشان قطعاتی را نوشته و آنها را اجرا کردهاند. این یکی از ویژگیهای خاص اثر است. در قطعهی «مشق نام لیلی» نیز شما بارها نام لیلی را میشنوید. لیلی در تصوف سمبل عشق الهی است. برای همین به حالت ذکر، بارها نام لیلی در این اثر تکرار شده است.
دیدگاهتان را بنویسید