هیچ کدام از موسیقیهای زیرزمینی برای خودشان هویت ندارند و همه تقلید است. اما به خاطر اینکه کلام آنها انتقادی، سیاسی، اجتماعی و در این مفاهیم است راحتتر وارد اذهان عمومی میشود؛ اما به نظر من اینها موسیقی نیست بلکه باید بگوییم تلفیقی از سیاست و زرنگی است.
پدرام درخشانی ، آهنگساز گفت: در ایران برگزاری کنسرت حرفهای و فروش آلبوم فقط در تهران اتفاق میافتد.یعنی نزدیک به صددرصد فعالیت های حرفهای ما در شهریست که نهایت ۱۷ میلیون نفر جمعیت دارد و به نظر شما این شهر چقدر میتواند مخاطب موسیقی سنتی باشد و این که چه طیفی از مخاطبان این شهر هم علاقه گوش دادن به موسیقی سنتی را دارند، هم پول رفتن به کنسرت موسیقی را دارند و هم فرهنگ خرید آلبوم را دارند! در این راستا باید بگوییم حجم کنسرت و تعداد مخاطبان با هم همخوانی ندارد.
وی افزود: همچنین فعالیتهای فرهنگی در شهر تهران نه ورودی دارد نه خروجی و همه فعالیت های موسیقی در یک حصار اتفاق میافتد؛این در حالیست که به فرض مثال اگر یک کنسرتی در یکی از شهرهای اروپایی برگزار شود به مرور آن کنسرت در تمام شهرها نیز برگزار می شود. اما در کشور ما کنسرت ورودی (ارکستر های که از خارج کشور بیایند) اصلا نداریم و کنسرتهای خروجی بسیار کم است و این تعداد کم کنسرت در شهرستانهای خاص اتفاق میافتد که معمولا همیشه حاشیه به دنبال دارند.
این نوازنده سنتور درباره دلایل استقبال نکردن مخاطبان از موسیقی سنتی گفت:از دیگر دلایل کم استقبالی مردم از موسیقی سنتی را میتوانیم به وضعیت جامعه و تبلیغ موسیقی زودگذر و بدون پایه و اساس بدانیم؛ بهگونهای که این موسیقی مانند چتری شده است که سطح موسیقی با محتوای کشور را پوشانده است و باعث میشود این نوع موسیقی دیده نشود. متاسفانه عامه مردم فکرمیکنند تمام موسیقی همان است که میشنوند و تاسف برانگیزتر آنکه این روند در همه اقشار جامعه اتفاق افتاده است و ربطی به بالای شهر و پایین شهر ندارد. در این راستا مردم به دلیل نداشتن و آگاه نبودن از موسیقی اصیل و کلاسیک، موسیقی روزمره و بازاری را گوش میدهند.
این موسیقیدان خاطرنشان کرد: متاسفانه اکنون یک نوع تفکر ابتدایی هم در میان مردم مرسوم شده است مبنی بر اینکه موسیقی سنتی ریتم کندی دارد و هیجانانگیز نیست اما به نظر من این موضوع به درک و فرهنگ شنونده موسیقی بستگی دارد؛ بهگونهای که برای من موسیقی سنتی بسیار دلانگیزتر و هیجانانگیزتر از موسیقیهای روز است و برای من اغلب موسیقیهای روز تداعی کننده یکسری معتاد است که لب خیابان نشسته اند و تزریق میکنند. اما به اعتقاد من موسیقی باید تداعی کننده زیبایی، آفتاب، روشنایی باشد .
پدرام درخشانی در ادامه درباره موسیقی که این روزها باب شده و نامش موسیقی زیر زمینی است،گفت: هیچ کدام از موسیقیهای زیرزمینی برای خودشان هویت ندارند و همه تقلید است. اما به خاطر اینکه کلام آنها انتقادی، سیاسی، اجتماعی و در این مفاهیم است راحتتر وارد اذهان عمومی میشود و بسیاری از این موسیقیها میتواند یکشبه ره صدساله را بپیماید و عنوان موسیقیدان را برای خود به ارمغان ببرد اما به نظر من اینها موسیقی نیست بلکه باید بگوییم تلفیقی از سیاست و زرنگی است.
وی در ادامه افزود: بهتر بگوییم در این نوع موسیقیها شعارهایی داده میشود که جنبه موسیقایی دارد و الا اگر به اینها موسیقی بگوییم دیگر به افرادی مانند شهرداد روحانی که سالها زحمت کشیده است و موسیقی زیبا ارائه میدهد باید چه بگوییم؟! در این راستا باید بگوییم موسیقی زیرزمینی یک هنر جدید که تازه اختراع شده است. این نوع موسیقی فقط جالب است و از نظر موسیقیایی جایگاهی ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید