موسیقی ایرانیان – امیر بهاری (مدیر روابط عمومی سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر): به دلایل متعدد شخصی و حرفهای بعد از پایان جشنواره موسیقی فجر علاقهای به نوشتن درباره این رویداد نداشتم و قصدم این بود که به خواندن تحلیل دوستان و همکارانم بپردازم و بر این مبنا دریافت دقیقتری از عملکرد ستاد برگزاری جشنواره پیدا کنم. به عنوان مدیر روابط عمومی وظیفه اصلیام را تسهیل حضور اهالی رسانه در جشنواره میدانستم. تلاشم بر این بوده که بستر مناسبی برای نقد و نظر و اطلاع رسانی درباره تمام اتفاقات جشنواره فراهم باشد. و گفتن از مزایا و حتی معایب جشنواره را چندان وظیفه روابط عمومی نمیدانم.
تلاش بسیار کردم که از نوشتن همین چند خط هم پرهیز کنم چون حسم این بود که اگر بخواهم از جشنواره بنویسم باید به نکات بسیاری اشاره کنم. از اینکه دوستی اهل موسیقی -که خودش در سالهای قبل نقش پر رنگی در جشنواره داشته – در بامداد لغو کنسرت شجاعت خان با این محتوا پیامک داد؛ که بالاخره کنسرت شجاعت خان برگزار میشود یا نه و مابین کلماتش چندین آیکون خنده وجود داشت. و من هرچقدر با خودم کلنجار رفتم نفهمیدم چه طور آدمی از خبر لغو کنسرت هنرمندی برجسته در سرزمینش خوشحال میشود؟! تا ارتباط تنگاتنگ برخی دوستان روشنفکر- که هنرمندان مهمان بینالمللی را میشناختند- با رسانههای حساس اصولگرا برای به حاشیه بردن جشنواره و … انتقاد از جشنواره وظیفه هر روزنامه نگار و هر صاحب نظری است، چرا که نقد فضای رشد ایجاد میکند اما تلاشهای بیمارگونه دوستان به دلایل شخصی یا هر دلیل دیگری برای من قابل درک نبود.
نمیخواستم بنویسم چون باید وارد جزئیاتی میشدم اما با همه این مسائل به یک دلیل نتوانستم از خیر نوشتم بگذرم. آن هم حضور بانوان مسئولیت پذیر در روند برگزاری جشنواره بود.
در برگزاری یک جشنواره بزرگ نیروی انسانی بسیاری درگیر میشود. جشنواره کاملا دولتی موسیقی فجر امسال بخشی از فعالیتهایش را به بخش خصوصی سپرد ولی همچنان بخش عمدهای از کارها توسط کارمندان معاونت هنری، بنیاد رودکی و دفتر موسیقی انجام میشد. در این میان زنانی که کارمند این سه ارگان بودند بیش از دیگرانِ این ارگانها با دلسوزی و با رویکرد بسیار حرفهای وظایفشان را انجام میدادند. این را اینگونه تعبیر نکنید که دیگران کاری انجام نمیدادند اما تمام بانوانی که در این مسیر سخت و پر پیچ در کنار جشنواره بودند با دلسوزی زنانه و مسئولیت پذیریشان در به انجام رسیدن این جشنواره که خیلی دیر موتورش را به راه انداختند، سهم بسزایی داشتند. زنانی که نمایندگان ستاد جشنواره در سالنهای برگزاری بودند با دقت و نکته سنجی کارشان را انجام میدادند و اتفاقا اگر دخالتهای بالا دستیها نبود، چه بسا که کار را صحیحتر و کاملتر انجام میداند. در کمیتههای دیگر هم زنان با درایت و دلسوزی ایدهها را اجرایی میکردند و فکر میکنم این از افتخارات جشنواره امسال است که بخش عمدهای از کارهایش را بانوان انجام دادند.
این متن جای واکاوی دلایل اجتماعی این موضوع نیست اما تلقی من این است که از این پتانیسل بالا میتوان در سالهای آتی استفاده بیشتر و مفیدتری کرد. این قابلیت وجود دارد که این بانوان که به هر دلیلی احساس مسئولیت بیشتری میکنند، وظایف بیشتر و کلیدیتری را در دست بگیرند. موسیقی ایران تا اینجای کار چندان روی خوشی به بانوان نشان نداده و به رقم این همه بی مهری اینکه آنها همچنان با اقتدار و مسئولیت پذیری مثال زدنی میتوانند زمام امور را به دست بگیرند و کارها را بهتر انجام دهند، موضوع قابل تاملی است و نشانهای روشن و بارز برای مدیران دولت تبدبیر و امید که فضای بیشتری برای فعالیت به آنها بدهند.
دیدگاهتان را بنویسید