موسیقی ایرانیان- پریسا قاسم زاده: نام موسیقی سنتی و اصیل ایرانی در حوزه آوازی دستکم از دهه ۶۰ به بعد با دو نام بزرگ گره خورده است، محمدرضا شجریان و شهرام ناظری. با وجود فاصله گرفتن نسل جوان از موسیقی ایرانی در یک دهه اخیر صدایی از نسل نو توانسته بار دیگر توجهات را به سمت موسیقی اصیل ایرانی جلب کند. سالار عقیلی، خواننده ۴۰ ساله آواز ایرانی با اجرای آثاری ماندگار که هم رنگ و بوی موسیقی اصیل این مرز و بوم را داشت و هم نیاز مخاطب جوان را برآورده می کرد، به سرعت جای خود را میان مردم باز کرد و توانست از هر طیف و طبقه ای برای خود مخاطب جذب نماید. قطعه «ایران جوان» با صدای او به محبوبیت زیادی میان مردم دست پیدا کرد و بارها و بارها از رادیو و تلویزیون پخش شد. این خواننده آواز ایرانی که دانش آموخته تئاتر است به روند صعودی خود در اجرای تیتراژهای سریال های تلویزیونی از یک سو و ارائه آوازهای قابل اعتنا در همکاری با آهنگسازان شناخته شده از سوی دیگر ادامه داد و آثار ماندگار زیادی را خلق کرد. عقیلی اخیرا هم با انتشار آلبوم «میهن» در همراهی با استاد «محمدجلیل عندلیبی» و البته به دست آوردن عنوان بهترین آلبوم موسیقی سنتی سال ۹۵ در نظرسنجی ماهنامه تجربه، مورد توجه قرار گرفته است. این خواننده آواز ایرانی که می گوید تنها به عشق مردمش می خواند، چند روز قبل دوست و همراه صمیمی و قدیمی اش دکتر «افشین یداللهی» را بر اثر سانحه تصادف از دست داد. سایت خبری و تحلیلی «موسیقی ایرانیان» با او درباره این اتفاقات تلخ و شیرین سال ۹۵ گفت وگو کرده که در ادامه می خوانید.
* آلبوم «از تنهایی گریه مکن» که با صدای شما در سال ۹۵ منتشر شد، در نظرسنجی ماهنامه تجربه به عنوان بهترین آلبوم موسیقی سنتی سال انتخاب شد. آن هم در شرایطی که «طریق عشق» استاد شجریان و استاد مشکاتیان و مست و هوشیار حمیدرضا نوربخش و داریوش پیرنیاکان رتبه های بعدی را به دست آوردند. درباره این انتخاب و اتفاق چه نظری دارید؟
خب طبیعی است که من به خاطر انتخاب این آلبوم به عنوان اثر برگزیده سال نود و پنج باید خوشحال باشم. این نکته هم حائز اهمیت است که هنرمندانی که آثارشان حائز رتبه های دوم و سوم شدند یعنی جناب استاد محمد رضا شجریان و زنده یاد پرویز مشکاتیان برای آلبوم طریق عشق، آقای حمیدرضا نوربخش و داریوش پیرنیاکان برای آلبوم مست و هوشیار، از پیشکسوتان من هستند. به ویژه استاد شجریان که نقش استادی بر گردن من و همه فعالان در عرصه موسیقی ایرانی در دوره معاصر دارند. همین وضع باعث می شود من از انتخاب آلبوم «از تنهایی گریه مکن» به آهنگسازی دوست عزیز و هنرمندم آقای ابوالفضل صادقی نژاد بیش از پیش احساس خوشحالی کنم. ناگفته نماند استاد شجریان برای بنده در جایگاه استادی هستند بنابراین برای ادای احترام و به جای آوردن رسم شاگردی این عنوان را با ارادت بسیار خدمتشان تقدیم می کنم. امید که به برکت آغاز سال جدید و دعای همه دوستداران بزرگ مرد آواز ایران، استاد بزرگ ما سلامتی کاملشان را به دست بیاورند و دوباره برایمان آواز بخوانند. راستش را بخواهید وقتی فهمیدم نتیجه نظرسنجی داوران محترم که در میانشان نام بسیاری از بزرگان موسیقی ایران به چشم می خورد، اینگونه شده در ابتدا دو دل بودم. اگر دست من بود و برگزار کنندگان محترم اجازه می دادند من به عنوان نفر اول بتوانم در این رده بندی تغییر ایجاد کنم ترجیح می دادم نام خسرو آواز ایران آنطور که زیبنده است مثل همیشه در صدر قرار داشته باشد. جایگاه آقای شجریان آنقدر بالا و دست نایافتنی است که برای من، تقدیم آلبوم «میهن» به ایشان که اخیرا در همکاری با استاد محمدجلیل عندلیبی منتشر شد درست مثل همین عنوان، افتخار است و سربلندی.
* آقای عقیلی این رسمی که در موسیقی ایرانی به چشم می خورد (مرادم همین رابطه شاگردی و استادی و احترام به پیشکسوتان است) در گونه های دیگر موسیقی اصلا متداول نیست. بارها دیده شده که فلان فرد بعد از مدت ها همکاری با استادش در ژانری مثل موسیقی پاپ فورا راه جدایی پیش گرفته و از سبقت گرفتن از استادش هم ابراز شادمانی کرده…
حکایت موسیقی ایرانی با انواع دیگر موسیقی و دیگر گونه های هنری تفاوتی بارز و موقعیتی منحصربفرد دارد. موسیقی ایرانی فقط برای سرگرمی نیست. قصه این هنر ارزنده قصه تاریخ و فرهنگ و تمدن کشوری است با سابقه ای طولانی. حکایت از زیست مردمانی دارد که از گذشته تا امروز الگو و مظهر صفات نیک و پسندیده بودند. هنر موسیقی ایران از معرفت و شناختی لبریز است که فعالان و علاقه مندانش را سیراب می کند بنابراین رویه اخلاق مداری و احترام به پیشکسوت راه و رسم جاری این هنر-فرهنگ است. همانطور که قطعه میهن حدود ۴ دهه قبل توسط استاد ارزنده و نامدار موسیقی سنتی آقای محمدجلیل عندلیبی ساخته شد و ایشان به واسطه رابطه دوستی که با استاد محمدرضا شجریان داشتند از ایشان برای خواندن این قطعه دعوت کردند. وقتی استاد عندلیبی پس از این دوره طولانی تصمیم به ایجاد تغییرات بنیادین در تنظیم قطعه میهن و همراه کردنش با قطعاتی فاخر و ارزمند در آلبومی با این نام گرفتند از من دعوت کردند تا به عنوان خواننده در خدمتشان باشم. راستش را بخواهید من هم به دو دلیل مهم با افتخار حضور در این آلبوم را پذیرفتم. اول اینکه استاد عندلیبی با آن سابقه طولانی و درخشانان در موسیقی ایرانی کارهای بی بدیل و ماندگاری را به موسیقی سنتی ایران تقدیم کرده بودند و همکاری با ایشان اتفاق فرخنده ای بود و دیگری اینکه استاد محمدرضا شجریان خواننده «میهن» بودند بنابراین برای من به عنوان یک شاگرد افتخار بزرگی بود که کاری را که پیش از این ایشان خوانده بودند اجرا کنم. بر همین اساس هم بود که به استاد عندلیبی پیشنهاد دادم آلبوم را به پیشگاه استاد شجریان تقدیم کنیم و خوشبختانه این پیشنهاد پذیرفته شد و علاقه مندان به این اثر اگر امروز به نوشته های روی آلبوم نگاه کنند خواهند دید ما با کمال احترام و با شعف دل این کار را به آقای شجریان تقدیم کردیم. امیدوارم مردم شریف کشور عزیزم از شنیدن این آلبوم لذت ببرند و این کار هم بتواند مثل دیگر آثاری که به عشق مردم ارائه داده ایم جایگاه خودش را به طور شایسته پیدا کند.
* با مرور سخنان استاد عندلیبی در چند وقت اخیر و با توجه به گفتگوهایی که در دو جلسه در برنامه چشم شب روشن پیرامون اجرای نوی کار میهن انجام شد در می یابیم این آهنگساز با صراحت اجرای شما را بهترین اجرای کار از ابتدا تا کنون نامیده اند. از سوی دیگر آقای عندلیبی این اجرا از میهن را بهترین اثر آهنگسازی شده توسط خودشان در میان همه کارهایی که تا امروز انجام داده اند معرفی کرده اند. با توجه به اینکه ایشان با چهره ها و در اصطلاح قلل موسیقی آوازی ایران در چهار دهه اخیر سابقه همکاری طولانی مدت داشته اند، شما به عنوان یک خواننده که به لحاظ سن از برخی از آن ها جوان¬تر هستید از این مقایسه چه حسی دارید؟
در ابتدا باید اعلام کنم استاد عندلیبی به من سالار عقیلی لطف داشته اند و آنچه گفته اند از سر مهربانی و محبت ایشان بوده است. اگر قرار باشد من به عنوان خواننده درباره آلبوم میهن توضیح دهم باید بگویم همیشه در طول دوران فعالیتم سعی کرده ام که به بهترین نحو وظیفه ای که استادان آهنگساز در اجرای کار به گردنم نهاده اند را اجرا کنم. در میهن هم هرآنچه استاد عندلیبی از من خواستند با کمال دقت و با همه توانم اجرا کردم. با این توضیح من تمام تلاش خودم را برای اجرای آلبوم میهن انجام داده ام و اساسا سعی نکرده ام شبیه به هیچ یک از خوانندگانی که تا امروز «میهن» را خوانده اند بخوانم. از دید خود من آلبوم «میهن» در برگرینده بهترین آوازهایی است که تا کنون اجرا کرده ام. من تا امروز آوازهای زیادی خوانده ام اما حالا از آوازی که در میهن خوانده ام واقعا راضی ام و فکر می کنم با دیگر آوازهای من تفاوت دارد.
* به نظرتان چرا در این آلبوم توانسته اید بهترین آوازهایتان را بخوانید؟
از دیدگاه خودم تمرین ها و ممارست هایی که در طول سالان از سوی یک خواننده انجام می شود به هر حال باید یک روز نتیجه دهد و تبلور این تلاش ها در یک نقطه از سیر زمان و در یک لحظه متعین شود. البته نمی توانم آن و لحظه را هم نادیده بگیرم. تار آقای امیرحسین رضا نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در ارائه این آوازها داشته است. ایشان به قدری زیبا سازشان را نواختند که حس بسیار زیبایی به من دست داد. همانطور که می دانید آقای رضا بسیار کم کار هستند و شاید علاقه مندان به موسیقی ایرانی آثار چندان زیادی از ایشان نشنیده باشند.در هر صورت شاید این از خوش اقبالی من بود که در این مجموعه با ما همکاری کردند و سازشان طوری مرا به وجد آورد که این آوازها خوانده شد. لازم است اینجا برای اطلاع خوانندگان سایت تحلیلی-خبری «موسیقی ایرانیان» بگویم آقای رضا دنباله روی سبک نوازندگی استاد روانشاد فرهنگ شریف هستند. من هم عاشق ساز استاد شریف بودم و تا ابد هم البته خواهم بود. با توجه به همه این توضیحات فکر می کنم آواز خوانده شده در میهن هم به لحاظ تکنیکی، هم به لحاظ وسعت صدا و هم از منظر دیگر جنبه های تخصصی آوازی منحصربفرد در کارنامه کاری ام باشد.
* آقای عقیلی در ساعات و دقایق پایانی سال ۹۵ قرار داریم. این سال هم با تمام تلخی ها و شیرینی ها کم کم دارد به انتها می رسد. اما ظاهرا در پایان غم بزرگی در دل شما نشانده و حالا خیال تمام شدن دارد. دکتر افشین یداللهی از میان ما رفت در حالی که رابطه شما و ایشان مثل بسیاری از خوانندگان دیگر فقط محدود به کار نمی شد و آنطور که می دانم دوستی عمیقی میان تان برقرار بود. از آن دوستی و این غم برایمان می گویید؟!
سال نود و پنج سال بسیار سختی بود. بسیاری از هنرمندان عزیز و تاثیرگذار در این سال از دست رفتند. آقای حبیب محبیان و استاد فرهنگ شریف، آقای علی محمد بلوچ و در آخر آقای افشین یداللهی هنرمندانی بودند که در عرصه موسیقی آوازه فراوانی داشتند و متاسفانه امسال از میان ما رفتند. چهره های شناخته شده هنری در عرصه های دیگر هم که امسال ما را تنها گذاشتند کم نبودند. آنها هم با پرکشیدنشان بخشی از هنر سرزمینمان را به زیر خاک بردند. بارها گفته ایم و باز هم تکرار می کنم که ای کاش دیگر شاهد این اتفاقات غمبار نباشیم. اما خب این آرزو با رسم زندگانی روی زمین در تعارض است. از مرگ گریزی نیست و به قول دکتر یداللهی عزیز که هنوز هم در بهت و حیرت پرواز غیر منتظره او هستن: «یک بار از لحظه مرگم بی تفاوت گذشته ام بی آنکه بفهمم یک روز در چنین لحظه ای خواهم مرد. بعضی مرگ ها غیر منتظره است با این که مرگ غیر منتظره نیست». من هنوز نمی توانم با رفتن دکتر کنار بیایم. همه کسانی که امسال از میان ما رفتند عزیز اند اما رابطه من با دکتر فقط به کار مربوط نمی شد. از خداوند متعال عاجزانه تقا ضا میکنم قدرتی به من عطا کند بتوانم آثار ارجمند دوست عزیزم را در فراغش روی صحنه برای مردم اجرا کنم. باور کنید این کار در نبود افشین خیلی سخت است. سخت است بخواهم کلمه زنده یاد را برای افشین یداللهی به کار ببرم. اما چه کنم؟ بایبد دوباره و دوباره به خودم، جامعه هنری، اهالی عرصه ترانه، خانواده اش و همه ایران رفتنش را تسلیت بگویم. با دکتر عزیز کارهای زیادی داشتم و «معمای شاه» جزو آخرین کارهای ما با هم در تلویزیون بود. دوست عزیز از دست رفته ام افشین بزرگوار، « ایران فدای اشک و خنده ی تو»، «ایران به آتش می کشد خاموش تاریخ را» ،«وطنم ای شکوه پابرجا»و «به نام همه عاشقانت قسم که در راه تو مرگ هم زندگی است» را برای معمای شاه و تبریز در مه سرود و من هم خواندمش. همیشه برای من او یک حماسه سرای منحصربفرد بود. می توانست از دل تاریخ و جامعه حماسه را بیرون بکشد و با واژه ها آنها را مهمان دل مردم کند. روحش شاد. دیگر چه کسی می خواهد اینطور عمیق و صادقانه دست به چنین خلقی بزند.
سخن پایانی در آخرین روزهای سال ۱۳۹۵…
خودم را مدیون مردم می دانم و بنابراین می خواهم از همین مردم بگویم. آتش سوزی پلاسکو در سال ۹۵ آتش به دل همه مان انداخت. قضیه گورخواب ها دلمان را شکست و خبرهای تلخی که از گوشه و کنار ایران می رسد آزارمان می دهد. اما آنچه بیشتر همه دلخراش است حل نشدن این مشکلات می تواند باشد. بخشی از جامعه ایران با فقر زیادی دست به گریبان است. خیلی ها مشغول کار هستند ولی دخل و خرج شان با هم نمی خواند. این قدر از این مسائل زیاد است. آن چه در دور و بر خودم می بینم را سعی کرده ام حمایت کنم. هر کمکی که از دست من بربیاید، دریغ نمی کنم و هستم. اما مسئله خیلی بزرگ تر از این حرف هاست که بشود انتظار داشت فلان هنرمند یا فلان ورزشکار کاری انجام دهد و فقر ریشه کن شود. اول از همه حالا که سال نو دارد از راه می رسد می خواهم از ملت شریف ایران بخواهم به فکر دیگر هم وطنانمان هم باشند و اگر کاری از دستشان بر می آید دریغ نکنند و بعد هم می خواهم آرزو کنم شرایط به گونه ای پیش برود که هم دولت مردان و هم دیگران دست به دست هم بدهند تا این فقر کم بشود چون وجود این تلخی ها و سختی ها مایه غم دل همه مردم است. کاش که نباشد تا همه سر آرام بر زمین بگذاریم. امیدوارم در سال جدید دل مردم خوش باشد، غم نبینند و کنار آنها که دوستشان دارند زندگی آرامی داشته باشند. امیدوارم مردم سرزمینم هوای هم را داشته باشند و در مسافرت هم از فکر کردن به سلامتی دیگر هموطنان غافل نشوند. سال ۹۵ که با تلخی گذشت کاش کام های تلخ در نوروز کمی شیرین شوند.
دیدگاهتان را بنویسید