موسیقی ایرانیان- امین موسوی: آلبوم تصویری گروه رستاک به نام «همه اقوام من» مدتی پیش منتشر شد. این اثر نخستین آلبوم موسیقی محلی بود که با تیراژ بالا (نزدیک به ۳۰۰ هزار نسخه) در سوپرمارکتها توزیع شد و با استقبال خوب مخاطبین موسیقی همراه گردید. به همین دلیل تصمیم گرفتیم به سراغ سرپرست این گروه یعنی سیامک سپهری رفته و گفتگویی با او داشته باشیم. میدانید که در طول سال آلبومهای متعددی در سبک موسیقی ردیفی و محلی تولید میشود ولی چرا در بین این همه آلبوم تنها آلبوم «همه اقوام من» تا بدین حد با توفیق عمومی مخاطبین روبرو میشود؟ این سوالی است که جوابش را قبل از مصاحبه با سپهری بررسی خواهیم کرد.
آلبوم «همه اقوام من» برعکس آلبوم نخست گروه رستاک «رنگوارههای کهن» از فضای ریتمیک و شادتری برخوردار است. آلبوم اول گروه در تیراژ محدود و با هدف جذب مخاطبین جدیتر موسیقی محلی به بازار آمد اما آلبوم دوم با هدف جلب مخاطبین وسیع تری تهیه شد. بیشک «همه اقوام من» یکی از پرفروشترین و موفقترین آلبومهای چند سالهٔ اخیر در بین موسیقی محلی و حتی ردیفی به حساب میآید. گرچه که اصولا آلبومهای موسیقی محلی از کمترین میزان فروش برخوردار بوده و هستند (بسیاری از آلبومها حتی ۳۰۰۰ سی دی هم فروش نمیکنند) و اقشار مختلف مردم خصوصا جوانان کمتر با این سبک موسیقی ارتباط برقرار میکنند اما این اثر عکس این باور را نشان داد و ثابت کرد که علت رویگردانی مردم و همچنین جوانان از موسیقی فولکلور و ردیفی ذات موسیقی سنتی و محلی ما نیست و اگر یک آلبوم موسیقی محلی با ایده و فکر مناسب تهیه و تولید شود میتواند توجه مخاطبان غیر حرفهای را نیز به خود جلب کند.
در مجموع اگر بخواهیم علت استقبال کم نظیر مردم و موفقیت این آلبوم را در بین عوام و حتی خواص دستهبندی کنیم باید به چهار نکتهٔ اصلی اشاره کنیم:
۱. پخش بسیار قوی آلبوم گروه
۲. انرژی بالا، همدلی اعضای گروه، داشتن صداقت و اعتقاد به کار
۳. استفاده از ملودیهای ماندگار موسیقی فولکلور ایرانی
۴. رنگ آمیزی صدایی دلنشین قطعات، استفاده از سازهای متنوع، تنظیم مناسب آهنگها و در نهایت نزدیک کردن ملودیهای موسیقی محلی به سلیقهٔ مخاطب امروز
سه نکته از چهار نکتهای که ذکر کردیم بخصوص دو مورد اول مواردی هستند که در اکثر آلبومهای موسیقی محلی یا سنتی یافت نمیشوند. موسیقی ایرانی هیچ رسانهٔ تصویری سراسری نداشته و ندارد و به دلایل مختلف تبلیغاتی حول آلبومهای سنتی و محلی انجام نمیگیرد. چنین سبکی به سبب پخش بسیار محدود و نداشتن رسانهٔ پربازدید کمتر توسط مردم عامی شنیده و زیباییهایش دیده میشود. به همین دلیل با پخش و تبلیغات مناسب «همه اقوام من»، این آلبوم توانست بسیاری از مخاطبان ناآشنا با موسیقی محلی را نیز به خود جلب کند.
متاسفانه به سبب دلایل جامعهشناختی کمتر همدلی، همفکری، صداقت و اعتقاد به کار بین اهالی موسیقی دیده میشود که این موضوع باعث شده اکثر آثار موسیقی اصیل در چند ساله اخیر بیاحساس و ضعیف از کار در آیند. اما این ویژگی در گروه رستاک بالعکس است و اعضای این گروه با یکدیگر یکپارچگی و همدلی قابل توجهی دارند و همین هم باعث رشد کارشان شده است.
البته همیشه در ابتدای حیات بسیاری از گروههای موفق در ایران، میان اعضایشان همدلی و فضای هنری و دوستانهای دیده میشود، اما رفته رفته به علل گوناگون در ادامهٔ مسیر هنری رابطههای اعضا تغییر مییابد و اختلافات و خودبینی جای همدلی و صمیمیت را میگیرد و به همین دلایل کم کم آثار گروه هم نیز ضعیفتر میگردد. در هر حال امیدواریم اعضای گروه رستاک بعد از موفقیت آلبوم دوم خود، از چنین موانعی که در سر راهشان قرار دارد به سلامت بگذرند.
فقر ملودیهای گوش نواز و تاثیرگذار در موسیقی کلاسیک ایرانی بخصوص در چند سال اخیر، بسیار مشهود بوده است. مطمئنا استفاده از ملودیها و گنجینههای عظیم قدیمی موسیقی مناطق ایران در آلبوم «همه اقوام من» پایه اصلی توانایی گروه در تحت تاثیر قراردادن مخاطبین بوده. البته برخی به نوع اجرای این ملودیها توسط رستاک ایراد میگیرند که فضا و احساس ملودیها بیش از حد تغییر یافته و آن اصالت و غم پنهانی ملودیها و ترانهها از بین رفته است و قطعات بیش از حد فضای شاد دارند که البته این هم میتواند انتقاد جدی به آخرین اثر گروه رستاک باشد.
تا به اینجا تحلیل مختصری بر علت موفقیت گروه رستاک مطالعه کردید. در ادامه توجه شما را به قست اول مصاحبه با سیامک سپهری سرپرست این گروه جلب میکنیم. بخشهای دیگر به زودی در سایت قرار خواهد گرفت.
آقای سیامک سپهری در ابتدای مصاحبه کمی در مورد خودتان توضیح دهید، از چه زمانی موسیقی را شروع کردید و از چه زمانی گروه رستاک به وجود آمد؟
موسیقی را از ۱۵ سالگی شروع کردم، من در خانوادهٔ موسیقایی بزرگ شدم، پدرم عاشق موسیقی کلاسیک بود و عمهٔ من هم خواننده بود، از همان سن، ظاهر و هیبت تار برایم خیلی جذاب بود، طبیعتا مجموعه چاووش و کارهای استاد مشکاتیان عاملی بود که من به موسیقی علاقمند شوم و تمرین موسیقی انجام دهم.
بعدها که بزرگتر شدم وارد رشته زمینشناسی شدم که سال سوم بودم که از آن انصراف دادم و به سربازی رفتم، در سربازی با یک دوستی به نام بهزاد پورنقی آشنا شدم، در آنجا کم کم ایدههای ما در مورد کارمان شروع شد، بعد از سربازی قضیهٔ گروه، کم کم جدیتر شد، سال ۷۶ بود که خیلی جدی هستهٔ اصلی شکل گرفت و نگاه جدی ترمان به موسیقی مناطق شروع شد، دوست خوبم رضا عابدیان و بعدها فرزاد مرادی، محمد مظهری، محمد اکبر اسماعیلیپور و بقیهٔ اعضاء به کار اضافه شدند.
معنی لغوی «رستاک» چیست؟ چه شد که این اسم را برای گروهتان انتخاب کردید؟
نام رستاک ایدهٔ پدرم بوده، رستاک به معنای جوانهای است که از بن درخت میروید و به سمت بالا اوج میگیرد، خب این اسم کم ارتباط به حرکت گروه ما از شروع نبوده است.
رستاک اعضای ثابتی دارد یا ممکن است تغییر هم پیدا کنند؟
شکل گیری یک گروه و ماندگار شدنش مخصوصاً در ایران خیلی سخت و بعید است، یک عده که ثابتند ولی اگر احتیاج باشد از تعدادی نوانده مهمان هم کمک میگیریم ولی سعیمان بر این است که هر چقدر جلوتر میرویم بتوانیم به ساختار ثابت تری برسیم.
چطور شد که به موسیقی نواحی ایران علاقمند شدید؟ و چه شد که تصمیم گرفتید در این مسیر حرکت کنید؟
نخستین آشنایی جدی من با موسیقی نواحی ایران وقتی به وجود آمد که قرار شد برنامهای را در جشنواره ایران گردی اجرا کنیم و به دلیل ساختار جشنواره تصمیم گرفتیم به اقوام ایرانی بپردازیم. در یک برنامه فشرده بیست و یک آلبوم موسیقی نواحی ایران را که تنها منبع موسیقی نواحی بود بین اعضای گروه تقسیم کردیم تا بتوانیم در مورد نوع موسیقی نواحی مختلف اطلاعاتی به دست آوریم و همین اتفاق فضای ذهنی مرا در مورد موسیقی نواحی عوض کرد و از آن زمان به بعد سلیقهٔ من در تنظیم و آهنگسازی به سمت موسیقی نواحی تغییر کرد.
از آن زمان این همیشه برایم مسئله بود که بعد از این همه مدتی که در فضای موسیقی هستم چرا الان باید ارتباطم با موسیقی بومی کشورمان جدی و عمیق شود، چرا اینقدر دیر به زیباییهای این موسیقی پی بردم، بخاطر همین فکر میکردم که دیگران هم مشکل من را داشته باشند، یعنی فکر میکردم خیلیها از شنیدن زیبایی این نوع موسیقی که برای کشورمان هست غافل هستند، به همین دلیل یکی از انگیزههایم این بود که این زیبایی را با دیگر مردمانمان هم در اشتراک بگذارم تا بقیه هم از موسیقی نواحی لذت ببرند، و برای هم من و هم دیگر اعضای گروه لذت بخشترین صحنه، دیدن طیف عظیم مخاطبان این کار چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ شخصیتی بود، حتی بچههای یک تا شش سال هم یکی از اصلیترین طیف مخاطبان ما هستند که علاقهٔ این گروه سنی به کار رستاک برای ما خیلی جذاب بوده است، طیف دیگری که جذبشان به این نوع موسیقی برای ما خیلی هیجان انگیز بود، جذب جوانانی نسبت به این موسیقی است که قبل از این علاقهای به موسیقیهای اصیلتر نداشتند.
ادامهی مصاحبه (بخش دوم و بخش سوم)
- این مطلب در شماره نهم مجله موسیقی ایرانیان منتشر شده، برای دیدن آرشیو مجله موسیقی ایرانیان اینجا کلیک کنید.
- برای مشاهده صفحات اصلی این مطلب در مجله موسیقی ایرانیان بر روی تصاویر زیر کلیک کنید:
طراحی و صفجه آرایی: ابراهیم مولائی
دیدگاهتان را بنویسید