×
×

«هیچ‌وقت تصمیم نگرفتم از ایران بروم»

  • کد نوشته: 99287
  • 20 بهمن 1394
  • ۱ دیدگاه
  • hot-topic-logoدخترهای قد و نیم ‌قد مقابلش ایستاده‌اند و آواز می‌خوانند. خودش با دقت می‌شنود، آب گرم می‌نوشد و گاهی هم‌صدا با آن‌ها سوار نت‌ها می‌شود. پیانو به‌خوبی از پس همراهی با صدای دختران برمی‌آید و همه‌شان با هم به دنیای موسیقی سفر می‌کنند…
    پری زنگنه:
    +با اخلاق است که هنر پیش می‌رود
    +از آقای رییس‌جمهور درخواست دارم تا با ایجاد هماهنگی، مشکلات مربوط به برگزاری کنسرت برای بانوان در شهرستان‌ها را حل کنند

    «هیچ‌وقت تصمیم نگرفتم از ایران بروم»
  • پری زنگنه

    پری زنگنه

    دخترهای قد و نیم ‌قد مقابلش ایستاده‌اند و آواز می‌خوانند. خودش با دقت می‌شنود، آب گرم می‌نوشد و گاهی هم‌صدا با آن‌ها سوار نت‌ها می‌شود. پیانو به‌خوبی از پس همراهی با صدای دختران برمی‌آید و همه‌شان با هم به دنیای موسیقی سفر می‌کنند.

    «پری زنگنه» این‌ روزها سخت مشغول تمرین با گروه «مهرنوا» است و قرار است، با همراهی «نازلی بخشایش» اجرایی در تالار وحدت داشته باشد. خانه‌ی یکی از اعضای ارکستر، محل تمرین زنگنه و گروه تقریبا ۳۰ نفره‌اش برای حضور در جشنواره موسیقی فجر است که در کنار هم می‌نوازند و می‌خوانند.

    فضا برای‌شان کافی نیست و معمولا جای ثابتی هم برای تمرین ندارند؛ اما وقتی از زنگنه می‌پرسم، چه چیزی او را با انگیزه برای کار نگه داشته است، پاسخ می‌دهد: «هنر!»

    شرایط موسیقی بانوان، زنگنه را چندان رنجیده‌خاطر نکرده است که می‌گوید: «من سعی می‌کنم در شرایط موجود، مفید واقع شوم و خیلی چیزها عصبانی‌ام نمی‌کند.»

    شاید خیلی از هم‌دوره‌ای‌های این خواننده‌ی اپرا که سال‌هاست در ایران برای بانوان می‌خواند، اکنون ایران را ترک کرده‌اند، اما او در پاسخ به این پرسش که چرا در ایران مانده است، می‌گوید: «هیچ‌وقت تصمیم نگرفتم از ایران بروم، یعنی این کار برایم سخت است، چون در کنار آواز خواندن، کارهای جانبی زیادی برای انجام دادن دارم. من فعال هستم. کتاب می‌نویسم و برای نابینایان فعالیت‌هایی می‌کنم. طبیعتا در ایران راحت‌ترم. می‌خواهم با مردم باشم و برای کودکان و نابینایان کاری کنم.»

    پری زنگنه

    پری زنگنه

    پری زنگنه پس از سال‌ها همچنان پرانرژی در کنار نوازندگان و اعضای کُر گروهش می‌خواند و اتفاقا صبر و حوصله‌ی زیادی هم دارد. خودش معتقد است: «صدای من هنوز قابلیت سال‌های پیش را دارد. همین چند سال پیش بود که سمفونی ۹ بتهوون را که بسیار هم سخت بود، به‌عنوان سولیست سوپرانو اجرا کردم. با این‌ حال هنوز آماده‌ام.»

    زنگنه قرار است، چند روز دیگر به کانادا برود و مورد تقدیر یکی از انجمن‌های فعال در حوزه زنان، در ونکوور قرار گیرد. او اظهار می‌کند: «آنقدر که مردم ایران من را می‌شناسند و دوستم دارند، در خارج از کشور این‌گونه‌ نیست. هرچند ایرانیان آنجا هم من را می‌شناسند. فعالیت من در کشور وسیع است و از این نظر، از مسؤولان بسیار ممنونم. وقتی کنسرت‌های خیریه برگزار می‌کنم، خیلی از من حمایت می‌شود.»

    وی با وجود رضایتی که از برگزاری کنسرت در تهران دارد، درباره‌ی برگزاری کنسرت برای بانوان در شهرستان‌ها گله‌مند است و درخواستش را در این زمینه خطاب به رییس‌جمهور مطرح می‌کند: «با احترامی که برای روحانیت محترم قائل هستم، از آقای رییس‌جمهور درخواست دارم تا با ایجاد هماهنگی، مشکلات مربوط به برگزاری کنسرت برای بانوان در شهرستان‌ها را حل کنند. ما در تهران، راحت کنسرت می‌دهیم.»

    پری زنگنه

    پری زنگنه

    این خواننده‌ی اپرا در عین حال درباره‌ی فضای کنسرت بانوان در ایران توضیح می‌دهد: «کنسرت‌های بانوان غیراخلاقی نیستند. من به چند شهرستان رفتم و دیدم که بانوان چقدر به این مقوله علاقه دارند. در این کنسرت‌ها هیچ ناهنجاری وجود ندارد و اتفاقا فقط با اخلاق است که هنر پیش می‌رود. عواید همه‌ی این کنسرت‌ها نیز به کارهای خیر اختصاص می‌یابد.»

    او که خودش اهل کاشان است، درباره‌ی برگزاری کنسرت در این شهرستان می‌گوید: «کاشان شهر پیشرفته‌ای است و من خیلی دوست‌ دارم که اتفاقات هنری زیادی در این شهر رخ دهد. خودم هم درصدد هستم یک گالری را در کاشان احداث کنم تا جوانان در آنجا بتوانند آثار هنری‌شان را نمایش دهند.»

    پری زنگنه فقط یک خواننده و نویسنده نیست؛ او علاقه‌ی زیادی هم به میراث‌ فرهنگی دارد و بناهای قدیمی، حالش را خوب می‌کنند، اما از یک چیز گلایه می‌کند: «من بچه‌ی خیابان شاپور هستم و هر وقت به بازارچه‌ی شاپور می‌روم، غصه می‌خورم. ماشین‌ها به سرعت از آنجا رد می‌شوند و انگار این بازارچه را به‌عنوان میان‌بُر در نظر گرفته‌اند. من از آقای قالیباف – شهردار تهران – خواهش می‌کنم که در راستای محفوظ ماندن این بنا، کاری انجام دهند.»

    او دوباره مشغول تمرین با نوازندگان و خوانندگان گروهش می‌شود، لباس‌های‌شان را لمس می‌کند و به آن‌ها می‌گوید که شبیه فرشته‌ها شده‌اند. قرار جلسه‌ی تمرین بعدی را با آن‌ها می‌گذارد و خیلی هم حواسش هست که چیزی آن‌ها را اذیت نکند.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *