مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران در یک گفتگوی تفصیلی درباره تمام موانع و مشکلات پیش روی این مجموعه موسیقایی و همچنین ابهامات پیشآمده درباره مذاکره با شهرداری توضیح داد.
علی رهبری مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران در گفتگوی تفصیلی خود در واکنش به اظهارات اخیر مدیرعامل بنیاد رودکی که مذاکره با شهرداری برای همکاری ارکسترهای سمفونیک و شهرداری تهران را رد کرده بود، گفت: اولین موضوعی که می خواستم قبل از پاسخ به اظهارت جناب جمالی به آن اشاره ای داشته باشم این است که مردم بدانند علی رهبری کیست؟ برای اینکه خیلی از مردم عادی که آشنایی چندانی با فعالیت های ما ندارند نمی دانند بنده برای چه کاری دوباره به ایران آمدم. این مردم باید بدانند که بنده شاید تنها شخصی باشم که در این زمینه حرفه ای کار کرده است. ما واژه ای به نام «مدیر هنری» ارکسترها در بین ایرانی ها به معنای واقعی کلمه نداریم در حالیکه من عمری است این کار را میکنم و نباید فراموش شود آدمی مانند من در سن ۲۴ سالگی در این مملکت کنار هنرمندان بزرگی چون استاد پایور، استاد حنانه، استاد پورتراب، استاد دهلوی، استاد فخرالدینی سه سال ریاست هنرستان موسیقی غربی و سنتی را داشته است. یعنی در همان سن تجربه مدیریتی داشته است. البته بعد از این دوران هم در نهادهای مختلف دیگر به عنوان مدیر حضور داشتم و باید بگویم با مبانی مدیریتی غریبه نیستم.
ارکستر سمفونیک تهران، دوچرخه موتوری و سبک شرقی
وی افزود: من می خواهم با ذکر یک مثال صحبت های خودم را ادامه بدهم. وقتی کسی دوچرخه سواری بلد است به او می گویند «تو می توانی دوچرخه موتوری هم سوار شوی؟» او می گوید «بله چرا بلد نیستم، خوب هم بلدم چون همان است» اما وقتی سوار دوچرخه موتوری می شود ناگهان متوجه می شود فرق زیادی بین این دو وجود دارد. حالا ارکستر سمفونیک تهران که بنده مسئولیت آن را به عهده دارم و حتی چهل سال پیش هم در همین تالار وحدت ۱۰۰ نفر جوان ایرانی را با همین مجموعه مدیریت کرده بودم، شباهتی به ماجرای دوچرخه دارد. ارکستر سمفونیک تهران موسسه ای است که اگر بخواهید در آن کاری انجام دهید یک روزه می توانید نوازنده ها را دور هم جمع کنید و آنها دو روزه هم بیایند و کنسرتی را برگزار کنند و بروند.
رهبری بیان کرد: در این سطحی که به آن اشاره کردم هر کسی می تواند این کار را انجام دهد زیرا هم رهبری ارکسترش کار آسانی است و هم کسی که بخواهد نوازنده های ارکستر را جمع آوری کند کار آسانی دارد. در عین حال این فضا نه مدیرعاملی می خواهد، نه معاون وزیری می خواهد، یعنی هر کسی می تواند در عرض یک هفته موزیسین ها را دور هم جمع کند و کنسرتی را برگزار کند و این همان قضیه دوچرخه موتوری است که به آن اشاره کردم. ولی وقتی پای واژه «حرفه ای» بودن به میان می آید همه چیز تغییر می کند زیرا شما به عنوان یک مدیر هنری باید یک نوازنده را بیاورید، برای او درست و حسابی برنامه ریزی کنید. شما در این فضا به هیچ عنوان نمی توانید سلیقه ای برنامه ریزی کنید. شما نمی توانید به این نوازنده در یک شرایط حرفه ای بگویید «دو هفته کار کن، دو هفته کار نکن، دو هفته بیمه داشته باش، دو هفته نداشته باش.»
مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران ادامه داد: ارکستر سمفونیک در تمام دنیا مثل فوتبال و مثل یک شرکت هواپیمایی مسافربری قوانینی دارد که ایرانی، فرنگی، شرقی و غربی ندارد. متاسفانه اشکال بزرگی که ما داشتیم و الان هم به نظر می آید وجود دارد بر این نکته استوار است، یعنی تجسمی که از ارکستر سمفونیک تهران وجود دارد مقداری به سمت پروژه ای بودن ماجرا رفته است یعنی اینکه ما کنسرتی را جور می کنیم که پنج هفته ای هم حضور داشته باشند و بعد تمام. در حالیکه ما باید بدانیم ساختار ارکسترسفمونیک تهران بسیار بالاتر از این حرفهاست. بچه ها باید بیمه داشته باشند. بچه ها چه بزنند و چه نزنند باید به آنها حقوق ماهانه به موقع داد. ما باید در زمینه ارکسترها برنامه ریزی قبلی داشته باشیم چراکه همه می دانند در همه ارکسترهای دنیا برنامه ها از یک سال قبل مشخص شده است. بنابراین شما نمی توانید به سبک شرقی صبر کنید و یک ماه مانده به برنامه ای که مدنظر است برنامه ریزی کنید.
دیگر نمی توانیم فکر کنیم که همه چیز آزمایشی است
وی افزود: بنده که از اسفندماه سال گذشته به ایران آمدم، یک برنامه شش ماهه را برای ارکستر انجام دادم که خوشبختانه همه نیز استقبال کردند. ما در این فضا با شرایط و امکاناتی که داشتیم تقریبا نصف قدرت یک ارکستر را پیش بردیم. ما به امید اینکه می خواهیم مهر امسال تا مهر سال بعد کارهای بزرگ تری را انجام دهیم به این فضای شش ماه که به آن اشاره کردم به چشم یک برنامه آزمایشی نگاه کردیم تا از مهر با یک برنامه درست و حسابی و قرارداد مشخص با نوازنده ها کار را دنبال کنیم به جهت همین هم من تحمل کردم که اگر در این سه ماه اول مشکلاتی از جمله عقب افتادن حقوق نوازندگان ارکستر وجود دارد ماجرا را به سمتی ببریم که فعلا شکایتی در آن وجود نداشته باشد. اما بعد از هفت ماه از ابتدای سال تاکنون بنده تصمیم گرفتم که فضا را طوری هدایت کنم که دوستان مدیر مشکلات را بیشتر ببینند زیرا این مشکلات یک حقیقت است و دیگر نمی توانیم فکر کنیم که همه چیز آزمایشی است.
رهبر ارکستر سمفونیک تهران با تاکید بر اینکه از زمان آزمایشی کار کردن ارکستر سمفونیک تهران گذشته است، بیان کرد: من در قسمت هنری مدعی هستم عمرم را پای این کار گذاشتم و آرام آرام در جایگاهی قرار گرفته ام که می توانم حرفی برای گفتن داشته باشم. بنده در اینجا با حقوق کاملا مشخص ماهانه یک هزار و ۵۰۰ یورو کار پنج نفر را انجام می دهم. اینکه وقتی از فروردین به مهر ماه می آییم دیگر در مهر ماه باید طوری برنامه ریزی شده باشد که ارکستر از نظر اداری و بودجه ای حداقل تا شش ماه بعدی هیچ مشکلی نداشته باشد.
همه برنامه های مهر تا مهر با مدیرعامل بنیاد رودکی هماهنگ شده بود
وی گفت: رسانه ها در این مدت مصاحبه هایی با افراد مختلف داشتند و اینطور به نظر می آید که بنده مهر ماه امسال برنامه «مهر تا مهر» ارکستر سمفونیک تهران را طوری مشخص کردم که بالانس هنری و مالی این دو با هم جور نبوده است. من خیلی جدی می گویم که این مساله اصلا حقیقت ندارد برای اینکه تدوین و نگارش طرح «مهر تا مهر» از فروردین شروع شد و خرداد ماه امسال به اتمام رسید. یعنی امکان ندارد که بنده حتی یک نفر را برای حضور در ارکستر دعوت کرده باشم و فقط خودم در جریان آن موضوع قرار گرفته باشم. ما در خرداد ماه امسال به جایی رسیده بودیم که تقریبا برنامه «مهر تا مهر» مشخص بود.
مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران با اشاره به همکاری هایی که طی این مدت با بنیاد فرهنگی هنری رودکی داشته است، توضیح داد: تا اینجایی که من الان متوجه شدم ، این بوده که بنیاد فرهنگی هنری رودکی تصور داشته که بودجه ای دارد و با این بودجه کارها را انجام می دهند. من صراحتا اعلام می کنم برنامه «مهر تا مهر» در حالی منتشر شد که بنده دو بار با دوست و همراه همیشگی خودم آقای جمالی به عنوان مدیر بنیاد رودکی برنامه ها را از همه جهت کنترل کردم. بنده حتی در این مدت دقت کردم تاریخ هایی که برای برگزاری کنسرت مشخص می شود به لحاظ رعایت ماه مبارک رمضان، ماه های محرم و صفر، ایام فاطمیه و به طور کلی همه خط قرمزها مشکلی نداشته باشند. همچنین در همان زمان من دو بار با دو حسابدار عالی برنامه «مهر تا مهر» را چک کردم.
ارسال نامه به رییس جمهور از کجا شروع شد
رهبری بیان کرد: به هر ترتیب نباید سوء تفاهم و یا سوء تعبیر شود که یک هنرمند برنامه ای ارائه داده که با بودجه در اختیار گرفته شده همخوانی ندارد. بنده حتی در مرداد ماه امسال قصد چاپ کتاب سالانه برنامه ارکسترها را داشتم. من که از خودم بودجه و یورو نداشتم که بخواهم بر اساس این سرمایه نسبت به چاپ کتاب اقدام کنم. پس همه می دانستند که من مشغول چه نوع برنامه ریزی بودم. من اعتقاد دارم این ها باید روشن شود. دوستان به هر دلیل گفتند که بودجه ارکستر آن هم در چند هفته قبل به میزان پنجاه درصد کاهش یافته است. بنده هم تایید می کنم، اما باید به این نکته هم اشاره کنم به لحاظ تکنیکی هر بچه ای می تواند حساب کند، پنجاه درصد کم شدن بودجه یعنی فقط شش ماه از برنامه های از قبل پیش بینی خود را می توانیم انجام دهیم و اینجاست که شما به یکباره وحشت می کنید. من نمی دانم به چه دلیل این اتفاق افتاده است اما یک چیز را می دانم که تمام تلاش ها انجام گرفت که حقوق بچه ها بعد از یک مدت به موقع پرداخت شود. ما تا حد ممکن کاری کردیم که تمام بچه های ناراضی هم وضعیت روشنی پیدا کنند.
وی با اشاره به اینکه اقدامات انجام گرفته با حمایت مسئولان بنیاد رودکی تصریح کرد: با تمام تلاشی که از سوی مسئولان و بنده انجام گرفته اما من معتقدم این اقدامات کافی نیست. هیچکس عظمت یک ارکستر سمفونیک را بدون تعارف نمی توانست مجسم کند و حجم این کار به این شدتی که هست پیش بینی نشده بود و مساله مهم تر این بود که به دلیل موفقیت هایی که داشتیم مسائلی پیش آمد که اصلا پیش بینی نشده بود. وقتی بنده به عنوان کسی که تجربه زیادی دارم، اینها را روی هم می گذارم، می بینم امکان ندارد که ما به این شکل و شمایل فعلی بتوانیم حضور موفقی در عرصه های بین المللی داشته باشیم. به هر ترتیب قضیه به جایی رسید که بنده تصمیم گرفتم نامه سرگشاده خود را به رییس جمهور بنویسم.
اگر به جای آقای مرادخانی بودم
مدیر هنری چندین ارکستر بین المللی در کشورهای اروپایی اضافه کرد: بالاخره ارکستر سمفونیک دست کمی از یک کارخانه بسیار بزرگ ندارد. رهبری ارکستر به مراتب کاری سخت تر از مدیریت یک کارخانه بزرگ است. ما از نظر هنری توانستیم در این کشور ارکستری را درست کنیم که چند شب پیش بدون جمعیت، «مرثیه» موتسارت را با حضور آقای ادینچ ضبط کنیم. این بچه ها در این برنامه با چنان نظم و انضباطی کار را اجرا کردند که دیگر دغدغه ای از این نظر ندارم و می توانم بگویم در فضای هنری ارکستر همه کارها درست شده، اما باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم که پا به پای این فضا باید یک اداره عظیمی در کنار ارکستر حضور داشته باشد. اگر از من بپرسید من اگر به جای آقای مرادخانی بودم که البته نیستم، اگر ایشان از من سوال می کردند که نکردند، می گفتم اگر شما آقای جمالی را همین فردا مدیرعامل ارکستر سمفونیک تهران کنید و عده زیادی از افرادی که در بنیاد رودکی کار می کنند برای ارکستر سمفونیک تهران کار کنند تازه شبیه جاهایی می شویم که من پیش از این در آنجا مشغول به فعالیت بودم. ارکستر سمفونیک در کنار بخش هنری نیاز به یک بخش اداری منسجم هم دارد.
رهبری در بخش دیگری از صحبت ها خود تاکید کرد: هر جا که بنده مدیر هنری بودم نه به مسائل مالی ارکستر کاری داشتم و نه در کارهای اداری دخالت می کردم. آنچه برایم اهمیت داشت مسائل هنری ارکستر بود، اما در مقابل این وزنه هنری، شخصی وجود دارد که بر تمام امور مالی و دنبال کردن سیاست های ارکستر نظارت می کند. یعنی تمام کارهایی را که در حال حاضر توسط بنیاد رودکی انجام می گیرد یک شخص به صورت مجزا باید انجام دهد. به عقیده من اگر شخصی مانند آقای جمالی و هر فرد دیگر در بدنه ارکستر سمفونیک تهران این پست را داشتند که تمام کارهای اداری ارکستر را پیگیری می کردند، با همان یک نفر کار من راه می افتاد.
من تنها هستم
وی افزود: ما سال دیگر این موقع باید در پکن باشیم اما با این وضعیتی که در حال حاضر داریم اصلا امکان چنین چیزی وجود ندارد. من واقعا به تنهایی قادر به انجام این کار نیستم. من تنها هستم. باید یک کسی کنار من حضور داشته باشد که حداقل بتواند با قدرت بنیاد رودکی، کارهای ارکستر را انجام دهد. البته ما باید به تمامی این قضایا با حسن نیت نگاه کنیم و با انتقاد کردن صرف که کاری درست نمی شود. اگر آقای مرادخانی به تجربه چهل سال من اعتقاد دارند باید بدانند مهم ترین موضوعی که کمبود آن حس می شود استقلال کامل ارکسترها و تاسیس یک نهاد اداری منسجم پیرامون این موضوع است. من نمی خواهم زیاد وارد جزییات بشوم اما ما در چند ماه گذشته زیر نظر یک نفر کار نکردیم. البته این فضا آن قدر هم طاقت فرسا نبوده است. درست است آدم حساسی هستم اما برای حفظ موجودیت ارکستر از خیلی مسائل چشم پوشی می کنم ولی این رویه تا ابد پابرجا نیست.
مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران گفت: برنامه «مهر تا مهر» ارکستر سمفونیک تهران برنامه بسیار معمولی است. اگر کسی کمی با دقت این برنامه را نگاه کند متوجه می شود که هر ارکستر باید هر هفته کار کند. شما نمی توانید ارکستر را تعطیل کنید. شما نمی توانید بگویید که اصلا پیش بینی این موضوع را نداشتیم. شما از فروردین ماه می دانستید که برنامه «مهر تا مهر»ی وجود دارد و این هفتاد نفر اعضای ارکستر آنجا حضور دارند. من باز هم تکرار می کنم برنامه «مهر تا مهر» من به سبک غیرایرانی از خرداد ماه آماده بوده است که آن موقع هم گفته بودم ما سال آینده باید از یک سال قبل برنامه آماده داشته باشیم. حتی ما برای نحوه آبونمان تماشاگران همیشگی ارکستر و دانشجویان برنامه های ویژه ای داشتیم که بنده جزییات آن را به اطلاع مدیران رسانده بودم و به عقیده من همه اینها جنبه اجرایی داشت.
روایتی از یک جلسه مهم با مدیران مالی بنیاد رودکی
رهبری ادامه داد: بنده دو ماه پیش به یک جلسه ای در بنیاد رودکی دعوت شدم که در آن جلسه تمام مسئولان مالی حضور داشتند. در آن جلسه بزرگترین مشکلی که مطرح شد، مخاطبان کنسرت های ارکستر سمفونیک تهران بودند که دوستان بر این باور بودند که در دعوت از مخاطبان برای برنامه های ارکستر با مشکلاتی مواجه هستیم. من به آنها گفتم اتفاقا این تنها چیزی است که ما در قبال آن وظیفه داریم. من در این جلسه گفتم که مدیران بنیاد رودکی موظفند افرادی را سر کار بگذارند که اختصاصا موظف به جذب مخاطب هستند و این بزرگترین مشکلی بود که برای برنامه «مهر تا مهر» بنده عنوان شد. در این جلسه از من خواهش شد که آیا می شود سه تا چهار برنامه را به خاطر مخاطبان و نه به خاطر وضع مالی کم کرد؟ من گفتم اصلا، زیرا این خیلی بد می شود که به جهت کمبود مخاطب بخواهیم برنامه ها را کم کنیم. اتفاقا ما اجبار داریم که کاری کنیم جمعیتی بیایند و بلیت خریداری کنند و از برنامه های ارکستر سمفونیک تهران استفاده کنند. من نمی توانم به افراد حرفه ای که از آنها برای حضور در کنسرت ها و برنامه ها دعوت کردم بگویم به خاطر کمبود مخاطب به ایران نیایید. به هرحال در این جلسه اتفاقی افتاد که من به شدت برای آن احترام قائلم.
وی افزود: آقای جمالی در آن جلسه به عنوان مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی از اعتقاد من دفاع کامل کرد و گفت «کیفیت برنامه آقای رهبری انقدر بالاست که من هم قبول می کنم راهی پیدا کنیم که مساله مخاطب را هم درست کنیم» وقتی چنین جلسه ای با افراد خیلی مهم انجام شده پس معنی اش این است که برنامه «مهر تا مهر» در آن روز جای خود را پیدا کرده بود. مدتی بعد بنده و آقای جمالی در یک نشست رسانه ای مشروح برنامه های «مهر تا مهر» را به خبرنگاران معرفی کردیم و حال وقتی به هر دلیلی کنسرتی کنسل میشود این موضوع اصلا آسان نیست. همین ماجرای لغو کنسرت «مرثیه» موتسارت نمی دانید چه تاثیر بدی روی من گذاشت.
ما پول نمی خواهیم، مدیر می خواهیم
رهبر ارکستر سمفونیک تهران بیان کرد: مشکل ما الان فقط این نیست که دو میلیارد، پنج میلیارد یا ده میلیارد پول بدهند؛ چراکه کشورهای عربی از این بیشتر هم به ما پول می دهند تا برویم و برای آنها کار کنیم. آن چیزی که من در حال حاضر نیاز دارم یک سازمان ارکسترال است که مجموعه ارکسترها زیر مجموعه این سازمان اداری ساماندهی شود. ما غیر از اتاق رهبر ارکستر مکان دیگری برای ارکستر نداریم. البته قرار بود طبقه چهارم تالار وحدت را برای ما در نظر بگیرند که متاسفانه هیچ کاری در این زمینه نشده است. ما هنوز هیچ چیزی نداریم و باز هم تاکید می کنم باید چراغ سازمان ارکستر سمفونیک فورا روشن و یک مدیرکل یا مدیرعامل در این مجموعه به صورت مستقل مشغول به کار شود و بدون اینکه از فرد دیگری دستور بگیرد کارهایی را انجام دهد که دیگر من دغدغه آنها را نداشته باشم. اگر قرار باشد بالای سر همین مدیر، فرد دیگری حضور داشته باشد مطمئن باشید کارها به خوبی پیش نخواهد رفت.
وی بیان کرد: چرا ۷۵ نفز موزیسین یک ارکستر ایرانی می تواند نظم درجه یک داشته باشد ولی به اداره و مدیریت که می رسد بگوییم اینجا «ایران» است. من به این موضوع اصلا اعتقاد ندارم. ما می توانیم این موضوع را درست کنیم. در این مدت خیلی به من سخت گذشته است ولی این سختی ها را قورت دادم و نخواستم مشکلی ایجاد کنم. الان هم نیامدم که بگویم می خواهم بروم. من قول دادم که از این فضا بیرون نروم ولی نمی توانم کاری کنم که نتیجه ای ندارد. بعد از انتشار نامه ام اعلام کرده اند مشکل ما را حل می کنند و این موضوع بسیار خوشحال کننده ای است، اما من مجددا تاکید می کنم حل شدن مشکل ما در گروی استقلال ارکستر سمفونیک و پاسخگویی درباره مسائلی چون لغو کنسرت اخیر است.
ایده ادغام ارکسترسمفونیک تهران با ارکستر شهرداری سیاسی نیست
علی رهبری در بخش دیگری از صحبت های خود به ماجرای ادغام ارکستر سمفونیک تهران و ارکسترهای تحت نظر شهرداری تهران اشاره کرد و گفت: من به عنوان هنرمند در تمام عمرم سعی کردم سیاسی فکر نکنم. اگر سیاسی فکر می کردم قطعا اوضاع من در اتریش، ایتالیا و اسپانیا طور دیگری بود. وقتی این سیاسی بودن برای یک رهبر ارکستر یا مدیر هنری مهم باشد طبیعتا سیاستمداران نیز به دنبال برقراری ارتباط خواهند بود. من سعی کردم در تمام عمرم در همان وسط بمانم و نه به سمت راست گرایش داشته باشم و نه سمت چپ. حالا که اینجا منزل خودمان است با اینکه خیلی ها هم خوششان نیامده عضو هیچ گروه و حزبی نشدم. در مورد آقای مختاباد هم باید بگویم وقتی در رسانه ها دیدم علاقه ای برای تشکیل یک ارکستر دارند به یکباره به ایده ای فکر کردم که سال ها قبل به آن توجه می کردم.
این رهبر ارکستر تصریح کرد: الان ارکسترها اغلب نوازنده های مشترکی دارند که همه در قالب یک خانواده به نوازندگی در آنها مشغول هستند، ایده من این بود که بدون در نظر گرفتن هر گونه شائبه سیاسی فضا را طوری برنامه ریزی کنیم که شهرداری تهران با توجه به علایق شهردار به موسیقی، مشارکت هایی با ارکستر سمفونیک تهران داشته باشد. تنها هدف من این است که تمام قدرتمان را به سمتی ببریم که یک مجموعه بزرگ درست کنیم. برای همین بنده شخصا با آقای مختاباد نه از طرف بنیاد و نه ازطرف وزارت ارشاد تماس گرفتم که به عنوان یک دوستدار موسیقی همکاری های با هم داشته باشیم.
وی تاکید کرد: اگر آقای شهردار تهران با اصل این موضوع مخالف باشند یا به دلایل سیاسی به جایی نرسد خب نرسد، ولی ارزش سعی کردن را داشت. ارزش این را داشت که من بروم و صحبت کنم. حالا تا چه حد آقای مختاباد امکانات این موضوع را داشته باشد یا خیر، نمی دانم. من پیشنهاد ندادم، فقط سعی کردم فضا را به سمت یک همکاری مشترک هدایت کنم. کما اینکه آقای مختاباد نیز درباره موضوع ارکستر سازهای ملی نیز قول های خوبی به من داد. البته باید به این موضوع هم اشاره کنم که خیلی از ارکسترها در دنیا هم زیر نظر وزارت فرهنگ هستند و هم زیر نظر شهرداری، پس چرا چنین رویکردی در ارکستر سمفونیک تهران وجود نداشته باشد؟ به هر حال اگر آقای شهردار هم این موضوع را تکذیب کنند مانعی ندارد ولی من به عنوان یک ایرانی که چهل سال پیش ایران را ترک کردم از آن موقع هم اعتقاد داشتم که شهرداری می تواند کمک دهنده خوبی برای ما باشد.
دیدگاهتان را بنویسید