گردشگری موسیقی یکی از زیرمجموعه های صنعت گردشگری که در تمام دنیا دارای اعتبار است و نقشی تعیین کننده در سیاستگذاری های دولت ها برای تعاملات دو سویه را رقم می زند در ایران مورد بی مهری است. گفته می شود بخشی از این بی مهری ها به رغم شعار مسوولان در توجه به فرهنگ و هنر به ناآگاهی برمی گردد. کشور نوظهور آذربایجان را با هنر اش می شناسند و ایران با داشتن تاریخی باستانی از هنرهایش غافل مانده است.
هنگامیکه اندیشمندان علوم ارتباطات از دهکده جهانی صبحت می کردند به واقع در این دهکده جهانی که فراتر از مرزهای یک کشور است به دنبال یکسان سازی فرهنگی نبودند بلکه بیش از هر چیزی به این مساله توجه داشتند که مردم با فرهنگ ها، دانش ها و هنرهای مختلف، ارتباطات انسانی و فرهنگی سریعتری داشته باشند و در عین حال فرهنگ خود را نیز حفظ کنند. شاید یکی از آسیب های جدی تکنولوژی یک شکل دیدن فرهنگ ها شد و ناآگاهی باعث شد که برخی از کشورها با وجود داشتن منابع گوناگون، هنر و تاریخ پربار از داشته های خود سودی نبرند.
گردشگری موسیقی در ایران ناشناخته است. اگرچه صبحت هایی در این مورد همواره می شود اما عموما صبحت هایی هستند که در حد وعده باقی می مانند. ابهامات زیادی در مقولات هنری و فرهنگی در ایران وجود دارد و شاید نقش مسوولان در ایجاد این ابهامات و ماندن در آن بیش از نقش سایرین باشد. تصمیم گیری درستی در زمینه توریسم موسیقی در ایران نشده و نمی شود.
رضا مهدوی مدیرعامل موسسه انتشاراتی راوی آذرکیمیا درباره جایگاه گردشگری موسیقی ایرانی در کشورهای جهان سوم می گوید:« اساسا فرهنگ و هنر در دنیای متمدن و به خصوص در کشورهای جهان سوم و رو به توسعه، عموما سرلوحه قرار می گیرد، چراکه حرکت های فرهنگی هنری است که در مباحثی همچون اقتصاد، صنعت….. بده بستان های بین کشوری ایجاد میکند.هنر همواره بی واسطه است و جذابیت دارد. با هنر است که می توانیم طیف های مختلفی از زبان ها، رنگ های مختلف انسانی و فرهنگ ها و…. به هم نزدیک کنیم.»
هنر، طیف های مختلف فکری را به هم نزدیک می کند
مدیر مستعفی مرکز موسیقی حوزه هنری در دولت دهم در ادامه صبحت های خود می افزاید:« در بین کشورهای جهان سومی، ایران به داشته هایش بی توجهی کرد و کشورهای همسایه ای مانند آذربایجان، ترکمنستان و…. از این پیشی گرفتند. در آن کشورها، حتی در برخی از نقاط امکانات شهری مانند آسفالت وجود ندارد اما از نظر فرهنگی این کشورها بی نهایت غنی اند. مردم در آن کشورها شادند و سالن های اجرای کنسرت های موسیقی، تئاتر و…. همواره مملو از جمعیت است. زیرا سیاست های دولتی و حکومتی راجع به هنر ابهامی ندارند.»
مدیرعامل موسسه راوی آذرکیمیا می افزاید: «این امر نشان دهنده حمایتهای دولتی است و اینکه سوبسید فرهنگی برای فعالیت های هنری وجود دارد تا فرهنگ و هنر همواره بانشاط بماند. سیاستهای کلی در آن کشورها به گونهای است که مردم همواره شاد بمانند تا دیگر مشکلات زندگی را راحتتر بپذیرند.»
در سیاستگزاری های فرهنگی ضعف داریم
مهدوی معتقد است: «در ایران اما گونه ای دیگر حاکم است. در ایران برای هزینه های بالای زندگی عموما مردم چند شغله اند. در مترو، تاکسی و…. مردم با هم نزاع میکنند و….. پژوهشها و تحقیقات بنگاههای رسمی نشان میدهد که حتی برای نمونه ۱۰ درصد از آنها به تماشای تئاتر، کنسرتهای موسیقی، سینما و… نمیروند. انگار فرهنگ فراموش شده است.»
وی میافزاید: « به ندرت مردم از تئاتر شهر، گالری ها و سینماهای شهر خود خبر دارند. مگر اینکه فیلمی طنز ساخته شود که مردم را به سینماها بکشاند، و تازه آنقدر در آن محل، مردم از تنقلات استفاده میکنند که از محتوای فیلم چیزی نمیفهمند، با موسیقیاش ارتباط برقرار نمیکنند!» مهدوی میگوید: « با اینکه ما قدمتی ۷ هزارساله داریم اما نسبت به کشورهای همسایه ایران، عقب تریم.»
ماهیت هنر ایرانی پویایی است
وی دلایل عقبماندن ایران را در گردشگری موسیقی به مشخص نبودن جایگاه هنرمندان مرتبط میداند. مهدوی میگوید: «هنرمندان در ایران جایگاه مشخصی ندارند، هنر و هنرمند به صورت ابزاری در بازههای زمانی مختلف به خصوص در رسانه ها مورد استفاده قرار می گیرند. اینها دلایلی شده که هنرمند با هزینههای شخصی خود در مجامع بینالمللی ظاهر شود و این مساله نمیتواند پرچم کشور را بالا ببرد، زیرا هیچ حمایت دولتی وجود نداشته است.»
مهدوی در پاسخ به این سوال که عقب ماندگی در هنر را ماهیت هنر ایرانی می داند یا سیاستگذاری ها؟ می گوید:« البته در سیاستگزاری هاست که این ویژگی وجود دارد. زیرا ماهیت هنر ایرانی، پویایی آن است. هنر و موسیقی ایران که گاهی به غلط سنتی تعبیر می شود همواره پیشرو، رونده و در حال رشد است.»
وی می افزاید: « آهنگسازان برجسته ای داریم که کاملا سنتی آموزش دیده اند، اما مدرن عمل می کنند. اینها نشان می دهند که هنر سرزمین ما ایستا نیست اما مدیریت هنر و فرهنگ است که ما همیشه با آن مشکل داشته ایم. افرادی در راس فعالیت های هنری و فرهنگی قرار می گیرند که اساسا از جنس اینکار نیستند. افرادی بی تجربه که از خود بی تجربه تر را انتخاب می کنند تا جایگاه کوچکشان چندان به چشم نیاید.»
مصلحت اندیشی، بزرگترین ضربه را می زند
مهدوی می گوید:« مدیران ارشد با رفتارهای مصلحت اندیشانه خود و محافظه کاری هم به اصل هنر ضربه می زنند و هم هنرمندان را به حاشیه می رانند. در چنین وضعیتی هنرمندان به کنج انزوا می روند و اگر دیده هم می شوند به خاطر تلاش های شخصی خودشان است.» رضا مهدوی با توجه به قابلیت های موسیقی ایرانی و فرهنگ های مختلفی که در موسیقی حاکم است می گوید:« ایران در مورد گردشگری موسیقی در چند شاخه می تواند فعالیت کند. فولکلور یا موسیقی اقوام، موسیقی اصیل ایرانی و کلاسیک و حتی موسیقی پاپ ایرانی از جمله موسیقی های رایج در مملکت هستند که مخاطبان خاص خود را هم دارند.»
برنامه ریزی کلان نداریم
مهدوی می گوید:« برنامهریزیهای کلانی باید وجود داشته باشد تا نهادهای مختلف راجع به این موضوع بحث کنند. اگر اساسنامه دولتی هم تدوین شود همواره جلوی آن گرفته می شود اما طرح این مساله در هیات دولت و بالاتر میتواند ضمانت اجرایی پیدا کند.»
کسی مجوز ارشاد را جدی نمی گیرد
وی در ادامه می افزاید: «نشستن چند نفر نماینده، پشت اتاق های دربسته ، ضمانت اجرایی خوبی برای همراهی همه هنرمندان و مردم با طرح ها نیست. ما هنوز هم شاهدیم که نه فقط کنسرت جوان ها که کنسرت استادان نیز در شهرستان ها، لغو می شوند. زیرا کسی مجوز ارشاد را در استان ها جدی نمی گیرد. به همین خاطر، برای رفع این قبیل موارد به شجاعت های مدیریتی نیاز داریم که ما همچنان از آن غافلیم.»
دیدگاهتان را بنویسید