×
×

یادداشتی از سید ابوالحسن مختاباد

  • کد نوشته: 46562
  • 17 دی 1392
  • ۰
  • چرا خبر دیدار آقای روحانی با شجریان ساختگی بود؟

    یادداشتی از سید ابوالحسن  مختاباد
  • artworks-000002232442-3gp1q2-originalسید ابوالحسن مختاباد: آنهایی که دوستدار موسیقی‌اند و البته سری در سایت‌ها دارند، قطعا خبر دیدار آقای روحانی با استاد محمدرضا شجریان را خوانده‌اند. خبری که بعد از چند ساعت تکذیب شد و اصل خبر هم از روی سایت برداشته شد و به جای آن تکذیبه دفتر اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری درج شد.
    نگارنده از همان لحظه‌ای که خبر را خوانده بودم، تردیدی در عدم صحت آن نداشتم. دلیل اصلی آن این بود که آقای شجریان در ایران نبود، یعنی استاد زودتر از سه هفته قبل از ایران بیرون آمده بودند و علاوه بر آن نگارنده حتی می‌دانست و می‌داند که استاد به کجا سفر کرد‌ه‌‌اند.

    منبع مورد اشاره برای این خبر هم بسیار ضعیف بود و می‌توان حدس زد که در صحت منبع باید تردید‌های جدی روا داشت.
    اما آنچه که صحت خبر را با تردید جدی روبرو کرد نوع و مکان ملاقات این دو بزرگوار است.

    نگاهی به سلوک آقای شجریان با اهل سیاست در سه دهه اخیر نشان می‌دهد که اصولا آقای شجریان کمتر در وادی حمایت مستقیم از شخص حرکت کرده است. اگر به گذشته سیاسی ایشان نگاه کنید می‌بینید که همه هنرمندان از نامزدهای ریاست جمهوری حمایت کردند به جز آقای شجریان. نگارنده به یاد دارد که در سال ۷۶ که با انتخاب آقای خاتمی همراه بود، چندین بار رایزنی شد برای حمایت مستقیم ایشان از آقای خاتمی که توفیقی نصیب نشد.

    در سال ۸۴ و در مرحله دوم انتخابات هم که تقریبا همه نیروهای تحول‌خواه و حتی سرسخت‌ترین مخالفان در داخل و خارج به حمایت از آقای رفسنجانی پرداختند،ایشان مهر سکوت بر لب زد و حمایتی نکرد.
    در ماجرای انتخابات سال ۸۸ نیز ایشان قبل از انتخابات حمایتی از هیچ‌نامزدی به شکل مستقیم صورت نداد و تنها بعد از انتخابات بود که به حمایت از مردم و نه شخصی خاص در انتخابات روی آورد. حتی تصنیفی راهم که در این زمینه خواند، تصنیفی آشتی‌جویانه بود و نه دعوت به خشونت و اعتراض.

    با چنین پیشینه‌ای می‌توان حدس زد که آقای شجریان کمتر به دیدار خصوصی در چنین وضعیتی تن دهد، چرا که هیچ علاقه‌آی ندارد سیاسی به آن معنایی که خودش در ذهن دارد تلقی شود.

    اما این دیدار از طرف دیگر هم غیر ممکن است. یعنی اگر قرار است چهره ای همانند رئیس جمهوری یک کشور به دیدار هنرمندی برود، قطعا به دیداری در محفلی عمومی‌تر خواهد رفت و یا در نهایت فضا را به سمتی خواهد برد که هنرمند دردفترش به ملاقاتش بیاید.ضمن آنکه مگر رئیس جمهوری در طراز آقای روحانی که سیاستمداری پخته و‌ کاآزموده است و علاوه بر آن مشاورانی در دور و بر خود دارد و مدیران میانی( مثل علی مرادخانی، معاونت هنری وزارت ارشاد)کمبود دارد که بخواهد سرزده به دیدار یک هنرمند برود.

    شاید اگر آقای احمدی‌نژاد چنین رفتاری صورت می‌داد آدمی چندان تعجب نمی‌کرد، چرا که او دولت تعجیل و شتاب و کارهای خارق‌العاده بود. اما نام دولت آقای روحانی تدبیر و اعتدال است و طبیعی است که دیدارهای سرزده ، آن هم با هنرمندی چون شجریان نمی‌تواند اینگونه برنامه‌ریزی شود که آقای شجریان هم چنین سخنانی بر زبان آورد که شما سرزده آمدید و ما هم می توانیم سرزده بیاییم؟

    با توجه به چنین پیشینه‌ای به نظر می‌رسد این کار نوعی خبرسازی از نوع روزنامه‌ها و سایت های زرد بود که صحت و سقم آن متاسفانه از سوی رسانه‌های دیگر هم پی گیری نشد.

    ضمن آنکه خبری در این اندازه از حساسیت حداقل باید به گونه‌تنظیم شود که با چند منبع‌ دیگر هم چک شود.یعنی خبرنگار پارسینه که اتفاقا در چند جای بخش‌های کامنت‌ها بر اختصاصی بودن خبرش تاکید هم کرده بود( اکنون همه آن موارد و اصل خبر هم حذف شده بود که باز هم کاری غیرحرفه ای بود)باید تماسی هم با دفتر رئیس جمهور می‌گرفت و با آنها ماجرا را چک می‌کرد.

    قطعا اخباری اینچنینی به وجهه‌ رسانه‌‌ها لطمات جدی وارد خواهد ساخت و عنصر اعتماد،که یک سرمایه اجتماعی برای هر رسانه‌ای است را با ترک‌های فراوانی روبرو خواهد ساخت.

    یک فرض هم می‌توان مطرح کرد و آن این که برخی رسانه‌های منتقد آقای روحانی می‌خواهند با برخی خبرسازی‌های من درآوردی و بدون منبع برای دولت مسئله درست کنند که این هم نمونه‌ای از این خبرسازی‌هاست.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *