موسیقی ایرانیان – زینب مرتضاییفرد: سهیل مخبری، از استعدادهای جوان موسیقی کشورمان است. او چندی پیش آلبوم موسیقی بیکلام «دُروج» را منتشر کرد. این آلبوم به باور کارشناسان موسیقی از جمله آثاری است که سازنده آن تجربههای تازه و بکری را در ساخت یک اثر موسیقایی به کار گرفته و این توانایی را دارد که مخاطبان زیادی را به سمت موسیقی جدی کشورمان جذب کند. این آلبوم مورد ستایش اردشیر کامکار، نوازنده و آهنگساز برجسته و پیشکسوت کشورمان هم قرار گرفته و به نظر میرسد مخبری نخستین گامش را محکم برداشته است. با او درباره این آلبوم گفتوگویی انجام دادهایم.
از چه زمانی به صورت حرفهای به موسیقی و آهنگسازی گرایش پیدا کردید؟
از کودکی موسیقی را با ساز سنتور و البته با گرایش به موسیقی غربی شروع کردم. پس از آن نواختن ویولن کلاسیک را یاد گرفتم و از همان نوجوانی، فعالیتم را در این عرصه به صورت تجربی آغاز کردم. بعد از آن هم وارد دانشگاه شدم و به فعالیتم شکل حرفهایتری بخشیدم.
شما یک آلبوم بیکلام منتشر کردهاید و این یعنی در این اثر از وجود خواننده به عنوان یکی از ارکان بسیار مهم جذب مخاطب چشمپوشی کردهاید. کمی درباره دلیل این کار توضیح دهید.
هدف من در آلبوم «دُروج» بیانی سازی بوده نه آوازی. قصد داشتم با استفاده از امکانات صوتی سازها، تفکرات و ایدههایم را بیان کنم، نه با استفاده از کلام یا به تبع آن حضور خواننده. در این اثر با استفاده از لحن و ترکیب متفاوت دو ساز کمانچه و قیچک، صدایی را که میخواستم ایجاد کردم و از نتیجه کار راضی هستم.
فکر نمیکنید وجود خواننده میتوانست در شنیدهشدن آلبوم کمک بیشتری کند؟
به هیچ عنوان قصد نداشتم آلبوم اولم با کلام یا حضور خوانندهای باشد. البته تاکید میکنم با حضور خواننده یا موسیقی با کلام مخالفتی ندارم. مسأله این بود که دوست داشتم برای معرفی خودم در دنیای حرفهای موسیقی، کارم را با یک آلبوم بیکلام آغاز کنم.
شما در این آلبوم موسیقی چندصدایی سازمحور را تجربه کردهاید. کمی در این باره توضیح دهید.
دوست دارم همیشه در آثارم دنبال ایجاد عمق باشم. در دُروج هم سعی کردم با صدا عمق ایجاد کنم. در آهنگسازی آلبوم، صدا و صدادهی از مهمترین مسائلم بود. بدون شک موسیقی چند صدایی حجم بیشتری نسبت به موسیقی تکصدایی و دوصدایی خواهد داشت که البته در تعاریف علمی موسیقی این مسأله بسیار پیچیده و مهم است.
موسیقی ایرانی همیشه با مشکل حجم روبهروست. شما این مشکل را چگونه حل کردید؟
بخشی از این مشکلات به ضعف سازهای ایرانی بازمیگردد که در شرایط پیشرفت موسیقی و تغییرات آن نتوانستهایم آن را حل کنیم، اما بخش دیگری از این مشکلات به نگرش آهنگسازان موسیقی سنتی برمیگردد چون حجم و عمق هردو از ذهنیت آهنگساز نشات میگیرد. همانطور که قبلا هم اشاره کردم در دُروج نقش پررنگ با قیچک است که بخش عمدهای از حجم صدادهی را در آلبوم بر عهده دارد، استفاده از تکنیکهای مختلف نوازندگی در این ساز، این صدا و حجمی را که شنیده میشود به وجود آورده است، البته در آثار بعدی این نقش به طور کامل بر عهده قیچک نخواهد بود، اما در آلبوم دُروج به علت همان ایدههایی که اشاره کردم هدف همین بود.
هر هنرمندی برای اثری که تولید میکند دغدغهای در دل و ذهن خود دارد. شما برای تولید دُروج چه دلیلی داشتید؟
دغدغه به معنای اصلی کلمه وجود نداشت. منظورم دقیقا معنای لغوی دغدغه است. همانطور که میدانید قطعات دُروج طی چندین سال و با فواصل زمانی مختلف ساخته شدهاست. قطعا حالات روحی من در شکلگیری قطعات در این سالها تاثیر زیادی داشته اما دغدغهای واحد، موجب شکلگیری قطعات دُروج نشده است.
در این یک ماه که این آلبوم انتشار یافته، استقبال از این اثر به چه شکل بوده و مخاطبان بیشتر از چه طیفی هستند؟
خوشبختانه از آلبوم استقبال خوبی شده است. این مسأله، هم از طرف موسسه فرهنگی ـ هنری آوای باربد ـ که ناشر آلبوم است ـ به من منتقل شده و هم از طریق دوستان و اطرافیانم. در کل اثری موفق میشود که هم مورد تحسین خواص قرار گیرد و هم مورد پسند شنونده معمولی موسیقی. احساس میکنم تا حدودی دُروج چنین حالتی داشته است.
از فعالیتهای آیندهتان درباره موسیقی بگویید. آیا کاری در دست انتشار دارید؟ و اینکه چه زمانی شاهد برگزاری کنسرت دُروج خواهیم بود؟
بله. شروع ضبط آلبوم دوم من، اول دی امسال بود. آلبوم دوم فضایی متفاوت نسبت به دُروج خواهد داشت. این آلبوم نگاهی بسیار دقیق و ظریف به بومیت ایران دارد و امیدوارم با لحنی متفاوت به نتیجه برسد. احتمالا این آلبوم ۹ یا ۱۰ قطعه جدید خواهد داشت و همینطور از سازبندی و تنظیم متفاوتی برخوردار خواهد بود. برای برگزاری کنسرت دُروج هنوز برنامه مشخصی ندارم. فقط میتوانم بگویم به احتمال زیاد تابستان سال آینده روی صحنه خواهد رفت.
آیا آثار بعدیتان هم ادامه همین راهی است که شروع کردید. یا صرفا این آلبوم برای شما یک تجربه بوده است؟
دُروج برای من تجربه بسیار ارزشمند و لذتبخشی بود. با این آلبوم کاملا حرفهای برخورد شد که البته دور از انتظار هم نبود و این برای من بسیار باعث خوشحالی است و کارهای بعدی من هم ادامه همین راه خواهد بود.
به فکر انتشار اثری با کلام هم هستید؟
خیلی با وسواس، خیلی با احتمال کم، خیلی گُزیده و اندک شاید در آلبوم بعدی. برای حضور کلام و خواننده نکات زیادی را برای کار کردن در نظر دارم؛ از کلام و شعر گرفته تا عمیقترین ظرایف صدا و بیان خواننده که برای این مسأله و انتشار اثری با کلام فعلا عجلهای ندارم.
کمی درباره خوانندهسالاری برای ما بگویید. فاصلهای که همیشه بین خواننده و همه اعضای ارکستر وجود داشته، چرا پدید آمده و چرا ادامه پیدا کرده است؟
موسیقی ایرانی وابسته به آواز است؛ این امری است اجتنابناپذیر. در هر حال مخاطب موسیقی ایرانی با کلام ارتباط خاصی برقرار میکند، کلام را دوست دارد و خوب متوجه میشود. این اصلا هم بد نیست، اما در این بین خواننده است که نباید با علم بر این مسأله از موسیقی، آهنگساز و نوازندهها سوءاستفاده کند. این خواننده است که باید بداند مثل همه عضوی است از یک گروه؛ نه موجودی خاص که با بودنش به گروه و آهنگساز لطف میکند. در این بین همگی به هم محتاجند، بدون خوانندهای با تکنیک، خوش ذوق و خوشصدا موسیقی یک آهنگساز تاثیر کامل و درست را نخواهد داشت و همین طور بدون نوازندههایی خبره و با درک بالا آهنگساز و خواننده هردو ذوق و زحمتشان بر باد خواهد رفت و در نهایت، بدون آهنگساز اصلا کاری ساخته نخواهد شد که بخواهد اجرا شود. پس همگی به هم محتاجیم، اما در این بین مردم هم باید توجه بیشتری داشته باشند، یک موسیقی را حداقل با اسم خواننده و آهنگساز آن اثر بشناسند و دنبال کنند و نه تنها اسم خواننده. این مسأله واقعا دردناک است. در رسانه هم اوضاع به همین شکل است، البته فرهنگسازی در این زمینه تاثیرات زیادی دارد که امیدوارم همچنان ادامه و تاثیر داشته باشد.
وضعیت اقتصاد موسیقی را چطور ارزیابی میکنید؟
برای یک آهنگساز یا نوازنده، بدون تدریس در مقیاس گسترده و با برنامه کاری فشرده، بدون حضور به عنوان نوازنده در تولیدات مختلف موسیقی و همچنین کنسرتها که البته در این مورد درآمد قابل توجهی وجود ندارد، صرفا مبلغی است اندک برای گذراندن یک زندگی نسبتا معمولی و بدون داشتن پشتوانه قوی از لحاظ مالی، وضعیت اقتصاد موسیقی به خودی خود وضعیت خوبی نیست، هیچ ذهنیتی هم درباره بهتر شدنش ندارم چون هر پیشنهاد و تلاشی معمولا نتیجه چندانی ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید