موسیقی ایرانیان – زینب مرتضایی فرد: تشکیل یک ارکستر با سازهای ایرانی رویای دور بسیاری از موسیقیدانان ایرانی است. خیلی از این افراد دوست دارند این سازها را در قالب یک ارکستر کنار هم جمع کنند و یک ارکستر موسیقی ایرانی تشکیل دهند. تاکنون آزمون و خطاهایی هم در این عرصه انجام شده است، اما هیچکدام آنقدر پررنگ نبوده و به نتیجه خاصی نرسیدهاند که کسی جرات کند با قطعیت درباره این کار، نظری مستدل، علمی و قابل اثبات ارائه دهد.
مجید درخشانی نوازنده و آهنگساز یکی از کسانی است که این آرزوی دیرینه را داشته و هنوز هم امیدوار است اهالی موسیقی با یکدیگر همراه شوند و ارکستری را با سازهای ایرانی راه اندازی کنند. او در این باره به «جام جم» توضیح می دهد: پیش از آن که به ایران بیایم همیشه در ذهنم بود یک گروه موسیقی بزرگ تشکیل دهم که در آن سازهای ایرانی روی صحنه بروند؛ یک ارکستر ملی با سازهای ملی. ممکن است خیلی ها بگویند ۲۰ عدد سه تار را نمی توان کنار هم گذاشت، اما من می گویم می شود.
او ادامه می دهد: سازهای ما در ارکستر نقص دارد. من این را می پذیرم و می دانم که به خاطر پوستی بودنشان و هزار دلیل دیگر این کار دشوار است، اما من این کار را با یک گروه ۳۰ نفره انجام داده ام. وقتی می توان با ۳۰ نفر گروه موسیقی سنتی روی صحنه برد، حتما با ۶۰ نفر هم می شود.
این آهنگساز می افزاید: خیلی آرزو داشتم این کار را انجام دهم که در دوره های قبل از طرف ارشاد هم وعده داده بودند بودجه هایی برای این کار اختصاص می دهند، اما در عمل به جایی نرسید تا این که خودم دست به کار شدم و با بچه های موسیقی دانشگاه هنر و دیگر نوازنده ها حرف زدم و همین جوانان اظهار علاقه کردند که این کار انجام شود و بعد هم گروه موسیقی «خورشید» با ۳۰ نوازنده تشکیل شد.
درخشانی می افزاید: اولین اثر این گروه هم آلبوم موسیقی «فصل باران» بود که با صدای علیرضا قربانی ضبط و منتشر شد و تقریبا اولین اثری بود که به صورت گروه نوازی ضبط شده بود و حجم ارکستر کاملا متفاوت بود. این کار ادامه پیدا کرد و چند آلبوم هم منتشر شد.
تجربه تازه ای نیست
رضا مهدوی، کارشناس موسیقی درباره این موضوع به «جام جم» می گوید: این تجربه سال ها پیش انجام شده است و آقای دهلوی هم در سال ۱۳۷۰ یکی از کسانی بودند که این کار را تجربه کردند.
او ادامه می دهد: سازهای ایرانی در آنسامبل مشکل ندارند و در کارهای بزرگانی چون علینقی وزیری، روح الله خالقی و در ارکستر گل ها هم استفاده شده و نتایج خوبی هم داشته اند.
مهدوی می گوید: شکل گیری یک ارکستر بزرگ با سازهای ایرانی می تواند اتفاق خوبی باشد. اما سازهای ما از لحاظ آکوستیکی و مختصات خاص فیزیکی شان روی صحنه کوک خالی می کنند. اگر بتوانیم فکری به حال این موضوع کنیم خواهیم توانست این اتفاق بزرگ را رقم بزنیم.
او اما تاکید می کند: ما به هیچ وجه نمی توانیم ساختار سازهای ایرانی را تغییر دهیم. همه آزمون و خطاهایی که در این عرصه انجام شده، نشان داده است فقط می توان صدای سازها را بم تر یا زیرتر کرد.
مهدوی می افزاید: اگر بخواهیم ساختار سنتور را تغییر دهیم می شود پیانو و اگر بخواهیم ساختار کمانچه را تغییر دهیم می شود ویلون! و به این ترتیب ایرانی بودن این سازها زیر سوال می رود.
او در ادامه اظهار می کند: به نظرم نباید اصلا حساسیت داشت به این که سازهای یک ارکستر ایرانی است یا غربی. ویلون یک ساز غربی است اما در هر کشوری هنرمندان با آن موسیقی کشور خودشان را می زنند. نوازنده ایرانی با ویلون ایرانی می زند و نوازنده عرب عربی. پس حالا ویلون یک ساز جهانی شده است. این کارشناس موسیقی می افزاید: پیانو هم یک ساز غربی است اما انوشیروان روحانی و سامان احتشامی کاملا ایرانی پیانو می زنند. به نظرم نمی توان برای سازها مرز قائل شد.
نیاز به تغییر در آرایش ارکستر
سهراب کاشف رهبر ارکستر از موافقان فعالیت در این عرصه و راه اندازی ارکستر با سازهای ایرانی است. او در این باره به «جام جم» می گوید: از سال ۲۰۰۴ روی ارکستر ایرانی کار کردم و ۹ سال است این موضوع دغدغه ام شده است. موضوع پایان نامه من درباره ارکستراسیون در موسیقی ایرانی و مشخصا هم روی آرایش ارکستر ایرانی بود. این موضوع کاملا ناشناخته است و تا به حال روی آن کار نشده است.
کاشف می افزاید: اگر هم کاری شده در حد تجربیات فردی بوده و برخی آزمون و خطاهایی داشته اند. ولی هیچ وقت کارهای روشمند و علمی نشده است که جرات کنیم آن را بنویسیم و به صورت علمی ارائه کنیم.
او ادامه می دهد: تصور کنیم ساز مانند بچه ای است که بزرگ می شود و رشد می کند و بر اساس طبیعتش یاد می گیرد که رشد کند. مانند یک بچه براساس محیطی که در آن بزرگ می شود آموزش می بیند. مثلا اگر در چین بزرگ شود چینی یاد می گیرد و در محیط ایرانی فارسی یاد می گیرد.
این رهبر ارکستر معتقد است: ساز هم همین است اگر روند تکاملش را در عرض چند صد سال نگاه کنید، سازی که همیشه به عنوان ساز سولیستی نگاه شده در جهت سولیستیک و تکنوازی ارتقا پیدا کرده و سازی که وارد ارکستر شده در جهت کار ارکسترال. و سازهایی مثل ویولن هستند که در هر دو جهت رشد پیدا کردند.
کاشف می گوید: ولی اگر شما ویولن دوره باروک را هم با امروز مقایسه کنید می بینید پتانسیل ارکستری نداشته است. سوال من این است ما از تار در ارکستر چند سال استفاده کردیم؟
این رهبر ارکستر درباره موانع تشکیل ارکستر با سازهای ایرانی اظهار می کند: بخشی از این مشکلات به مسائل تکنیکی خود ساز مربوط است. مثلا مسأله کوک خودش یکی از این مشکلات است. یکی دیگر از مسائل آرایش ارکستر است که به نظر من یکی از اساسی ترین مشکلات ماست. برای این که هیچ فکری برایش نکرده ایم. مثلا اگر ۴ نوازنده داریم گرد می نشینند ۸ تا یا ۲۵ نفر هم باشند باز هم گرد می نشینند. یک نیم دایره از سمت چپ یا راست صحنه.
او ادامه می دهد: این کار چه نتیجه ای دارد؟ آیا نتیجه صوتی اش خوب است؟ از نظر تکنیک همنوازی خوب است؟ پاسخ این است: هیچ کدام. و بسیاری دلایل فنی دیگر که مطرح کردن آنها باعث می شود نیاز به اثباتشان هم پیش بیاید و اثباتش هم در یک مصاحبه و گزارش نمی گنجد و نیاز به آزمایش های متعدد دارد.
دیدگاهتان را بنویسید