بسیاری از بازیگران و کارگردانانی که در مراسم نکوداشت فریماه فرجامی سخنرانی کردند، معتقد بودند سرنوشت این بازیگر ناشی از تصمیمهای اشتباه خود و همچنین بیرحمی جامعه و سینما بوده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مراسم نکوداشت فریماه فرجامی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون عصر امروز (چهارشنبه سوم مهر) با حضور جمعی از اهالی سینما و علاقهمندان در خانه سینما برگزار شد.
محمد متوسلانی، امین تارخ، نوید محمدزاده، سیروس الوند، حبیب رضایی، گلاب آدینه، هستی مهدویفر، منوچهر شاهسواری، محمد رحمانیان، علیرضا داودنژاد و… از جمله چهرههای حاضر در این مراسم بودند.
متوسلانی: فرجامی فراز و فرود بسیار داشت
در ابتدای این مراسم، محمد متوسلانی، بازیگر و کارگردان پیشکسوت سینمای ایران روی صحنه حضور پیدا کرد و درباره فریماه فرجامی گفت: «بازیگری و سینما بسیار حرفه بیرحمی است و جامعه هم زیاد ترحم ندارد و این اتفاق اگر خانم هم باشید تشدید میشود. من اولین بار که فریماه فرجامی را دیدم در یک جلسه خصوصی برای نمایش فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی بود. وقتی او را دیدم فهمیدم که یک ستاره به سینمای ایران اضافه میشود، حضورش در ابتدای کار بسیار چشمگیر بود و همسرم وقتی میخواستم فیلم «سووشون» را بسازم پیشنهاد داد نقش زری را به او دهم اما متاسفانه این فیلم ساخته نشد.»
او ادامه داد: «خانم فرجامی فراز و فرود بسیاری را تجربه کرد و اگر به نظرم در یک بستر مناسبی قرار میگرفت میتوانست کمک بیشتری به سینمای ایران کند، ماندگاری در سینما کار مشکلی است و بازیگر باید برای حفظ این موقعیت بسیاری از مسایل را رعایت کند، انتخابهای درستی هم انجام دهد و مراقبت خود و حرفهاش باشد.»
این سینماگر تاکید کرد: «تصور من این است که خانم برجامی نه خودش توانست تصمیمهای درستی بگیرد و نه مشاور خوبی داشت، به همین دلیل علی رغم استعدادی که داشت نتوانست آنطور که از تواناییاش انتظار میرفت به جایگاه مناسب و درستی در سینمای ایران دست پیدا کند. وقتی در «بانی چاو» با او همبازی بودم احساس میکردم اعتماد به نفس لازم را به دلیل وقفهای که در کارش رخ داد سر صحنه نداشت.»
خانم فرجامی فراز و فرود بسیاری را تجربه کرد و اگر به نظرم در یک بستر مناسبی قرار میگرفت میتوانست کمک بیشتری به سینمای ایران کند، ماندگاری در سینما کار مشکلی است و بازیگر باید برای حفظ این موقعیت بسیاری از مسایل را رعایت کند
سپس هستی مهدوی فر، بازیگر سینما برای صحبت درباره فرجامی روی صحنه حاضر شد و با اشاره به اینکه برایم صحبت کردن درباره این بازیگر بسیار سخت و ناراحت کننده است، گفت: «یک روز سر فیلمبرداری یادم نمیآید از خانم فرجامی چه پرسیدم اما پاسخ شان این بود که من عاشق سینما هستم، هنوز ندیدم هیچکس با چنین حسی از عشق به سینما بگوید. همواره سعی کردم از پیشکسوتان اصول بازیگری را یاد بگیرم اما یک سوال همیشه گوشه ذهنم بود که چقدر مسئولیت بازیگری سنگین است؟ ما چقدر حاضر هستیم این مسئولیت و عواقب آن را بپذیریم؟ همین.»
در ادامه این مراسم پیام ویدئویی از مجید مظفری که در فیلم «تیغ و ابریشم» با فرجامی همبازی بود برای حضار پخش شد و او درباره این بازیگر بیان کرد: «من و فریدون گله باهم ارتباط بسیار نزدیکی داشتیم و در فیلم «زیر پوست شهر» همکاری کردیم. او یک روز به من زنگ زد و گفت سه پرس ناهار بگیر و به خانه من بیا. وقتی رسیدم بسیار شوکه شدم چون دختری را دیدم که بسیار زیبا بود و جرات نمیکردم در چشمانش نگاه کنم.»
او ادامه داد: «فریماه فکر میکنم دختر عمه فریدون گله بود، وقتی صحبت کردیم او به من گفت فریماه فرجامی دانشکده هنرهای دراماتیک قبول شده است و من میخواهم او را دست تو بسپارم. من هم او را به گروه دانشجویی متشکل از محمود جوهری بازیگر نقش رئیسعلی و چند تن از هنرمندان دیگر بردم و در نهایت فرجامی در فیلم «خط قرمز» اولین نقش خود را بازی کرد.»
مظفری درباره خاطراتی که از این بازیگر دارد، بیان کرد: «من خاطرات بدی از ایشان ندارم جز اینکه با خبر شدم در بستر بیماری هستند، در سعادت آباد فیلمی به کارگردانی سامان مقدم میساختیم که یک روز دیدیم سر صحنه آمد و با هم گپ زدیم و وقتی او را سر حال دیدم آن خاطره بد از ذهنم دور شد. آرزوی سلامتی برایش دارم و امیدوارم به سینمای خودش، سینمای ایران بازگردد.»
رحمانیان: امیدوارم دوباره او را در سینما ببینیم
در بخش دیگر این مراسم محمد رحمانیان پشت تریبون قرار گرفت و درباره خاطرات خود از فرجامی، توضیح داد: «او اولین ستارهای بود که فارغ از روند ستارهسازی قبل از انقلاب وارد سینما شد، تحصیل کرده و شاگرد بهرام بیضایی و هنرمندان بزرگ تئاتر بود. در گروه تئاتر مجید جعفری کار میکرد و در نمایشهای ماندگاری چون «الموت» و «عنکبوت» بازی کرد. خانم فرجامی از طریق همین اجراهای تئاتر مورد توجه مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم «خط قرمز» قرار گرفت.»
او ادامه داد: «یادم هست زمان نمایش فیلم «خطر قرمز» در جشنواره فجر بود و خانم فرجامی با دست شکسته به سینما آمده بود و در آن شلوغی و دعوای جلوی در سینما میخواست وارد شود، یکباره تمام کسانی که در حال دعوا بودند آرام گرفتند و به عنوان بادیگار خانم فرجامی راه باز می کردند تا وارد شود. معذرت میخواهم اما من هم جزو همان بادیگاردها بودم. وقتی مدتی بعد در اداره تئاتر من را دیدند به شوخی گفتند سلام نجات دهنده من.»
رحمانیان همچنین خاطرات دیگری از او در تئاتر تعریف کرد و سپس گفت: «زمانی برای بازیگران هیاتهایی تشکیل شده بود که باید اثبات میکردند نقشی که بازی میکنند واقعیت خودشان نیست، برای فریماه نوشته بودند سوسول سلطنت طلب، آن وقت او برای توضیح رفت و حدود یک ساعتی جلسهاش طول کشید و سپس که بیرون آمد بغضش ترکید. خیلی خوشحالم درباره او صحبت کردم و متاسفم که در میان ما نیست، امیدوارم که هر چه زودتر چهره زیبایش را چه روی پرده و چه در کنار خود ببینیم.»
در ادامه علیرضا داودنژاد که در فیلم «بی پناه» با او همکاری داشت، درباره این تجربه بیان کرد: «من با فریماه در تست دانشکده هنرهای دراماتیک آشنا شدم و زمانیکه خواستم این فیلم را بسازم، یاد او افتادم و ملاقاتی داشتیم، قرار گذاشتیم و سر صحنه فیلمبرداری رفتیم و همکاری خوبی بینمان شکل گرفت و در همین حین خبری به من رسید که خواهرم تصادف کرده و درگذشته است. فیلمبرداری تعطیل شد و من از نظر روحی اوضاع خوبی نداشتم و فریماه آمد من را دلداری دارد و از روی زمین بلندم کرد و این فیلم هم نتیجه زحمات اوست.»
فتحی: استایل فرجامی را در طول این ۳۰ سال ندیدم
حسن فتحی، دیگر هنرمندی که به صورت ویدئویی پیامی را برای این مراسم ارسال کرده بود، درباره همکاریاش با این بازیگر، گفت: «سابقه آشنایی و همکاری من با خانم فرجامی به حدود ۲۵ سال پیش باز میگردد، زمانیکه عزمم را جزم کرده بودم تا سریال «پهلوانان نمیمیرند» را بسازم. جلساتی برای توافق با بازیگران داشتیم اما خوب پیش نمیرفت و من هم نگران بودم همکاریمان شکل نگیرد اما ایشان وقتی از نگرانی من آگاه شدند با مبلغی پایینتر از شان خود قبول کردند در سریال بازی کنند.»
این کارگردان افزود: «استایل بازیگری ایشان را در این ۳۰ سالی که در حوزه سینما هستم ندیدم، فرم بازیگری، بدن آماده و فیزیک پرنشاطشان من را یاد بازیگران تئاترهای انگلیسی میانداخت. ایشان در هنگام بازیگری تنها دیالوگ نمیگفت بلکه از تمام اعضای بدنش در یک حرکت هماهنگ کمک میگرفت. من همواره برای نظرات ایشان گوش شنوایی داشتم و ما حصل آشنایی من با این بانوی عزیز دو سریال بود که جزو خاطرات خیلی خوب من در کارنامه کاریام محسوب میشود. صمیمانه آرزو میکنم تا امکانی برای حضور دوباره ایشان در سینما فراهم شود.»
تارخ: مراقب باشیم تعداد فریماه فرجامیها بیشتر نشود
در بخش بعدی این مراسم نوبت به امین تارخ رسید که با حضور روی صحنه، درباره فرجامی صحبت کند. او با تاکید بر اینکه امروز هم متاثر است و هم خوشحال، گفت: «از برگزاری بزرگداشتهای اینچنینی خوشحالم چون به پیگیری دوستان یادی از هنرمندانی که در حاشیه قرار گرفتند به هر دلیلی زنده شد، در مورد فریماه عزیز به نظرم تقصیر و تقدیر باعث شد آنقدری که باید سینما از حضورش بهره نگیرد. چون فریماه عزیز ما نمونههای بسیاری مانند پرویز فنیزاده، خسرو شکیبایی، حسن جوهرچی و بسیاری از هنرمندان داشته و داریم.»
ما الان در شرایطی هستیم که پیوسته بوی ناخوش جنگ را میشنویم، پیوسته شرایطی را تجربه میکنیم که قبل از جنگ تحمیلی تجربه کردیم و امیدواریم آن فضای تجربه شده را تکرار نکنیم تا تعداد فریماه ها، خسروها و … بیشتر نشود
این هنرمند تاکید کرد: «واقعیت این است که اگر به عمق قضیه کمی دقت کنیم بخشی از اتفاقات ناگواری که برای دوستان عزیزمان میافتد را میتوانیم به گردن خودشان بیندازیم اما تقصیر عمده بر گردن جامعهای است که قربانی میگیرد. منظور سیاسی ندارم اما به نظرم اتفاقات صنفی در حال رخ دادن است که سینما را به سمت نازیباییها کشیده و ما باید جلویش را بگیریم. نباید از یاد ببریم که قربانیهای فراوان دیگری در راه هستند و ما و خانه سینما میتوانیم فریادرس باشیم. فکر میکنم مسئولان فرهنگی و سیاسی کشور باید قدری مراقبتهای بیشتری نسبت به فضای فرهنگی داشته باشند تا نمونههایی مانند فریماه عزیز را در آینده نبینیم. خاطرت بسیاری از او دارم که بسیاری مربوط به پشت صحنه میشود، یادم میآید زمانیکه فیلم «سرب» را در تهران و زیر موشک باران کار میکردیم، چند بار آژیر قرمز به صدا در میآمد، همه ما در یک مکانی پناه میبردیم و دوربین به تنهایی در وسط صحنه خودنمایی میکرد و پس از آژیر سفید این جمله شنیده میشد که نوبت ما نبود.»
تارخ همچنین گفت: «ما الان در شرایطی هستیم که پیوسته بوی ناخوش جنگ را میشنویم، پیوسته شرایطی را تجربه میکنیم که قبل از جنگ تحمیلی تجربه کردیم و امیدواریم آن فضای تجربه شده را تکرار نکنیم تا تعداد فریماه ها، خسروها و … بیشتر نشود.»
الوند: نکوداشت او بدون حضورش تلخ است
سیروس الوند که در فیلم «ساغر» از حضور فرجامی بهره برده بود، دیگر سینماگری بود که با حضور پشت تریبون درباره این بازیگر باسابقه گفت: «نکوداشت او بدون حضورش تلخ است، وقتی گفته میشود که او اولین ستاره پس از انقلاب بوده است این پرسش پیش میآید که فرصت برگزاری یک بزرگداشت برای او در طول این همه سال نبوده است؟»
او سپس با یادی از مسعود کیمیایی، بیان کرد: «یک روز در دفتر مسعود بودم که عکسی از فریماه را روی میز گذاشت تا به من معرفی کند، در حالیکه من او را میشناختم. یادم هست آن روزها دو کارگردان میخواستند «چشم هایش» بزرگ علوی را بسازند آن هم به دو دلیل، یکی خود اثر و دیگری چشمهای نافذ و خاص فریماه فرجامی. او اگر چهره خوبی نداشت مطمئنا بازیگر نمیشد. هنوز یکی از لازمههای بازیگری جذابیت فیزیکی است و خیلی هم خوب نیست. ما فقط به تیپ خوب بازیگر اکتفا میکنیم و وقتی میبینیم جلوی دوربین خوب بازی نمیکند، گلایهمند هستیم. وقتی آموزشی به او ندادهایم چه انتظاری داریم؟ فیلم «ساغر» را اگر او نبود اصلا نمیساختم، چون فقط فرجامی در حد و اندازه نقش بود.»
کیمیایی: متاسفم که اتفاق ناگواری برایش رخ داد
سپس نوبت به پخش پیام ویدئویی مسعود کیمیایی رسید که درباره این بازیگر گفت: «فریماه فرجامی در کار و اخلاق زیبا و درخشان بود. یک شب در سال ۵۸ تئاتر «شب بیست و یکم» را دیدم که دو بازیگر درخشان در آن بودند و من هر دو را برای همکاری دعوت کردم. فریماه فرجامی و خسرو شکیبایی. هر دو کار سینماییشان را با من شروع کردند. فرجامی را در «سرب»، «خطر قرمز»، «کرم و ابریشم» و … ببینید، واقعا درخشان بود، حس بازیگری ناب و گویش درستی داشت.»
متاسفم که اتفاق ناگواری برایش رخ داد، اصلا مگر میشود اتفاقی بتواند هنرمند را از هنرش دور کند؟ من نمیدانم چرا این اتفاق دامن فریماه را گرفت
او همچنین افزود: «متاسفم که اتفاق ناگواری برایش رخ داد، اصلا مگر میشود اتفاقی بتواند هنرمند را از هنرش دور کند؟ من نمیدانم چرا این اتفاق دامن فریماه را گرفت، شاید خودش دوست نداشت دیگر صدای دوربین، صدا و حرکت را بشنود. فریماه هنوز است، سلام و درود بر تو.»
پیام فریماه فرجامی به مردم
در پایان این مراسم گفت و گویی ویدئویی با فریماه فرجامی برای حضار پخش شد و او درباره فعالیتش در حوزه بازیگری بیان کرد: «خیلی از بازیگر شدنم خوشحالم چون همیشه با مردم در ارتباط بودم، خیلی خوشحالم که با رخشان بنیاعتماد و علی حاتمی کار کردم. من از خیلیها یاد گرفتم و از کودکی بازیگری و تئاتر را دوست داشتم. امیدوارم که همدیگر را دوست داشته باشیم و به هم عشق هدیه بدهیم.»
او همچنین نظرش را درباره اینکه در برخی از فیلمها گویندگان به جایش صحبت کردند، اینطور بیان کرد: «من به صدای خودم بسیار عادت دارم و با احترام به همه کسانی که همکاری داشتیم، صدای خودم را بسیار دوست داشتم. همه زندگی من «خط قرمز» و مسعود کیمیایی است، همه زندگی من فریدون گله است، حتی سیروس الوند در «ساغر» که خیلی سخت گیر بود و غر میزد. با رخشان بنیاعتماد هم همکاری خوبی در «نرگس» داشتیم، او بسیار سخت گیر بود. من همه را خیلی دوست دارم، عاشق مملکتم و همه مردم ایران هستم.»
سپس هدایایی به نماینده فریماه فرجامی در مراسم با حضور گلاب آدینه، نوید محمدزاده و حبیب رضایی اهدا شد.
دیدگاهتان را بنویسید