«ایده اصلی» فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی خانم آزیتا موگویی است. این فیلم پس از اکران در جشنواره فیلم فجر، چند هفتهای است که در سینماهای کشور به اکران عمومی درآمده است.
آزیتا موگویی در سالهای اخیر، سِمَتهای مختلفی مثل منشی صحنه، طراح صحنه، تولید و تهیهکنندگی را تجربه کرده است. وی سال ۱۳۹۲ با ساخت فیلم «تراژدی» براساس فیلمنامهای بهقلم آقای رضا کریمی، نخستین تجربه کارگردانی را در کارنامه فعالیتهای هنریاش ثبت کرد که با موفقیتهای متعددی روبهرو شد. موگویی توانست برای فیلم «تراژدی» در سیودومین دوره جشنواره فیلم فجر، در بخش «نگاه نو» بهترین کارگردانی نامزد شود. وی بهعنوان دومین تجربه کارگردانیاش بهسراغ «ایده اصلی» رفت. این فیلم این روزها در اکران بهسر میبرد و فروش قابلتوجهی هم داشته است. فیلم جدید آزیتا موگویی درحالحاضر و پس از گذشت سه هفته از اکران، در صدر فروش هفتگی سینمای ایران قرار گرفته است. بد نیست قبل از گفتوگو با آزیتا موگویی، کمی فیلم جدیدش را با نگاهی انتقادی مرور کنیم.
آیا فیلم با منطقه تجاری مذکور قرارداد یا تعاملی داشته است؟
منطقه آزاد کیش به این پروژه کمک لجستیک کرده است. کمکهایی مثل اقامت و هماهنگی برای فیلمبرداری و مواردی ازایندست که بسیار راهگشا بود.
ایده اولیه فیلم چطور رقم خورد؟
من از یکیدو سال پیش تصمیم گرفته بودم قصهای درباره معاملات بزرگ اقتصادی بسازم و دراینزمینه با رضا کریمی صحبتهای مفصلی کرده بودم که درنهایت، به ایده اولیه این فیلم منجر شد. کریمی برای نگارش فیلمنامه امیر عربی را پیشنهاد کرد که سابقه همکاری در سریال «راه طولانی خانه» را باهم داشتند.
یکی از نقدهای وارده به فیلم شما فضای پررنگ زندگی لاکچری در آن است؛ بهطوریکه بیشتر تزیینی است تا کارکردی. نظرتان چیست؟
وقتی قرار است درباره مناقصهای بینالمللی حرف بزنیم که به پول و مناسبات کلان اقتصادی نیاز دارد، طبیعی است سطح زندگی آدمهای درگیر این ماجرا به این شکل باشد. اتفاقا ما بخش کوچکی از رفاه و زندگی مجلل این طبقه اجتماعی را بهتصویر کشیدیم. من آدمهایی را سراغ دارم که برای غذاخوردن و جلسه کاری در یکی از رستورانهای معروف پاریس، امشب پرواز میکنند و فرداشب به کشور برمیگردند. بنابراین، فضای تزیینی درباره زندگی این افراد شوخی بزرگ است.
روایت چندخطی داستان باعث سردرگمی مخاطب نمیشود؟
تصور نمیکنم؛ چون نوع دیگری از روایت و پیشنهادی تازه به مخاطب است. ضمنا یادمان نرود که مخاطب امروز به فیلمها و سریالهای خارجی دسترسی لحظهای دارد که بسیاری از آنها دیگر مدل همیشگی قصهگویی، ساخت و پرداخت را ندارند.
آیا باتوجهبه شباهت فضای فیلم شما به برخی نمونههای خارجی که اتفاقا قصه آنها هم کلاهبرداری است، از فیلم خاصی الهام گرفتهاید؟
من علاقه بسیار زیادی به فیلم «نیش» دارم و فکر میکنم این علاقه کاملا مشهود است.
آیا تعدد چالش بین شخصیتها باعث شده که در اکران عمومی، فیلم را کوتاه کنید؟
در زمان جشنواره فیلم فجر، همه فیلمها برای رسیدن به این رویداد، تعجیلی را تجربه میکنند. این تعجیل شامل حال ما هم شد. پس از جشنواره براساس مجموع نظراتی که گرفتیم و گفتوگو با بهرام دهقانی، به این نتیجه رسیدیم که بخشی از تکرارها را کم کنیم تا به این شکل فیلم ریتم روایی بهتری پیدا کند.
برخی معتقدند گرههای داستان اغلب ازطریق دیالوگ (مثل تماس تلفنی) باز میشود. این رویه دلیل خاصی دارد؟
وقتی آدمهای قصه در پراکندگی جغرافیایی بهسر میبرند و درعینحال، یک هدف مشخص دارند، طبیعی است که از تلفن استفاده کنند.
آیا شخصیتهای مکاری مثل آدمهای قصه شما برخلاف ادعاهایشان بهراحتی فریب نمیخورند؟
همیشه کسانی هستند که از بقیه باهوشترند. این توضیح بهتری است.
فیلم تجاری ساختهاید؟
من فیلم ساختهام!
دیدگاهتان را بنویسید