×
×

قرار نبود خواننده شوم؛ شاید روزی با بنیامین همکاری مشترک داشته باشم

  • کد نوشته: 19959
  • 29 خرداد 1391
  • ۱۴ دیدگاه
  • مهدی مقدم بعد از پنج سال بالاخره آمد، اما با احتیاط! چهره اش نشان می دهد که آرام تر از گذشته شده و دیگر مثل گذشته سرش بوی قرمه سبزی نمی دهد!

  • موسیقی ایرانیان – مصطفی امامی: مهدی مقدم بعد از پنج سال بالاخره آمد، اما با احتیاط! چهره اش نشان می دهد که آرام تر از گذشته شده و دیگر مثل گذشته سرش بوی قرمه سبزی نمی دهد. مهدی پنج سال ممنوع الکار بود و نتوانست آلبوم جدید وارد بازار کند و همین موضوع باعث شده بود همه تشنه صدای او باشند و منتظر بمانند تا ببیند او در اولین آلبوم خود بعد از اخذ دوباره مجوز، چه کار خواهد کرد که انصافاً مهدی در احتیاط توانست تا حد زیادی توقعات را پاسخ بدهد و با انتخاب ترانه های خوب و ملودی های خاص یک آلبوم خوب و شنیدنی را برای هوادارانش و اهالی موسیقی جمع و جور کرد. او شاید قربانی ماجرای کلیپ در ایران است. کسی که به خاطر اشتباهات دیگران مجبور شد پنج سال در خانه بنشیند و هیچ فعالیتی نداشته باشد! می گوید در برهه ای حتی تصمیم گرفته که از ایران مهاجرت کند اما نتواسته دوام بیاورد و ایران را ترجیح داده است.


    قرار نبود خواننده شوم

    سوم آبان ۱۳۶۰ و در تهران متولد شدم،فارغ التحصیل رشته گرافیک هستم و هم اکنون به کار خوانندگی،طراحی داخلی و بعضی اوقات بازیگری مشغولم .سه خواهر و یک برادر دارم. از ابتدا دوست داشتم که بازیگر شوم و تصمیمی برای خواننده شدن نداشتم از طرفی به نقاشی هم علاقه مند بودم و از کودکی نقاشی ام خوب بود و نسبت به هم سن و سال های خودم در این زمینه خیلی بالاتر بودم.با توجه به علاقه ای که به بازیگری داشتم احساس کردم ورود به بازیگری از طریق هنرستان صدا و سیما راحت تر است اما در آن سالی که من به این هنرستان وارد شدم رشته بازیگری جزوه رشته های ثبت نامی نبود و در نهایت به دلیل علاقه ای که به گرافیک  داشتم  این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم. .در کنار تحصیل در رشته گرافیک کار تاتر را هم از تاتر گلریز و کار «کلک نزن» به کارگردانی آقای سمسار زاده شروع کردم (در این تاتر آواز می خواندم). چند سال به همین روال طی شد و من تقریبآ هر شب علاوه بر بازی در تاتر های مختلف آهنگ هم می خواندم(بعضی اوقات آهنگ های خواننده های دیگر و بعضی اوقات آهنگ هایی که برای تاتر ساخته شده بود)واین موضوع باعث شد نسبت به قبل پخته تر شوم.چند کار رادیویی هم داشتم که از بارزترین آنها میتوانم به “جمعه ایرانی” اشاره کنم که یکی دوبار زنده در این برنامه اجرا داشتم.به هرحال در سال ۸۰ تهیه آلبوم “خونسرد” را آغاز کردم و بعد از سه سال و در سال ۸۳ این آلبوم روانه بازار شد و با پخش کلیپ ها توانست در بازار شناخته شود و به فروش خوبی دست پیدا کرد و تا حد کمی اسم مهدی مقدم شنیده شد.در همان زمان به همراه پیام شمس شروع به جمع کردن آلبوم “سونامی” کردیم که این آلبوم هم در سال ۸۶ وارد بازار شد.

     

    بعضی ها بیخودی بزرگ شده اند

    فکر می کنم بزرگترین مشکل جامعه موسیقی ایران این است که کسی چشم دیدن موفقیت همکاران دیگرش را ندارد.البته دوستان خوش قلبی هم هستند و موفقیت دیگران آزارشان نمی دهد و کار خوب باعث خوشحالی شان می شود ولی اغلب بچه ها این مشکل را دارند.مشکل دیگر جامعه موسیقی این است که یک سری افراد الکی بزرگ شده اند و واقعآ جایگاهی که الان دارند حقشان نیست.این موضوع هم دلایل مختلفی دارد،یا شرکتی که با این خواننده کار می کند تبلیغاتی زیادی می کند یا با آهنگسازان برجسته ای کار می کنند و یا از طریق برخی مجلات زرد که خیلی ها را بدون هیچ پشتوانه هنری بزرگ کرده اند، حمایت می شوند.برخی مجلات هستند که برای خودشان نظر سنجی می گذارند که کدام آهنگ زیباترین آهنگ سال است یا کدام خواننده بهترین خواننده سال است و معلوم هم نیست که چه کسانی در این نظر سنجی ها شرکت می کنند.متاسفانه مجلات زرد موسیقی به موسیقی لطمات زیادی می زنند.فلان مجله به خاطر این که آقای X از شعر سردبیر مجله استفاده کرده است عکس این آقا را روی جلد میزند که جبران کرده باشد یا فلان خبرنگار به خاطر دعوت شدن به کنسرت از سوی یکی از خوانندگان از او خوب می نویسد تا به خاطر دعوت به کنسرت تشکر کرده باشد.

     

    • پنج سال ممنوع الکاری برایت چطور گذشت؟

    خب خیلی سخت بود. در این پنج سال به جز اینکه نمی توانستم فعالیتی در موسیقی داشته باشم، عده ای بودند که مدام من را سرزنش می کردند که تو زیر تعهداتی که داشتی زدی و کلیپ هایت را از شبکه های ماهواره ای پخش کرده ای. حتی خیلی از دوستان نزدیکم که می دانستند من مقصر نبودم هم من را سرزنش می کردند. البته نمی خواهم بگویم که من هیچ تقصیری در این ماجرا نداشتم! به هر حال من هم می توانستم این مشکل را با شکایت یا از طریق های دیگر مدیریت کنم و حسن نیتم را زودتر نشان دهم. در کنار دوستانی که از مشکل به وجود آمده برای من ناراحت شدند، خیلی ها هم بودند که در این مدت از دیدن ممنوع الکار بودن من خوشحال بودند.

    • چرا این عده از ممنوع الکار شدن تو خوشحال بودند؟

    فکر می کنم زمانی که مشغول بودم در کارم موفق بودم. در آن زمان در انتخاب موسیقی هایم درست عمل می کردم و از آهنگ سازهای خوبی مثل سعید سام و پیام شمس در کنارم سود می بردم که به پیشرفت کارم کمک شایانی می کردند. در مورد کلیپ هم همینطور، شاید پخش کلیپ ها اشتباه بود اما من در کلیپ هایم هیج خارج از چهارچوب حرکت نکردم و سعی کردم قوانین را در ساخت کلیپ هایم رعایت کنم. بدو اغراق و تعارف می گویم که آن روزها خیلی ها با نگاه به سیستم کاری من مسیرشان را ادامه می دادند و حتی در کوچک ترین مسائل مثل آرایش مو هم از من الگو می گرفتند و این مسائل باعث می شد که خیلی ها دوست نداشته باشند موفقیت من را ببینند و حسادت به خرج بدهند.

    • دلایل این موفقیت هایی که می گویی چه بود؟ می خواهی بگویی خیلی باهوش بودی؟

    نه اصلاً! اتفاقاً من آدمی هستم که به خیلی از مسائل دقت نداشتم و اگر کمی با دقت و هوش بیشتری عمل می کردم شاید دچار این ممنوع الکاری طولانی نمی شدم. فکر می کنم این مسیری بود که خدا برای من مقدر کرد و تقدیرم این بود که شرایط برای موفقیتم فراهم شود، وگرنه من نه سیاست درستی در کارم داشتم، نه مشاوران خیلی خوبی در کنارم بودند و نه …. حتی جالب است بدانی که در قالب دوست، خیلی ها برایم دشمنی می کردند اما به هرحال خواست خدا اینطور بود

    • شبکه مهاجر برای اولین بار کلیپ هایت را پخش کرد، این شبکه مگر در آن زمان مجاز نبود؟

    شبکه مهاجر به مدت شش ماه از وزارت ارشاد مجوز فعالیت داشت و کسی هم در آن زمان به دلیل پخش کلیپ هایش از شبکه های مجاز ممنوع الکار نمی شد. بعد از لغو مجوز این شبکه، بخش نامه ای از ارشاد صادر شد که دیگر نباید از طریق این شبکه کلیپ های خواننده ها پخش شود و همه ما خواننده ها هم تعهد دادیم که دیگر با این شبکه همکاری نداشته باشیم.

    • پس چی شد که با ممنوع الکاری مواجه شدی؟

    آلبوم سونامی در همان ایام منتشر شد و من تمام حقوق مادی و معنوی این آلبوم را واگذار کرده بودم و هیچگونه دخل و تصرفی روی آن نداشتم. متاسفانه بعد از چند روز که از انتشار آلبوم می گذشت کلیپ هایم از شبکه ایران موزیک پخش شد و همه گفتند مهدی مقدم تو تعهد داده بودی که دیگر کلیپ هایت از شبکه های غیر مجاز پخش نشود، چرا دوباره این کار را تکرار کردی؟ و این در شرایطی بود که من هیچ دخل و تصرفی نمی توانستم در مورد این آلبوم داشته باشم چون تمام حقوق مادی و معنوی آن را واگذار کرده بودم. حتی در آن روزها من از دوستی که کار را خریده بود خواستم که پخش کلیپ ها را متوقف کند اما ایشان در جواب گفت که این کار متعلق به من است و خودم راجع به آن تصمیم می گیرم، اگر می خواهی کلیپ هایت پخش نشود، پول من را برگردان تا من هم پخش کلیپ ها را متوقف کنم! این موضوع برای من مقدور نبود و همینطور بی تجربگی هم باعث شد نتوانتم درست این مشکل را مدیریت کنم و در نهایت این مشکل برایم به وجود آمد.

    • تو نرفتی به ارشاد بگویی که شخص دیگری دارد کلیپ ها را پخش می کند؟

    چرا، به ارشاد مراجعه کردم و موضوع را با دوستان در میان گذاشتم و در جواب به من گفتند برای این که ثابت شود که این مساله از جانب شما نبوده، باید حسن نیتت را ثابت کنی و بگویی که در پخش کلیپ ها بی تقصیر بودی و این کار هم میسر نبود مگر با شکایت از شرکتی که حقوق کار را خریداری کرده بود.

    • شکایت کردی؟

    نه، من نمی توانستم این کار را انجام دهم چون هم از آن ها چک داشتم  و هم انصافاً در طول مدتی که با هم همکاری می کردیم به من بدی نکرده بودند و یک نوع رودرواسی بین ما وجود داشت که باعث می شد من به سمت شکایت نروم. من در این ماجرا سوختم و ساختم و ترجیح دادم از کسی شکایت نکنم. به هرحال این یک بیزینس دو طرفه بود و من هم به این موضوع تن داده بودم. زمانی که انسان وارد آب می شود باید این را قبول کند که بدنش خیس می شود، من هم پذیرفتم…

    • بعد از این ماجراها باز هم شاهد این بودیم که شبکه پی ام سی کلیپ های جدیدی از تو پخش می کرد…

    بعد از اینکه من با ممنوع الکاری مواجه شدم درآمد آنچنانی نداشتم و برای گذران زندگی کلیپ می ساختم و به شرکت های مختلف می فروختم و این شرکت ها کلیپ ها را به شبکه ها موسیقی واگذار می کردند و من خودم هیچ کلیپی را به طور مستقیم به این شبکه ها واگذار نکردم و از همین جا اعلام می کنم که بنده به هیچ عنوان به هیچ شبکه ای کلیپ ارائه نکرده ام و هیچ رضایت نامه ای هم برای پخش کلیپ هایم به شبکه های مختلف ماهواره ای نداده ام. آن روزها واقعاً شرایط سختی داشتم و نسبت به اخذ مجوز نا امید شده بودم و همه اطرافیانم می گفتند دیگر فکر مجوز هم نباش و اگر می خواهی موسیقی را دنبال کنی از ایران برو…

    • شادمهر با چنین محدودیت هایی مواجه شد و تصمیم به مهاجرت گرفت، تو چرا نرفتی؟

    شادمهر هم با محدودیت مواجه شد اما واقعاً تا این اندازه نبود! شادمهر بعد از آلبوم «دهاتی» در یک فیلم هم بازی کرد و بعد تصمیم به مهاجرت گرفت و اگر کمی تحمل می کرد می توانست مجوز بگیرد و کارش را در ایران ادامه دهد اما به هرحال اینطور صلاح دید که از ایران مهاجرت کند.

    • خب تو که می گویی شرایطت سخت تر از شادمهر بوده چرا تصمیم به مهاجرت نگرفتی؟

    راستش من در برهه ای این تصمیم را گرفتم و از تو چه پنهان چند صباحی هم رفتم تا در آنجا کار کنم اما اول از همه دوری خانواده ام را نتوانستم طاقت کنم و نمی توانستم این موضوع را بپذیرم که دیگر نمی توانم به ایران بازگردم. خیلی از خوانندگانی که در خارج از کشور کار می کنند امروز به سختی زندگی می کنند و تعداد کسانی که دارند آنجا خوب زندگی می کنند انگشت شمار است. خیلی ها می گویند اینجا موسیقی مافیا دارد اما این موضوع را نباید فراموش کرد که آنجا مافیا به شدت نقش پررنگی دارد و این مافیا اگر بخواهد می تواند به راحتی شما را از صحنه موسیقی حذف کند. خیلی از خواننده ها بودند که روزی حرف اول را در موسیقی پاپ می زدند اما امروز کسی سراغ آن ها نمی رود. نمونه اش همین خواننده ای که به دلیل فکر و خیال هایی که کرد به سراغ مشروبات الکی رفت و آنقدر مصرف کرد تا دچار نارسایی کبد شد! این حق آن خواننده نبود چون واقعاً برای کارش زحمت کشید اما مافیای بی رحم موسیقی که آنجا وجود داشت او را کنار گذاشت باعث شد چنین وضعیتی برایش درست شود.

    • در آن برهه خیلی ها کلیپ ساختند و بعد هم بدون مشکل وارد فضای مجاز شدند و کار کردند اما تو پنج سال ممنوع الکار شدی، می شود گفت که تو را تنبیه کردند تا درس عبرتی باشی برای دیگران؟

    ببین اگر تنبیهی هم در کار بود به این دلیل بود که من دو بار تعهد داده بودم و به همین دلیل هم شرایطم با بقیه دوستان متفاوت بود. من شک ندارم که دوستان در وزارت ارشاد با کسی خصومت شخصی ندارند و در مورد من همانطور که گفتم چون دوبار تعهد دادم و بار دوم هم مثل دفعه اول من چوب اشتباهات دیگران را خوردم و به خاطر اشتباه شرکت که بدون هماهنگی با من کلیپ ها را از شبکه های غیر مجاز پخش کردند، همه چیز به ضرر من تمام شد. این تمام ماجرا بود! بعد از این مسائل در آلبوم « احتیاط » حتی تیزر آلبوم را که ساخته بودم هم در آلبوم قرار ندادم تا مبادا شبکه های ماهواره ای آن را پخش کنند و من دچار مشکل نشوم!

    • در این پنج سال به سراغ شغل های جانبی مثل طراحی دکوراسیون داخلی و تاسیس باشگاه مردانه رفتی، انگار می خواستی سرت را به نحوی گرم کنی تا مشکل مجوزت حل شود، نه؟

    خب من الان هم کم و بیش کار طراحی دکوراسیون داخلی را انجام می دهم اما باشگاه مردانه ای که گفتی، به دلیل اینکه خودم بالا سر کار نبودم با شکست مواجه شد و ترجیح  دادم آن را تعطیل کنم. دلیل پرداختن به این مشاغل این بود که به هرحال برای گذران زندگی باید بیزینس می کردم و هم از این راه همانطور که گفتی سرگرم می شدم تا مشکلات برایم آسان تر شود. من هر روز که از خواب بیدار می شدم با خودم می گفتم، خدایا یعنی می شود که کار من درست شود؟

    • یعنی به تو همان روز اول نگفتند برو پنج سال دیگر بیا؟

    نه، متاسفانه در این مدت یک سری افراد هم آمدند و گفتند ما می رویم و خیلی زود مجوزت را می گیریم و هیچ کدام هم برایم کاری انجام ندادند و جز اینکه از کنار من سود مالی خوبی هم بردند، به من کمکی نکردند. گروهی که امروز در کنار من قرار دارد واقعاً تشکیل شده از یک عده بچه های خوب و سالم و حرفه ای که بدون هیچ چشم داشتی با هم کار کردیم و به لطف خدا مشکل مجوز هم حل شد و در مدت خیلی کوتاهی مجوز های لازم برای انتشار آلبوم صادر شد.

    • الان با محسن رجب پور قرار داد پنج ساله بسته ای، درست است؟

    قرار است اگر خدا بخواهد از این به بعد کارهایمان را از طریق شرکت ترانه شرقی منتشر کنیم. در مورد این آلبوم هم باید بگویم چون قبلاً با شرکت آوای مهر مهین و آقای شمس مذاکره کرده بودیم، از نظر اخلاقی درست نبود که تعهدمان را نسبت به این شرکت نادیده بگیریم. به همین دلیل این آلبوم طبق نظر آقای رجب پور توسط شرکت آوای مهر مهین وارد بازار شد. شرکت ترانه شرقی یکی از شرکت هایی است که در کار موسیقی کشورمان خوش نام است و کارهایش را خیلی حرفه ای و محترمانه انجام می دهد و من هم از آنجایی که آسیب های زیادی دیده ام و واقعاً جایی برای ریسک نداشتم تصمیم گرفتم در ادامه راه با شرکت ترانه شرقی همراه باشم.

    • همین که با ترانه شرقی قرار داد بستی ریسک نیست؟ به هرحال محسن رجب پور خواننده های خودش را دارد و درگیر کارهای بنیامین و گروه آریان است…

    فکر نمی کنم اینطور باشد! مگر آقای رجب پور در سال چند کنسرت برای بنیامین و گروه آریان برگزار می کند؟ در ۳۶۵ روز سال یعنی واقعاً فکر می کنید ایشان وقت ندارند برای من چهار شب اجرا ترتیب دهد؟

    • به هرحال تمرکز روی شخص تو نیست…

    خب تو چرا شرکت های دیگر را در نظر نمی گیری؟ برادران حاتم پور، آقای جلیل پور یا دوستان دیگر مگر فقط با یک خواننده کار می کنند؟ آقای رجب پور تا امروز کنسرتی برگزار کرده است که بد بوده باشد؟ قطعاً جواب منفی است و انصافاً کنسرت هایی که توسط شرکت ترانه شرقی تا امروز برگزار شده خیلی خوب و حرفه ای بوده.

    • اما امروز گروه آریان از رجب پور انتقاد می کند که چرا تمرکزت روی بنیامین است…

    به نظر من بچه های گروه آریان چون اولین گروه موفق موسیقی بعد از انقلاب ایران هستند و در آن سال ها خیلی خوب کار کردند و مطرح شدند یک مقدار انتظارشان از آقای رجب پور بیشتر است. من خودم گروه آریان را واقعاً دوست دارم و با خیلی از آهنگ های این گروه خاطره دارم اما فکر می کنم طرفداران بنیامین هستند که باعث شده اند کنسرت های این خواننده بیشتر برگزار شود. اما تا آنجایی که من می دانم آقای رجب پور به گروه آریان تعلق خاطر زیادی دارند و الان اگر به دفتر شرکت ترانه شرقی بروید، عکس و پوستر گروه آریان را بر در و دیوار آنجا مشاهده می کنید و این درحالی است که عکس بنیامین اصلاً آنجا وجود ندارد.

    تو از این بابت دغدغه ای نداری که شاید تمرکز رجب پور روی بنیامین باشد؟

    من سعی می کنم کارم را به بهترین شکل ممکن انجام دهم و خودم را تا جایی که بتوانم از حاشیه دور نگه می دارم و با ارائه کارهای خوب مخاطب خودم را پیدا کنم و طوری کار کنم که مخاطبانم شرکت را مجبور کنند که برایم کنسرت برگزار کنند. فکر می کنم هر کسی که بتواند دقت خوبی روی ساخت آهنگ و انتخاب ترانه داشته باشد می تواند کنسرت های موفقی برگزار کند. الان خیلی از خوانندگانی که دارند کار می کنند مثل محسن یگانه، فرزاد فرزین، بنیامین، گروه آریان و… این شرایط را دارند.

    • در مصاحبه قبلی که با هم انجام دادیم، نسبت به بنیامین نظر مثبتی نداشتی این موضوع روی همکاری ات با ترانه شرقی تاثیر نمی گذارد؟

    من مشکلی با بنیامین ندارم و فکر نمی کنم این مسائل خللی در همکاری من با ترانه شرقی ایجاد کند.

    • و فکر می کنی احتمال همکاری مشترک با بنیامین وجود دارد؟

    شاید روزی این اتفاق بیفتد. هیچ چیزی غیر ممکن نیست!

    • در این مدت آلبوم هایی که منتشر می شد را پیگیری می کردی؟

    بله، در طی این پنج اکثر آلبوم هایی که منتشر می شد را پیگیری کردم و به خصوص آلبوم دوستانی مثل رضا صادقی، محسن یگانه، محسن چاوشی، بنیامین، بابک جهانبخش، فرزاد فرزین، حمید عسکری که امروز دارند خوب کار می کنند و به نوعی در بازار موسیقی جا افتاده ام را گوش کردم و پیگیری کردم. من همیشه حرفم را رک بیان می کنم و این موضوع باعث می شود برخی احساس کنند من دارم با آن ها دشمنی می کنم و این در حالی است که نباید فراموش کنیم دشمن ما کسی است که بدی های ما را پنهان کند و فقط الکی از ما تعریف کند! مثلاً من انتظارم از رضا صادقی که چند آهنگی که در ابتدا خوانده هنوز هم برایم جذاب است، خیلی زیاد است. شاید من قبلاً از بین ده آهنگ رضا هر ده آهنگ را دوست داشتم اما الان از ده آهنگ رضا با دو آهنگ ارتباط برقرار می کنم یا مثلاً محسن یگانه وقتی در فضای غیر مجاز فعالیت می کرد من همه آهنگ هایش را دوست داشتم اما الان بین ده آهنگی که او منتشر می کند شاید بتوان چهار تراک خوب پیدا کرد و باقی آن ها قطعاتی است که می تواند در آلبوم هر کس دیگری وجود داشته باشد.

    • خب این اتفاقات به چه دلیل می افتد؟

    اکثر بچه ها خودشان آهنگ ساز هستند و  خیلی از اوقات تک بعدی عمل می کنند و همه کارها از خوانندگی تا آهنگسازی و تنظیم را خودشان انجام می دهند و این موضوع است که به کار لطمه می زند. وقتی این اتفاق می افتد با این گنجایش را داشته باشی که وقتی دیگران از تو انتقاد می کنند آن را گوش کنی و در جهت اصلاح کار خودت از ان استفاده کنی.

    • در مصاحبه قبلی که با هم داشتیم یک سری انتقاداتی بیان کردی که خیلی ها از دستت ناراحت شدند، از رضا صادقی بگیر تا سیروان و محسن یگانه…

    من اصلاً از این موضوع ناراحت نمی شوم! وقتی من می آیم می گویم این آلبوم در شان و شخصیت فلان خواننده نیست، از سر دلسوزی این موضوع را بیان می کنم. شنونده اگر عاقل باشد خودش تشخیص می دهد که حرفم از سر خیر خواهی است. من هنوز هم که هنوز است معتقدم تنظیم های سیروان خسروی حرف اول را می زند اما اگر گفتم که می گویند سیروان خسروی کارهایش را در ایران میکس و مستر نمی کند به این دلیل است که من هم این حرف را شنیده ام! سیروان نباید از این حرف من ناراحت شود و به نظرم باید بیاید و یک مصاحبه انجام دهد و بگوید کل کارها را از ابتدا تا انتها خودم انجام می دهم تا این شک و شبهه از ذهن دیگران رفع شود. رضا صادقی که مثل یک طرفدار دوستش دارم همیشه برایم عزیز بوده و عادت داشتم آهنگ های خوبی از او بشنوم و الان انتظار دارم کارهای بهتر از گذشته از او گوش کنم. متاسفانه خیلی از ما دوست داریم همیشه از ما تعریف کنند و همیشه هم می گویم مردم مهم هستند! این درست که مردم تعینن کننده اند اما به نظرم بد نیست یک مقدار خودمان هم برای کارمان ارزش قائل باشیم.

    • اگر «چراغارو خاموش کن…» را تو می خواندی الان سرآلبومی «احتیاط» بود؟

    نه! چرا باید سرآلبومی می شد؟

    • چون در آلبوم رضا سرآلبومی شد…

    خب سبک موسیقی رضا با من متفاوت است. از ابتدا این کار دست من بود اما بعداً یاحا کاشانی و آقای تقوی کار را به رضا صادقی سپردند. رضا در سبک خودش آهنگ را خوانده است اما انتظار من خیلی بالاتر از این بود و به عنوان طرفدار رضا صادقی، فکر می کردم می توانست بهتر از این « چراغارو خاموش کن» را اجرا کند. فکر می کنم رضا صادقی الان این پتانسیل را دارد که می تواند با یک تراک خوب در آلبوم، مخاطبانش را راضی نگه دارد اما آیا حق رضا صادقی نسبت به طرفدارانش این است که با یک قطعه خوب آلبومش را وارد بازار کند؟ این حرف من نیست، حرفی است که من بارها از آدم های مختلف شنیده ام و خب از این ماجرا ناراحت می شوم! ما باید این را در نظر بگیریم که ما داریم موسیقی مجاز داخلی کار می کنیم که ارزش آن بسیار زیاد. خواننده های مجاز داخلی همه در یک گروه قرار دارند، چرا باید این فرصت را فعالین موسیقی در خارج از کشور بدهیم که بگویند موسیقی داخلی ایران در حال ضعیف شدن است؟ به نظرم بهتر است با ارائه کارهای خوب و استاندارد از حیثیت موسیقی ایرانی دفاع کنیم و کمتر به اسم خودمان بپردازیم. هر آلبومی که به بازار بیاید و با استقبال مواجه شود در کار همه ما تاثیر مثبت دارد. من نمی فهمم چرا بعضی ها از عرضه همزمان آلبومشان با آلبوم خوانندگان دیگر هراس دارند.  اگر کار واقعاً خوب باشد و تبلیغات کافی انجام شود هیچ مشکلی پیش نمی آید.

    • در این پنج سال به نظرت هوادارانت ریزش نکرده اند؟

    من ارتباط مستقیمی با طرفداران عزیزم نداشتم اما هرازگاهی در خیابان وقتی با مردم برخورد داشتم، به من همیشه این لطف را داشتند که از شرایط کاری ام سوال می کردند و می گفتند چرا کنسرت برگزار نمی کنی.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *