بهمن بابازاده: کمتر کسی است که بداند رئیس واحد نظارت و ارزشیابی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چهره ماندگار موسیقی استان سمنان در سال ۸۵ و دارای درجه یک هنری معادل دکتری و در زمرهی آهنگسازان و موسیقی دانان قدیمی و خوشنام حوزهی موسیقی ایرانی و ردیف با کارنامهی غنی و پربار از سالها آهنگسازی و تدریس در دانشگاه و اجراهای پژوهشی و صحنهایست. مشخص است که بیش از بسیاری از چهرههای دیگر خاک این کار را خورده و حالا با توجه به وظیفه مدیریتی که در مهمترین نهاد موسیقی کشور دارد، این وجه هنری او پنهان مانده و کمتر شده که در این باره سخن به میان آورد.
ابوالفضل صادقینژاد، سابقه تدریس موسیقی در دامغان، شاهرود و تهران را در کارنامه اش دارد و برای بزرگانی چون؛ محمد اصفهانی و خشایار اعتمادی، سابقه آهنگسازی دارد.
او که سابقه مدیریتی طولانی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان دامغان را برای سالهای طولانی تجربه کرده است، با آهنگسازی قطعه «عطش و آتش» (با شعری از استاد محمد علی بهمنی،تنظیم؛ محمد میرزمانی و صدای ایوب صادقی عنوان برجستهترین اثر عاشورایی سال ۱۳۹۵ – را به خود اختصاص داد و پس از این موفقیتهای مدیریتی و کاری، سال گذشته آلبوم «از تنهایی گریه مکن» با آهنگسازی او و صدای سالار عقیلی، مورد توجه قرار گرفت و با واکنشهای مختلفی در جامعه مخاطبین این آلبوم و رسانهها رو به رو شد.
نزدیک شدن به سالگرد انتشار این آلبوم و همچنین انتخاب ایشان به عنوان برترین آهنگساز سال ۹۵ در جشنوارهی ماهنامهی تجربه بهترین بهانه برای نخستین گفتگوی تفصیلی با این مدیر کارآمد بخش نظارت و ارزشیابی، دفتر موسیقی و آهنگساز قدیمی و خوش نام بود.
- * به سالروز انتشار آلبوم مشترک شما با سالار عقیلی نزدیک میشویم. شما سالهاست که در مرکز موسیقی حضور دارید و همین باعث شده وجهه آهنگسازیتان مغفول بماند و تعداد آثار کمی از شما میشنویم. مثلا آثاری که قبل از این منتشر کردید آثار بیکلام بوده است و با آلبوم «از تنهایی گریه مکن» این اولین یا دومین اثر با کلام شما است. چرا در این سالها آنقدر کم کار بودهاید؟
بنام خداوند جان آفرین/ حکیم سخن در زبان آفرین… از فرصتی که برای این گفتوگو فراهم آمده تشکر میکنم. برای پاسخ به سوالتان یاد این بیت استاد شهریار افتادم که: سالها دخمهٔ خود ظلمت زندان کردم/ تا دری باز به میخانهٔ رندان کردم. تولید اثر فاخر در حوزههای مختلف هنری، مستلزم فراگیری وکسب تجربه، شناخت سلیقه و مطالبات مخاطب و زمانشناسی است. از اَوانِ کودکی که زنده یاد مادرم و برادرم، علیاکبر صادقینژاد الفبای موسیقی را به من آموختند تا به امروز سعی کردم نهالی که آن مرحوم در جانم با ذوق و شوق کاشته بود، دچار آفت کجاندیشی و بیراهه نشود تا این به سرانجامِ ثمر بخشی برسد. کسانی که در طول سالهای فعالیت هنری نظیر اجراهای صحنهای و جشنوارهها و کلاسهای تدریس موسیقی با من آشنایی دارند، میدانند که از سالهای دور با صدا و سیما و به طور مشخص برنامهٔ «صبح جمعه با شما» برای ساخت آهنگهایی بر اساس موسیقی فلکلور همکاری داشتم. آشنایی با اساتید بزرگ موسیقی، به ویژه استاد مجید کیانی که نحوهٔ آشنایی من با ایشان هم خود داستانی جذاب دارد باعث شد با نوعی از موسیقی فاخر بر اساس ردیف میرزا عبدالله آشنا شوم و توفیق حضور کلاسها و درس گرفتن از ایشان، از سال ۱۳۶۹ تحول بنیادین در نگرشم به موسیقی رقم زد. بعنوان یک شاگرد و به حرمت استادم با خود عهد بسته بودم تا سایهٔ عمر پر برکت استاد کیانی مستدام باشد، با وجود خلق آثار متنوع، اثری را به مرحله نشر عمومی نرسانم. اما اصرار ایشان و تشویق و درخواست اساتید شایستهٔ احترامی، همچون؛ داود گنجهای، شاهین فرهت، فرهنگ شریف و نادر گلچین و بطور اخص استاد حسین معلم دامغانی و تشویقهای مدیر کل گرانقدرِ دفتر موسیقی آقای فرزاد طالبی، باعث شد به ضبط و انتشار آثارم اقدام کنم. آنچه در قالب یک اثر هنری میبینیم محصول لحظههای عاشقانه و خلوتهای راز آلود هنرمند است. هر کدام از قطعاتِ آلبوم «از تنهایی گریه مکن» حاصل تعمق و تلاش و اشکها ولبخند هاست.
- * درباره مفهوم محتوایی این آلبوم صحبت کنید. در مصاحبهای گفتهاید مفهوم تنهایی جز جدانشدنی زندگی هر آدمی است. درباره این مفهوم و میزان تاثیر پذیری از احساسات شخصیتان در تالیف این اثر بگویید.
اگر بخواهم به سوال شما پاسخ دقیق تری داده باشم باید بگویم تنهایی بشر، ریشه در جایی دورتر از زمان و ذهن زمینی ما رقم خورده است. از جایی در شکل گیری خلقت انسان که روح ما از اصل خویش جدا شد. حتی شادی انسان با غمی پنهان پیوند خورده است. حافظ فرمود؛ گر دیگران به عیش وطرب خرماند و شاد / ما را غم نگار بود مایهٔ سرور… انسان موجودی اجتماعی است و نبوغ و احساساتش را در تقابل با محیط و هم نوعانش بروز میدهد. اما من معتقدم با همه کنشها وواکنشهای جمعی، انسان در نهایت تنهاست و در نهایت غمگین است. هر کدام از ما در تنهایی کس دیگری میشویم و این موجود جدید بیشترین لحظاتش را در غم سپری میکند. شاید همه ما بخاطر دور ماندن از اصل خویش سوگواریم. این حس هیچگاه آثار من را بدون تاثیر نگذاشته است حتی در پر انرژیترین و پر حرکتترین آثار و تالیفات.
- * چرا پروسه تولید این آلبوم انقدر طولانی بوده و ۵- ۶ سال طول کشیده است؟
شکل گیری یک آلبوم موسیقی، اتفاقی پیچیده است. اگر به دنبال اثری فاخر باشیم باید برای تولید آن وسواس به خرج دهیم. انتخاب خوانندهای که علاوه بر صدا در بیان مفاهیم اشعار تسلط و توانایی داشته باشد، زمان بر است. ترکیب و چیدمانِ سازها نیز کار دشواریست. با توجه به مسئولیتی که در دفتر موسیقی دارم خود را به شکلی سخت گیرانهتر ملزم به رعایت همهٔ ملاحظات هنری و فنی کردم. البته حق این البوم آنچنان که باید ادا نشد، ولی آنچه مایهٔ دلگرمی بوده و هست انتخاب مردم و حمایت مردمی از این اثر است. کمااینکه همین اثر در جشنواره مردمی ماهنامهٔ تجربه حائز رتبهٔ اول خوانندگی و رتبه اول آهنگسازی می شود. هرچند جشنوارهٔ تجربه هم لابلای اخبار جرائد گم میشود. البته جای تشکر و قدردانی از رسانه وزین موسیقی ما دارد که در سالگرد انتشار این اثر مردمی به این مهم میپردازد. معتقدم قضاوت را مردم و خرد جمعی انجام میدهند، کمااینکه آهنگِ «از تنهایی گریه مکن» در حادثه پلاسکو، حادثهٔ معدن چیان، ارتحال آیت الله هاشمی و…. بارها و بارها توسط خودِ مردم در قالب نماهنگ در همدلی با سوگواران کشورم به نمایش در آمد. یا اینکه با توجه به استقبال مردمی و توسط مرکز موسیقی صدا و سیما (که جای تشکر از مدیر محترم مرکز موسیقی آقای محمدباقر معلم دارد) قطعهٔ «مرا رها مکن» از ماه مبارک رمضان سال گذشته تا کنون و قطعهٔ «اندیشه وطن» این آلبوم، در ایام انتخابات و بخصوص در زمان مناظرهها بارها و بارها از رسانه ملی پخش شد.
- * درمورد آلبوم قبلیتان «کهکشان آرام» که موسیقی مدیتیشن و ریلکسیشن است و آلبوم «تو با هیچ قرصی هم به خواب نمیروی» با شعر و صدای استاد محمدعلی بهمنی، صحبت کنید. آن آثار چقدر خود شما را راضی کرد؟
اثرِ «کهکشان آرام» قابی از آرامش و سکوت بینظیرِ شبهای کویر پرستارهِ سرزمینِ پدریام «دامغان» را به نمایش گذاشتم و به لحاظ محتوایی اولین نمونه در جامعهٔ موسیقی ایرانی است. تنظیم این آلبوم کار آقای بابک رادمنش میباشد. در آلبوم «تو با هیچ قرصی به خواب نمیروی»، موسیقی، دکلمه اشعار توسط خود شاعر را همراهی کرده است. درک مفاهیم شعری استاد محمد علی بهمنی، قدم اول بود. در واقع موسیقی با کلام هم صدا شده است. در این آلبوم، ساخت ملودیهایی که به لحاظ همراهی و همسویی در محور افقی با شعر باشد یعنی کلام را تحت تاثیر و سیطرهٔ خود در نیاورد که آن هم بعنوان اولین تجربهٔ شخصی کارِ دشواری بود.
- * درمورد انتخاب سالار عقیلی صحبت کنیم. دلیل این انتخاب شما چیست. آقای عقیلی آلبومهای زیادی را منتشر میکنند و شما چقدر این موضوع را خوب یا بد میبینید. اقای عقیلی اظهار داشتند که من سالهای زیادی فرصت خواندن ندارم و اکنون باید از صدایم استفاده کنم. نظر شما چیست فکر میکنید این تصمیم خوبی است؟
آقای سالار عقیلی از خوانندگان برجسته و توانای هم روزگار ما هستند که با تسلط به ردیفهای آوازی و وسواس قابل تحسین در مورد کلام و ادای حق مطلب شعر سنگ تمام میگذارد. همانگونه که خود ایشان بارها در مصاحبههای رادیویی و مراسمِ رونمایی از البوم گفتند؛ با توجه به نوع ملودی و کلام در اجرای استودیویی کار چند مرتبه تحت تاثیر قرار گرفتند و فضای خوبی رقم خورد. پرکاری آقای سالار عقیلی موضوعی است که خردهای به آن نمیگیرم، در عین حال بهتر است در این مورد خود ایشان اظهار نظر نمایند. هرچند بنده به شخصه معتقدم کیفیت آثار هنری اصلیترین نکتهای است که باید مورد سنجش قرار گیرد.
- * قرار بود آلبوم دو یا سه سال پیش منتشر شود. چرا این اتفاق نیفتاده است؟
همانطور که میدانید تولید آلبوم هزینه بالایی دارد. اعتقاداتم اقتضا میکرد برای تولید این اثر، وامدار کسی نباشم. بنابراین تامین هزینهها یکی از دلایل تاخیر انتشار بود. متاسفانه باید بگویم، شریف زندگی کردن سخت است و تاوان خود را دارد. اما من ذرهای ناراحت نیستم هرچند کمبود منابع مالی اختلالاتی را در نشر اثر بوجود آورد. از طرفی در طول این مدت با آقای سالار عقیلی، جلسات متعددی داشتیم. حتیگاه با بداهه نوازی تغییراتی در ملودیها ایجاد کردم. از سوی دیگر همین طولانی شدن زمان، منجر به تحقیق بیشتر در مورد انتخاب تنظیم کننده مناسب نوع اثر شد و با برسی آثارِ آقای غلامرضا صادقی، احساس کردم بهترین گزینه هستند و پس از یک سال از انتشار این اثر از انتخاب ایشان و همکاری با این هنرمند جوان بسیار خرسند هستم.
- * یکی از معضلات آلبومها ضبطهای استودیویی است که این البوم هم شامل ضبط استودیویی میشود. چرا نمیتوانیم به شکل آنسامبل و زنده ضبط داشته باشیم.
اگر منظورتان در مورد ضبط سازها بصورت لایههای جدا از هم و تک نفری است، با وجود اینکه این عمل باعث کم شدن حس و حال قطعات میشود و گاها ضربات جبران ناپذیری به قطعات میزنند ولی این کار باعث پایین آمدن زمان و هزینه مربوط به ضبط قطعات و نوازندهها میشود و با توجه به شرایط ضعیف مالی صنعت موسیقی بخصوص در زمینه پخش و نشر آثار چارهای جز این برای هنرمندان باقی نمیماند و مجبور هستند تمامی اجزای قطعه را جدا جدا ضبط کرده و در آخر روی هم میکس نمایند و استفاده کنند.
- * اشعار شما از یک شاعر جوان است و در عین حال نگاه به شعر کهن دارد. دلیل استفاده از آقای یار، برای ترانه سرایی چیست؟ چرا از شعرای با نام و نشان استفاده نکردید؟
در جامعهٔ ادبی شاهد تغییر رویکرد از جغرافیای شاعران بزرگ به جغرافیای بزرگ شاعران هستیم. به این مفهوم که روزگاری ایران سرزمین شاعران بزرگی بود که ما در هر دوره تاریخی نام تعداد محدودی از ایشان را میدانیم اما با گسترش زمینههای چاپ از یکسو وپیدایش فضای مجازی این ساختار شکسته شده و امکان دیده شدن به بسیاری از استعدادهای ادبی جوان در اقصی نقاط کشور را داده است. آقای «محمدرضا یار» از شاعران خوش ذوق شاهرود هستند که به واسطهٔ شناخت فضای شعری او طی سالهای اخیر، برای ترانه سرایی آلبوم «از تنهایی گریه مکن» انتخاب شدند که خوشبختانه انتخاب درستی بودند و اقبال عمومی حاکی از جواب دادنِ اعتماد به نسل جوان ترانه سرا است. خصوصا اینکه «محمدرضا یار» احتیاج به معرفی مناسب به فضای هنری کشور داشتند و خوشحالم این مهم توسط این آلبوم صورت گرفت.
- * آیا بعد از انتشار این آلبوم اثر دیگری دارید؟
بعنوان یک آهنگ ساز که در ارائهٔ آلبومهای گذشته، بازخوردهایی پیرامون آثارِخود دیدهام و نقد و نظرها را دیده و شنیدهام، آثاری که طی سالهای متمادی فعالیت هنری خود ساختهام را با پرداختی نو تنظیم و آماده کردهام که در قالب آلبومی از قطعات، بیکلام تحت عنوانِ «نیمه شبِ آذر ماه» آماده انتشار دارم که امیدوارم زودتر شرایطی مبنی بر انتشار این اثر بوجود آید.
- * درباره پسرتان صحبت کنید. ایوب استعداد بالایی در خواندن و موسیقی دارد و این استعداد در سایه فعالیتهای اداری شما و موقعیت شغلیتان مانده. برای او برنامهای ندارید؟
ایوب هنرمند مستعدی است که با وجود تحصیل در رشتهٔ دانشگاهی مهندسی عمران به واسطهٔ زندگی در محیطی که موسیقی بخش جداناپذیر و حتی میتوان گفت اصلی آن بوده و هم نشینی با اصحاب هنر به نوازندگی و خوانندگی روی آورد و با ذکاوتِ ذاتی علاوه بر درک محضر اساتیدی همچون مجیددرخشانی، مجید کیانی، احمد ابراهیمی، مطالعات عمیقی در حوزهٔ موسیقی داشته و این مسیر را انتخاب کرده است. برخی از اساتید موسیقی که صدای ایوب را شنیدهاند علاوه بر تحسین ظرفیت صدا و آشنایی او به موسیقی سنتی و موسیقیهای غیر ایرانی به تقلیدی نبودن اجراهای او اذعان داشتهاند. در سالهای اخیر با توجه به وسواس هنری برای ارائه اثری شایسته از یک سو و حساسیتهایی که متاسفانه بدلیل اشتغال من در مسئولیت نظارتی وجود دارد از ارائهٔ آلبوم خودداری کرده است. در حال حاضر ایوب در موسسهای که خود تاسیس کرده، اشتغال دارد. مایلم در این مورد چند نکته را در این مجال بیان کنم. اگر توفیقی در آلبوم «از تنهایی گریه مکن» ملاحظه میکنید، یکی از دلایلش شکل گیری این اثر تلاش شبانه روزی ایوب است. چون اگر قرار بود این آلبوم مجوز بگیرد باید حتما تحت حمایت و بعنوان یک اثر تولیدی از سوی یک موسسهٔ هنری ارائه میشد. تولید یک آلبوم در موسسات هنری، علاوه بر صرف هزینههایی که خارج از توان من بود، مستلزم اعمال نظرهای مدیران و صاحبان موسسات در همهٔ مراحل تولید، ضبط و پخش اثر بود که طی این روند میتوانست لطمههای غیر قابل جبرانی به آلبوم بزند. با وجود اینکه فعالیت هنری ایوب کاملا مستقل از من است ولی در حال حاضر بصورت خود خواسته، فعالیت موسسه عمدتا، محدود به تولید و پخش آثاری است که آهنگسازی آن توسط خود من انجام شده و به منظور در امان ماندن از اتهامهای ناروا از جمله اعمال نفوذ و واسطهگری…. از فعالیت قابل قبول در حوزهٔ تولید و پخش آثار موسیقیایی و برگزاری اجراهای صحنهای که اتفاقا ظرفیت آن وجود دارد پرهیزمی شود. امیدوارم با اصرارهای برخی اساتید هنری، با توجه به همکاریای که سال هاست ایوب با هنرمندان سرشناس کشور دارد و اکنون هم برای آلبوم شخصی خویش زحمات زیادی کشیده است، شاهد دست برداشتن از این خود سانسوری و انتشار اثر درخوری مستقلاً با صدای وی باشیم.
- * نظرتان درباره احوالات موسیقی این روزها چیست؟ چقدر استعدادهای جدید توانستهاند راه اساتید قدیمی را ادامه دهند و موفق باشند؟
سوال سهل و ممتنعی پرسیدید. حالِ موسیقی ما هم خوب است هم بد. اگر حال موسیقی را در دایرهٔ هنرمندان بخواهید بدانید دایرهٔ گستردهای را شامل میشود. بحث حمایتی از هنرمندان خود به تنهایی میتواند موضوع یک گفتگوی مفصل باشد. یک نکتهٔ قابل توجه وجود دارد که به آن اشاره میکنم. ما طی سالهای اخیر سرمایههای انسانی تکرار نشدنیای را در موسیقی از دست دادهایم. حال اگر فضا برای ورود سرمایههای جوانتر آماده نباشد یا آنقدر فضای کارکردن برای استعدادهای موجود محدود باشد که عطای کارکردن را به لقای آن ببخشند، اطمینان داشته باشید در آینده دست هنر و بویژه موسیقی ایران خالی خواهد ماند. وقتی از محدودیت فضا برای کارکردن صحبت میشود، تنها به معنای محدودیت ساز و کارِ اداری نیست. من به وجود مافیا در موسیقی ایران معتقد نیستم ولی متاسفانه برخی از فعالان این عرصه خود را منحصر به فرد میدانند، به گونهای که حضور و ظهور و بروز دیگر هنرمندان را بر نمیتابند و این تاسف برانگیز است، اگر این ساختار شکسته شود شاهد کشف استعدادهای جدید خواهیم بود. اگر خاطرهٔ خوشِ اصرارِ استاد مجید کیانی و دیگر اساتید ارجمند در ذهنم نبود، کج تابیهای برخی از اصحاب موسیقی انگیزهٔ کار را حتی از من هم که نیم قرن، خاک این هنر را خوردهام میگرفت. باید این نگاه تغییر کند. از طرفی از جهت ساز و کار اداری اخیرا اتفاقهای خوبی رقم خورده که غیر قابل کتمان است، از جمله اینکه سیاست کلی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی و دفتر موسیقی، بویژه در یکی دو سال اخیر به شدت به سَمتِ جذب حداکثری رقم خورده، بطوریکه تلاش شده هنرمندان متعهدی که از استعداد خوبی برخوردار هستند حتی اگر در گذشته مواردی جزئی را بر خلاف دستورالعملهای دفتر موسیقی عمل کردند به سمتی سوق دهد که در محیط فرهنگی تحت نظارت ساز و کار فرهنگی مجاز و داخلی فعالیت کنند و فعالیتهای خود را بصورت قانونی و در محیط فیزیکی و مجازی داخلی پیش ببرند و این بسیار مهم است. از طرفی همین که تلاشهای ساز و کار فرهنگی کمکهای خود را جهت شناخت و ارائه و حمایت از موسیقیهای فاخر کشورمون دریغ نمیکند باعث شده توجه به موسیقی کلاسیک ایرانی و حتی نواحی ایران و اشعار کلاسیک ایران و فضای هنر ارزشی بیشتر شود و کم کم میبینیم، مردم نسبت به هنر فاخر کشورمان دوباره روی خوش نشان میدهند و آن را در متن زندگی روزمره خود قرار میدهند خوشحال کننده است و از این جهت به نوبه خود، از تلاشهای مدیران فرهنگی به عنوان یک عضو کوچک خدمت گزار از دولت و عضو کوچکی از جامعه هنرمندان موسیقی ایران ابراز کنم. امیدوارم با ادامه تلاشهای مدیران فرهنگی، شاهد بهتر شدنِ حال و روزِ فرهنگ و هنر غنی ایران، بویژه هنر موسیقی باشیم. در نهایت لازم میدانم ازمدیری مدبر و پاک، آقای فرزاد طالبی مدیر کلِ عزیزِ دفتر موسیقی، بصورت ویژه تشکر کنم، چون به عینه شاهد تلاشهای شبانه روزی ایشان، جهت اعتلای هنر موسیقی هستم.
دیدگاهتان را بنویسید