آن زمان که «بهروز غریبپور» اپرای «رستم و سهراب» را روی صحنه برد، ادعاهای عجیبی مطرح کرد؛ از همان زمان گفت که ایران باید صاحب اپرای ملی شود. این مسأله را بارها در گفتوگوهایش توضیح داد که «تعزیه» به عنوان یکی از قدیمیترین گونههای موسیقی در ایران، خود اپرا است و باید به شکلی عمومیتر از آن بهره گرفت.
شاید خیلیها آن زمان، این مسأله را نمیپذیرفتند؛ حالا اما با بیش از یک دهه از گذشت آن روزها، میشود با اطمینان گفت که «ایران» صاحب اپرای ملی است و بخش مهمی از آن مرهون تلاشهای کارگردانی است که موسیقی را به خوبی میشناسد و از اولین اپرایش «رستم و سهراب» تاکنون، به شکلی پیگیر در این زمینه فعالیت کرده است.
حالا تا چند ماه دیگر اپرای «خیام» روی صحنه خواهد رفت، اپرایی که «همایون شجریان» به عنوان خواننده اصلی در آن حضور دارد و این بار «خیام» میشود. او پیش از این هم سابقه همکاری با این کارگردان را در اپرای «مولوی» داشته داشت. گفتوگوی شمس و مولانا که با اجرای او و «محمد معتمدی» همراه بود، یکی از خاطرهانگیزترین قطعاتی است که در این اپراها شنیده شده است.
«غریبپور» میگوید که امیدوار است تا بهمنماه سال جاری بتواند این اپرا را به پایان برساند. او این روزها سخت مشغول کار است. از آغاز روز در کارگاهاش با شاگردان و اعضای گروه «آران» مشغول کار روی عروسکها هستند و همزمان، کارهای موسیقی انجام خواهد شد: «ما این روزها منتظر ویزای آقای «امیر بهزاد» هستیم تا به لندن بروند و بخشهای سمفونیک اپرا را ضبط کنند. پس از آن، بخشهای مربوط به موسیقی ایرانی آغاز خواهد شد. البته اگر ویزای ایشان صادر نشود، این بخشها را در کشور دیگری ضبط خواهیم کرد.»
آهنگساز این اثر «امیر بهزاد» است. او آهنگساز جوانی است که پیش از این، در اپرای «سعدی» و «لیلی و مجنون» به عنوان آهنگساز حضور داشته و حالا هم موسیقی «خیام» را مینویسد؛ اثری که دربارهاش گفته است: «موسیقی این اثر حتی در بخشهای آوازی، غربیتر و به نوعی مدرنتر است. در واقع میتوانم بگویم تلاش کردهام آواز سنتی ایرانی را بیشتر در فضای موسیقی مدرن غربی حل کنم تا صدای متفاوتتری شنیده شود. سعی میکنیم ریزترین اتفاقهایی را که در متن یا صحنه وجود دارد، در خواندن، ساخت موسیقی و ملودی نشان دهیم؛ مثلاً اگر در مورد اعلام خبری صحبت میشود، سعی میکنیم از سازهای بادی استفاده کنیم تا حس خبر دادن القا شود.»
در این اثر، چون دیگر اپراهایی که «غریبپور» ساخته، میتوان شکلهای متفاوتی از موسیقی را شنید؛ حالا اما در «خیام» زبانهای دیگری جز فارسی نیز وجود دارند؛ اگرچه تلاش شده این مسأله به یکدستی موسیقی لطمهای وارد نکند. در واقع، اگرچه نوع خوانشها با یکدیگر متفاوت است، اما بهلحاظ سازبندی و ارکستراسیون هارمونیک، در این بخشها تفاوت چندانی به چشم نمیخورد.
غریبپور در این باره میگوید: «خیام یکی از جهانیترین شاعران ایرانی است و بدونشک این مسأله در موسیقیاش لحاظ خواهد شد. موسیقی این اثر از کشور خودمان شروع میشود و به سرزمینهای دیگری که خیام در آن نقش دارد، میرسد. ما تلاش کردهایم تا جامعیت خیام و تأثیری که او در جهان گذاشته، با موسیقی نمایش داده شود. در این اثر تلاش شده تا ملودیها چندان با گوش مخاطب، غریب نبوده و در عین حال با فضای اثر همخوانی داشته باشند.»
«خیامخوانی» از دیرباز یکی از سنتهای مردمان جنوب ایران بوده و این هم در موسیقی این اثر مورد توجه آهنگساز و البته کارگردانی است که خود موسیقی را به شکلی متعالی میشناسد؛ اما «غریبپور» در خیام چه چیزی را بیان میکند؟ «ماجرا از نقطهای آغاز میشود که خیام به یک بلوغ فکری، فلسفی و علمی میرسد و اندیشههایش در تقابل با جهان پیرامون قرار میگیرد. او به عنوان یک انسان اعتدالگرا، به دور از تعصبات، در حال کشف و شهود جهان پیرامون خود است. مسأله اینجا است که خیلیها نگاهی سطحی به این شاعر داشتهاند و انگار او را موجودی میدانند که از دنیا و علم بریده است؛ در حالی که نگاه ژرف او در دیدگاه کمتر شاعری دیده میشود.»
حالا اپرای «خیام» در مرحله آمادهسازی عروسکها و صحنه است و در این میان، باید ساخت و ضبط موسیقی سرعت بیشتری بگیرد. رهبری بخش سمفونیک اثر را «فرنوش بهزاد» در انگلیس بر عهده خواهد داشت. کسی که «غریبپور» آن را حامی معنوی اثر میداند: «نوید نیکبخت (آهنگساز و موسیقیدان ایرانی ساکن انگلیس) کار خود را به عنوان مدیر تولید برای اجرا و ضبط موسیقی سمفونیک پروژه در لندن کلید زد و «فرنوش بهزاد» بعد از شنیدن قطعاتی که امیر بهزاد ساخته بود، رغبت پیدا کرد با حداقل بودجهای که داریم، بتواند به ما کمک کند. ایشان یک ایرانیتبار است که سالها در انگلیس رهبری ارکستر کرده و قرار است در این کار با ما همکاری داشته باشد.»
«امیر بهزاد» آهنگساز جوانی است که اگرچه در تجربههای قبلی خود توانسته حساب خود را پس دهد، اما آن زمان که «غریبپور» برای آهنگسازی از او دعوت کرد، چندان شناختهشده نبود. این ماجرا درباره «بهزاد عبدی» هم وجود داشت. «غریبپور» معمولاً در انتخابهایش ریسک میکند: «همه اعضای گروه که از سالها پیش کار خود را شروع کردند، اسم و رسمی نداشتند. من تلاش کردم تا نیروها را تربیت کنم و خیلی از آنها با فعالیت در این گروه صاحبنام شدند. برای من استعداد، خلاقیت و عشق به کار اهمیت دارد و من، هم در آقای عبدی و هم در بهزاد، این سه امتیاز را دیدم و روی آنها سرمایهگذاری کردم. ضمن آنکه نتیجه جوانی، ارائه یک محصول متوسط نیست.»
حالا تقریباً تمامی خوانندگان اصلی اثر شناخته شدهاند: «نقشهای اصلی مشخص شدهاند و ما هنوز در حال انتخاب خوانندگان برای اجرای نقشهای کوتاهتر هستیم. نقش خیام را «همایون شجریان» اجرا میکند. نقش «جابر» (همراه و دوست خیام) را «اسحاق انور»، حسن صباح را «مهرداد ناصحی» میخواند و خواجه نظامالملک را «ذوالقدر».
نگارش «اپرای خیام» از دو سال پیش آغاز شده و از اسفند ۹۴ نیز فرایند آهنگسازی پروژه کلید خورده است. آنطور که «غریبپور» میگوید در این شیوه، قطعه از پیش آمادهای برای خواندن خواننده وجود ندارد و آواگران یا خواننده-بازیگران باید مفاهیم نقش را از ماکت موسیقی استخراج کنند و پس از آن، خواننده اصلی نقش را ایفا میکند. این در حالی است که «غریبپور» در این اثر علاوه بر اشعار خیام، از حضور شاعرانی چون وحشیبافقی، خاقانی و بیدل -که در آن ایام زندگی میکردهاند- نیز بهره برده و در این میان، طراحی آواز این اثر به منظور افزایش کیفیت اجرای آن به اسحاق انور، استاد مسلم ردیف آوازی ایرانی سپرده شده است.
دیدگاهتان را بنویسید