شاید بتوان گفت موسیقی آلترناتیو در ایران با گروه «اوهام» آغاز میشود. خوانشی که شهرام شعرباف از اشعار حافظ داشت در معنای واقعی کلمه آلترناتیو بود و با آنچه پیش از آن وجود داشت فرق میکرد. پس از آن شاید، این شاخه هم بیش از آنچه پیش بینی میشد رشد کرد. پس از اوهام گروه «کامنت» هم توانست در این سبک مخاطب گسترده بدست بیاورد تا امروز که گروه هایی مانند «مون هد» و «سه نقطه» پا به عرصه گذاشتند؛ گروه هایی که تهرانی نیستند و اتفاقاً به همین خاطر تحت تاثیر بسیاری از موضوعات هم قرار نگرفتند. برای موسیقی خودشان حساب و کتاب نمیکنند و البته اورجینال هستند.
«سه نقطه»، گروهی است که به تازگی آلبوم «جایی برای همیشه» را منتشر کرده و در بین آثار پرمخاطب فروش اینترنتی قرار گرفته و توانسته نظر منتقدان را هم جلب کند. آنها در آثارشان نشان میدهند که فرم و شاکله سبک را به خوبی درک کرده اند و البته اشعارشان هم نسبت به گروههای مشابه راحت تر شنیده میشود. البته در راستای همان آثاری حرکت میکنند که پیش از این از گروههای معتبر جهانی شنیدیم و دست به تجربههای بیسروته نمیزنند.
به مناسبت انتشار آلبوم و کنسرتی که ۲۹ شهریور در فرهنگسرای نیاوران خواهند داشت با دو عضو قدیمی گروه یعنی کیان شمس و آرش رستمی گفتوگویی کردیم که در ادامه میخوانید.
* * گروه شما از چه زمان و با چه هدفی تشکیل شد؟
کیان: سال ۹۲ من و آرش رستمی وقتی با هم آشنا شدیم که من برای تحصیلات دانشگاه حدوداً دو سال بود شیراز زندگی میکردم، من یه آشنایی خیلی کوچک قبلی با آرش داشتم و میدانستم موسیقی کار میکند، با هم شروع به ساز زدن کردیم و چند قطعه را با هم ساختیم و تنظیم کردیم. پس از آن سروش اعتصامی به ما اضافه شد و با کمکش چند اجرای کوچک برگزار کردیم. بعدها برای کار دنبال درامر و بیسیست گشتیم که عطا تاسه و آریا ضمیری به ما اضافه شدند. البته الان مدتی است که آریا از ما جدا شده و روزبه اسماعیلی به عنوان درامر در گروه است.
آرش: صرفاً ساز زدن، ساخت و تنظیمهای جدید، استفاده از خلاقیت و حس شخصی، بیشترین و بزرگترین هدفی بود که در آن روزها ما را کنار هم جمعمی کرد.
* * سابقه و پیشینه اعضای گروه چیست؟ آیا هیچ کدام تحصیلات آکادمیک دارید؟
آرش: تحصیلات موسیقی ما در حد کلاسهای آموزشی در چند آموزشگاه بوده است. بیشتر تجربی آموختیم و به صورت بداههنوازی هم کارها پیش میرود و با تکنیکهای مختلف به مرور زمان آشنا میشویم و تمرین میکنیم.
کیان: هیچ کدام از ما در زمینۀ هنر و موسیقی تحصیلات آکادمیک نداشتیم و شاید دلیلش مخالفت خانوادهها به خاطر نداشتن بازار کاری مناسب بوده (حداقل برای من) و متأسفانه در جامعۀ ما این مسأله یک معضل جدی شده است. من لیسانس نرم فزار دارم، آرش لیسانسِ عمران. سروش و آریا هر دو کارشناس ارشد عمران هستند و عطا هم یک سال است که مدرک پزشکی عمومی از دانشگاه علوم پرشکی شیراز گرفته است. پیشینه هنری در حد چند اجرای کوچک و کلاس سولفژ و تئوری موسیقی است.
* * معمولاً اشعار در گروههای آلترناتیو خوب شنیده نمیشود. اما شما تا حدی این مشکل را برطرف کردهاید. در بحث وکال چگونه به این خوانش رسیدید؟
آرش: دلیلش شاید این باشد که ما واقعاً روی شعر و کلام و لحن آهنگ وقت میگذاریم. حتی ممکن است ۲ ماه یا بیشتر درگیر یک شعر ۴ خطی باشیم. شعر ما شعر پیچیدهای نیست، از کلمات کاملاً ساده استفاده شده که با لحن، حسش مشخص میشود. هنوز هم آلبوم اول خواستۀ بچهها را برآورده نکرده اما به نظر خودم تا حدی توانسته در عین سادگی متفاوت باشد.
* * آهنگسازی و تنظیم قطعات در گروه شما چگونه شکل میگیرد؟
آرش: کارها توسط یکی از بچهها اتود میخورد و در قالب گروه کاملتر میشود. یا اینکه به صورت بداههنوازی ساخته میشوند.
کیان: در جلسات تمرین اتفاقات زیادی برای آهنگ میافتد و به روشهای مختلف امتحان میشود. گاهی از ریتمهای الکترونیک و گاهی از درامز آکوستیک -بسته به فضای آهنگ- استفاده میکنیم. سازهای مختلف را امتحان میکنیم تا به حداکثر فضای دلخواه نزدیک شویم.
* * معمولا اشعار را چه کسی میگوید؟
کیان: معمولاً آرش یا من. گاهی یک شعر کامل و گاهی فقط یک ایده برای شعر داریم و بعد با نظر بچهها آن را اصلاح و کامل میکنیم. ما شاعر نیستیم، به همین خاطر آهنگها همیشه زودتر ساخته میشوند و ما شعر را در چارچوب و وزن آهنگ مینویسیم.
* * آلبوم شما در فضای مجازی مدتی در بخش پرفروشها قرار داشت. خودتان چنین انتظاری را داشتید؟ به نظرتان دلیلش چه بود؟
کیان: راستش نه. انتظار این مورد را نداشتم. اما همیشه با این جسارت به موضوع نگاه میکردم که اگر کار ما شنیده شود مورد پسند خیلیها قرار میگیرد. متأسفانه کار به صورت فیزیکال در شهرستانها درست پخش نمیشود وگرنه فکر میکنم بازخورد خیلی خوبی داشته باشد. همانطور که گفتم شنیده نشدن خیلی با شنیده شدن و مورد پسند قرار نگرفتن فرق دارد. من حس میکنم ما هنوز به اندازۀ کافی شنیده نشدیم و شاید دلیلش این است که این کارها مورد استقبال فروشگاها در شهرستانها قرار نمیگیرد و یا شاید مورد کملطفی انتشاراتیها قرار دارد. آرش: نه اصلاً من که این انتظار را نداشتم. ولی خوب این اتفاق به ما نشان داد که در مسیر درستی حرکت میکنیم و انگیزه ما را بیشتر و بیشتر کرد.
* * گروهی که در تهران ساکن نیست چه مشکلاتی دارد؟
کیان: مشکل گروهی که در تهران نیست دسترسی نداشتن به مواردی مثل استودیوی خوب برای ضبط درامز، نوازنده برای سازهای مختلف، تبلیغات، انتشار و کمتر شنیده شدن آثار است. ما در حال انتقال یافتن به تهران هستیم و امیدواریم که این موضوع از مشکلات و دغدغههای کاری ما کم کند. آرش: دغدغه این روزهای ما علاوه بر اجرای ۲۹ شهریور فراهم کردن زندگی در تهران بزرگ است چون دیگر مدتی در شیراز نیستیم و به تهران خواهیم آمد.
* * کمی از کنسرت پیش رو بگویید.
کیان: ما برای این کنسرت که ۲۹ همین ماه در فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد، ۱۰ قطعه از آلبوم به علاوۀ ۵ قطعۀ جدید از آلبوم بعدی برای اجرا در نظر گرفتیم. در آخر ما برای این کنسرت تلاش و تمرین زیادی کردیم. ساعتها از کارها و خانواده و تفریحاتمان زدیم که یک اجرای قابل قبول داشته باشیم. امیدواریم با صندلیهای پُر مواجه باشیم و رضایت مخاطبان را جلب کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید