در جامعهای که نگاه متفاوت و تبعیض آمیز به زن وجود دارد ،هنرمندی برمی خیزد که میتواند چشم دنیا را به خود خیره کند. بانوی موسیقیدانی که توانست در کنار تبحر در موسیقی اصیل و فاخر ایرانی، درموسیقی کلاسیک غربی هم به مدارج بالایی دست یابد.
لیلی افشار از نوازندگان برجسته و مطرح گیتارکلاسیک است با آنکه عرصه تدریس و اجرا در سطح بینالمللی برای او گسترده بود، اما عشق به سرزمینش او را هر سال راهی ایران میکند تا هموطنان علاقهمند به موسیقی غربی از دنیای روز موسیقی عقب نمانند.این هنرمند افتخارآفرین در گفت و گویی که در ادامه می خوانید، در خصوص تدریس، اجرای برنامه درکشور و نقش زن درهنرموسیقی به نکاتی اشاره کرده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
سرکارخانم افشار به عنوان یک بانوی موسیقیدان ایرانی تا چه میزان با جریانات موسیقی داخل کشور آشنا هستید؟
من در ایران زندگی نمیکنم و از جریانات آن هم مطلع نیستم. تنها سالی یک بار برای اجرای کنسرت درفصل تابستان به کشورم میآیم و خدا را شکر تا به امروز مشکلی از لحاظ مجوز و کنسرت وجود نداشته است.
یعنی تا به امروز هیچ مشکلی از لحاظ مجوز آلبوم و اجرای کنسرت نداشتهاید؟
با آنکه مخاطبان عزیز از برنامههایم همیشه استقبال میکنند و در ایمیل هایشان اصرار دارند که هرچه زودتردر ایران کنسرت برگزارکنم اما زمانی که به عشق هموطنان این مسافت طولانی را طی میکنم، بعضاً پیش می آید که در برخی شهرستان ها اجازه اجرا ندارم و این اتفاق بسیارجای تأسف است. به طور مثال کنسرت اصفهان که قرار بود تابستان امسال برگزار شود مجوز اجرا دریافت نکرد، علت این اتفاق برایم نامفهوم است من که در کنسرت هایم آواز نمیخوانم، خیلی آرام مینشینم گیتار میزنم مردم هم در سکوت به تماشای اجرایم مینشینند.
لیلی افشار علاوه بر تحصیلات بالا و کسب دکترای نوازندگی گیتارکلاسیک، جوایز ارزنده و افتخارات بزرگی برای ملت ایران به دست آورده است اما این افتخارات تنها به چند خبر کوتاه خلاصه میشود.
نمیدانم شاید باید برنده یک جایزه گرمی باشم تا مورد توجه مسئولان قراربگیریم، درصورتی که تا به امروز توانستهام هفت آلبوم موسیقی و شش کتاب در زمینه آموزش گیتارکلاسیک در ایران منتشر کنم علاوه بر آن، فعالیتهای بسیاری در زمینه موسیقی انجام داده ام.البته برای من دریافت جایزه چندان اهمیت ندارد و تنها کمک به مردم کشورم مهم است. به نظر من این جوایز در امریکا هم بیشترغلو است! ما هنرمندان، ارزش خودمان را بیشتر میدانیم وهمین امر برایم کفایت میکند.
اما موفقیت یک بانو ایرانی آن هم در سطح دنیا بسیار مهم است.
بله، مهم است اما موسیقی است که مرا راضی و خشنود میکند و مسائل دیگر چندان اهمیتی ندارد.
حضور بانوان درعرصه موسیقی و ارتقا این هنر چه میزان میتواند مؤثر باشد؟
قطعاً بسیاراثرگذاراست. بانوان و آقایان باید هردو با هم ودر یک سطح پیشرفت کنند، موسیقیدان شوند و به اجرای برنامه بپردازند. به اعتقاد من یک بانوی ایرانی درعرصه موسیقی نه تنها باید همپای آقایان حرکت کند بلکه میبایست از آنها پیشی گرفته و بدون هیچ هراسی وحتی قویتر از آقایان در عرصه هنر ظاهر شود.
خانواده شما در یادگیری موسیقی چقدر اثرگذار بودند؟
بسیارزیاد، خصوصاً پدرم دراین زمینه مرا بسیار حمایت کرد. آشنایی من با موسیقی کلاسیک غربی به دوران کودکیام برمی گردد.در خانه ما از صبح تا شب موسیقی کلاسیک پخش میشد و در روزهای جمعه با صدای صفحههای موتزارت، ویوالدی و باخ بیدارمی شدم. پدرم مهندس برق بود و پیانو را بخوبی مینواخت ومرا به نواختن گیتار بسیار تشویق می کرد. زمانی که این علاقه را درمن دید برایم یک گیتارخرید ومعلم گرفت. ازآن روز به بعد جز تشویق وحمایت هیچ کلمه منفی درخصوص این ساز و یادگیری آن نگفت.اوهمیشه تأکید داشت برای آنکه به یک شهرت بینالمللی برسم باید پشتکار داشته باشم و بیتردید اگر پشتیبانی پدرم نبود امروز به این درجه هنری نمیرسیدم.
باتوجه به اینکه در آن زمان بیشتر موسیقی ایرانی و صدای تار به گوش میرسید اما تصمیم گرفتید موسیقی کلاسیک غربی را انتخاب کنید.
بله،خانواده من فقط به موسیقی کلاسیک غربی علاقهمند بودند و در خانه و اتومبیل تنها این موسیقی به گوش میرسید واز کودکی و با وجود سن کم در کنسرتهای ارکستر مجلسی، سمفونیک، باله، اپرا شرکت میکردم.
یعنی اصلاً هیچ موسیقی ایرانی گوش نکرده اید؟
خیر،آن دوران اکثراً صداهای خوانندههای غیرحرفه ای شنیده می شداما من علاقهای نداشتم و هنوز هم گوش نمیدهم. البته به ترانههای محلی علاقهمندم آن هم به این سبب که از کودکی کم و بیش با این ترانهها آشنایی دارم و بعدها آن را روی گیتار تنظیم کردم.
با توجه به صحبتهای شما؛ موسیقی ایرانی قابلیت کمتری برای معرفی شدن به دنیا دارد؟
خیر،من چنین تصوری ندارم.البته موسیقی ایرانی میتواند به مراتب خیلی بهتردرسطح بینالمللی معرفی شود البته این کار به مهارت تنظیمکننده و آهنگساز نیزبستگی دارد. به طور مثال ترانههای محلی باید به گونهای تنظیم شوند که بعد از قطعات باخ بتوان آن را روی گیتار نواخت، کاری که من آن را بخوبی میتوانم انجام بدهم.
تنظیم ربع پردههای موسیقی ایرانی روی گیتار پیش از شما هم انجام شده بود؟
خیر، این هنری است که تنها من آن را کشف کردهام و بسیارهم از این تنظیمات لذت میبرم. در واقع وقتی متوجه شدم نت ایرانی روی گیتار وجود ندارد و نمیتوان قطعات محلی و ایرانی را نواخت مجبور شدم خودم این کار را انجام بدهم و روی صحنه اجرا کنم. به عقیده من یک هنرمند باید تمامی تواناییهای خود را به کار بگیرد و آثار خلاقانهای خلق کند. من معتقدم همیشه درهای بسته چیز بدی نخواهد بود.
آیا باز هم این ساز قابلیت دارد که کارهای دیگری روی آن انجام گیرد؟
ساز محدودیت ندارد بلکه باید به دنبال موسیقی و تنظیم خوب روی گیتار بود که البته چون مشکل است از عهده هرکسی برنمی آید.
این موارد را با هنرجویان کار کردهاید؟ یعنی شاگردان شما میتوانند قطعات محلی را روی گیتار پیاده کنند؟
با تعدادی از پیانیستها که به آهنگسازی علاقه دارند این تنظیمات را کار کردهام. اما گیتاریستها آنقدر مشغول آموزش و نواختن این ساز هستند که فعلاً فرصت پیدا نکردهاند و شاید زمان بسیاری برای آموختن آن نیاز باشد. خود من پس از ۳۰ سال تدریس چند سالی است که تنظیم کردن را یاد گرفتهام و بازهم مشغول آموختن هستم. یعنی باید موسیقی را خیلی خوب شناخت وبه تمام قابلیتها و تکنیکهای گیتار آشنایی و آگاهی داشت و این کار قطعاً با علاقه، پشتکار و تجربه میسر خواهد شد.
شما در خانوادهای بزرگ شده اید که از همان ابتدا موسیقی کلاسیک درآن به گوش میرسید اما شاید حدود چند سالی باشد که نگاه جدیتری به این موسیقی درایران شده است با این تفاسیر آیا میتوان به آینده موسیقی کلاسیک غربی درایران امیدوار بود؟
در مدت ۱۵ سالی که برای آموزش و اجرای موسیقی به ایران میآیم سطح یادگیری موسیقی کلاسیک بسیار بالا رفته است اما چیزی که هنوز هم کمبود آن احساس میشود و حتی به میزان استاندارد هم نرسیده فهم موسیقی است. هنرجویان از روی تکنیک ساز میزنند اما بسیار تند مینوازند و بهتر است بگویم این نوع نواختن در امریکا اصلاً قابل درک و گوش کردن نیست و زیبایی ندارد. وافسوس که استادان موسیقی به این مسأله توجه کمتری دارند. حتی بهتر است همراه با قطعات خود آواز بخوانند و تا این کار صورت نگیرد گیتار صدا نمیدهد.البته این مسأله قابل حل است و درکتابی که درخصوص یادگیری ساز گیتارکلاسیک نوشتهام به این موضوع اشاره داشتهام.
این مسأله به علت نبود شناخت درست از موسیقی کلاسیک است یا آنکه وابستگی و نوازندگی سازهای ایرانی؟
خیر،این بهانه است هر کسی میتواند موسیقی هر کجای ایران و هر منطقهای را یاد بگیرد اما باید بخوبی گوش کرد.
یعنی گوش موسیقایی ایرانیها ضعیف است؟
بله. ایرانیها فقط به سازهای گیتاریستها گوش میدهند در صورتی که باید به ارکسترها و اپراها بروند و به سازهای دیگرهم گوش کنند. تفاوت بتهوون و موتزارت، تفاوت هایدن با موتزارت و حتی تفاوت اسکارلاتی با باخ را بدانند. با سبک زمانهای مختلف بخوبی آشنا شوند و هرگاه یک موسیقی کلاسیک به گوششان رسید سریعاً تشخیص بدهند آهنگسازآن چه کسی است، برای چه دوره، چه سبک و حتی چه قطعهای است! قطعاً لازمه یادگیری این مسأله تمرین است و سالها گوش دادن و نمیتوان یک شب به این مهارتها دست یافت.
استادان موسیقی در این زمینه چقدر شما را همراهی کرده اند؟
من به دنبال بهترین معلمان بودم. استاد من شاگرد سگویا معروف بود، زمانی که نحوه تدریس او را دیدم تصمیم گرفتم موسیقی را از ایشان بیاموزم حتی در سراسر دنیا به دنبال او میرفتم. تلاش و تشویقهای استاد باعث شد امروز به این جایگاه برسم. البته علاقه هم شرط بود و زمان زیادی را برای یادگیری ساز گیتار صرف کردم؛ چیزی که در دنیا به دنبال آن بودم و آرزویم بود. من دوست داشتم گیتار بزنم و بهترین باشم.
به نظر شما در ایران استادان خوبی در زمینه تدریس گیتار وجود دارند! یعنی در سطحی هستند که شما انتظار دارید؟
من چیزی را که تا به امروز تدریس کردهام در معلمهای ایرانی ندیدهام و هر سال که به ایران میآیم این کمبودها را میبینم البته خیلی بهتر از گذشته شده است. من هم تجربههای موسیقاییام را که در خارج از ایران کسب کردهام به شاگردان آموزش میدهم.
چرا در ایران و در سطح دانشگاهی تدریس نمیکنید؟
بسیارعلاقهمندم اما ازمن هیچ دعوتی نمیشود. تنها یک بار به دانشگاه کرج دعوت شدم که بسیار اذیتکننده بود. البته این اتفاق به ضرر خود این افراد تمام شد من از امریکا آمده بودم که به آنها موسیقی کلاسیک تدریس کنم اما زمان و امکاناتی فراهم نشد که هنرجویان چیزی یاد بگیرند. با این تفاسیر با آنکه تا به امروز به هزینه خودم برای آموزش به ایران میآیم بازهم میگویم اگرامکانات خوبی برایم بگذارند حاضرم تدریس کنم اما کسی از من دعوت نمیکند. در صورتی که بهتر است مسئولان فرهنگی از هنرمندانی چون ما حمایت لازم را داشته باشند. علاقهمندان بسیاری هستند که دوست دارند این ساز را یاد بگیرند. من هم آرزو دارم نواختن درست گیتار را در تمام نقاط ایران آموزش بدهم و کنسرت برگزار کنم.
مستر کلاسهایی که در شهرستانها برگزار میکنید به چه صورت است؟ با توجه به محدودیتهای موسیقایی و شرایط شهرستانها از برگزاری چنین کلاسهایی استقبال میشود؟
بله. حتی بعضی شهرستانها از تهران هم جلوترهستند به طورمثال من در نخستین سفرم به شهرستان تنکابن دو بار کلاس و همایش آموزشی برگزار کردم و بسیار استقبال شد.
اغلب هنردوستان علاقهمند، موسیقی ایرانی چون تار، سه تار، سنتور و… را به خارج از ایران معرفی کنند اما شما دوست دارید موسیقی کلاسیک غربی را به ایران وارد کنید این علاقه به چه علت است؟
به نظرمن قشنگترین ساز گیتارکلاسیک است البته اگر بدرستی نواخته شود درواقع میگویند گیتار یک ارکستر کوچک است اما مشکل. مردم ایران عاشق گیتار هستند من هم علاقهمندم آنها بهترین قطعات و آهنگ را بشنوند و بنوازند.
چرا مردم ایران عاشق این ساز هستند؟
گیتار ساز راحت و قابل حملی است و مردم بسیاری را به دور خود جمع میکند این ساز را هر زمان میتوان نواخت و یاد گرفت.
آیا به نظر شما ضرورت دارد که این ساز در دانشگاهها تدریس شود؟
بله قطعاً، خود من خارج ازکشور در سطح دکتری تدریس میکنم و بهتر است ایرانیها هم به سطح بالاتری برسند.
مخاطبان کنسرت شما از افرادی هستند که اطلاعات موسیقایی بالایی دارند یا مردم عوام که از کودکی تصویری از ساز گیتار در ذهنشان بوده است؟
هردو مورد؛ هم افراد عادی و هم گیتاریستها و موزیسینهایی که از فهم بالای موسیقی برخوردارند. به طور مثال وقتی یک ربع پرده را با موسیقی غربی تلفیق میکنم باعث تعجب حاضران میشود.به خاطر دارم زمانی که در ایتالیا تحصیل میکردم به همراه یک تعداد دیگر از هنرجویان گیتاریست در کلیساهای دهکدههای کوچک کنسرت برگزار میکردیم زمانی که قطعه مدرن آوانگارد نواخته میشد لبخند صورت شنوندگان ایتالیایی و مزرعهداران را فرا میگرفت و از موسیقی لذت میبردند به این علت که آنها اپرای خود را میشناسند و با آن بزرگ شدهاند و حال آمادهاند یک کار جدید بشنوند اما در ایران کسی اپرا را نمیشناسد و وقتی یک کار مدرن نواخته میشود بیشتر همه وحشت میکنند و هیچ علاقهمندی نشان نمیدهند بنابراین باید کم کم این موسیقی را به آنها تعلیم داد و بعد یک کار مدرن برای آنها نواخت.
ربع پرده روی گیتار در خارج از ایران هم کاربرد دارد؟
جالب است بدانید نخستین بار ربع پردهها را خارج از ایران روی گیتار پیاده کردم. آقای رضا والی یکی از آهنگسازان خوب ما یک قطعه در دستگاه نوا و کر برای من نوشت که در آلبوم «هزار و یک شب» ضبط کردهام، زمانی که میخواستم این قطعات را یاد بگیرم متوجه شدم زمان زیادی ندارم که در یک گام خیلی تند سیم ساز را به پایین بکشم و ربع پرده بزنم و دوباره به حالت نرمال برگردم. بنابراین در جاهایی که احساس نیاز کردم ربع پردهها را اضافه نمودم و برای این کار گیتارم را نزد یک گیتاریست امریکایی بردم و ایشان بخوبی توانستند جای گیری صحیح سیمها روی گیتار را انجام بدهند. بعد از آن شروع به نواختن این قطعات درامریکا کردم و اتفاقاً ربع پردهها بسیار هم سرو صدا کرد.
آیا سازهای ایرانی نیز این قابلیت را دارد که با موسیقی کلاسیک غربی تلفیق شوند؟
بله. اتفاقاً کارهای بسیار خوبی در این زمینه تولید شده است. خود من با ساز سه تار در امریکا روی صحنه رفتم و قطعه «مرغ سحر» را نواختم و برای آنها که امریکایی بودند بسیار جالب بود.
چرا به عنوان سولیست کنسرتی در ایران برگزار نمیکنید؟
از خدا میخواهم! آقای علی رهبری سال گذشته از من دعوت کردند تا با ارکستر سمفونیک «آرانخوئز» را اجرا کنم اما با اتفاقاتی که در کادرارکستر به وجود آمد فعلاً متوقف شده است.
در حال حاضر آقای شهرداد روحانی مسئولیت ارکستر سمفونیک را برعهده دارند در این خصوص با ایشان صحبتی نداشته اید؟
خیر، اگر از من دعوت شود با کمال میل خواهم آمد. بازهم میگویم بسیار علاقهمندم کنسرت آرانخوئز را با ارکستر سمفونیک تهران در تالار وحدت اجرا کنم.
ان شاء الله فرصتی باشد تا در دانشگاههای ایران تدریس داشته باشید؛ همانطور که آگاه هستید موسیقی روز به روز در حال پیشرفت و به روزرسانی است و در مقابل هنرمندان نیز بهتر است پابه پای موسیقی روز دنیا حرکت کنند.
بله درست میگویید! بهتراست هنرمندان ومسئولان فرهنگی از موسیقی روز دنیا مطلع باشند و قطعات و آهنگسازان جدید را بشناسند. من همیشه اخبار موسیقی را رصد میکنم و از نقدها، اجراهای موسیقی کلاسیک و آلبومهای جدید مطلع هستم.
شما که در رصد اخبار موسیقی هستید پس از برگزاری جشنوارههای موسیقی در ایران با اطلاع هستید خصوصاً جشنواره موسیقی فجر؛اما حضور کمتری در چنین جشنوارههای بینالمللی دارید؟
اتفاقاً دو بار به جشنواره موسیقی فجر دعوت شدهام و در بخش بینالمللی این جشنواره شرکت داشتم و بسیار علاقهمندم که در جشنواره فجر ساز بزنم اما باید از من دعوت شود.
جشنواره موسیقی جوان چطور؟
متأسفانه در زمان برگزاری این جشنواره ایران نیستم. البته چندین بار به عنوان داور در این جشنواره دعوت شدم اما فرصت این اتفاق خوب فراهم نشد.
این جشنوارهها چقدر میتواند در معرفی موسیقی کلاسیک غربی مؤثر باشد؟
بسیار زیاد. دراین جشنوارهها دوستداران موسیقی دورهم جمع میشوند و هنر خود را معرفی میکنند.
به نظر شما آیا بهتر نیست چنین جشنوارههایی در خارج از ایران هم برگزار شود؟
بله،اتفاقاً در تعجب هستم چرا هنرمندی چون من را به کشورهای دیگر معرفی نمیکنند تا نام و فرهنگ ایران را بالا ببرم؟! من میتوانم سمبل گیتار ایران باشم. خارج از ایران براین نظر هستند که من سمبل گیتار ایرانم در صورتی که کشورم هیچ حمایتی نمیکند. من میتوانم سفیر موسیقی ایران باشم. چرا من نباید با آقای شهرداد روحانی روی صحنه کنسرتو بزنم؟ ما فعالترین موزیسینهای ایران هستیم و قطعاً با این کار موفقیتهای بسیار حاصل خواهد شد.
قطعات محلی و آذری که با ساز گیتار مینوازید به چه صورت است؟
از کودکی آهنگهای رشید بهبوداف در گوش من بود و با این آهنگها آشنایی دارم. ناگفته نماند اصالتاً آذری هستم و نام فامیلی من افشار آذرداد است، زمانی که متوجه شدم قطعات به این زیبایی وجود دارد با خود گفتم حیف است که غربیها با این قطعات آشنایی ندارند و وظیفه خود میدانم که در صحنههای جهانی موسیقی ایرانی و آذری را با گیتار کلاسیک اجرا و به بهترین نحو ممکن این نوع موسیقی را معرفی کنم.
در تبریز هم اجرای موسیقی دارید؟
خیر. من در تبریز مجوز اجرا ندارم و تنها کلاسهای موسیقی برگزار میکنم البته امسال برای سومین بار است که به شهر تبریز میروم و از خدا می خواهم که به من مجوز اجرا بدهند.
تنوع در کلاسهای آموزشیتان و اجرا در ایران به چه صورت است؟
هر سال که به ایران میآیم سعی میکنم تغییراتی در برنامه هایم ایجاد کنم. به طورمثال امسال قطعات گراندوس را نواختم و یک سوئیت کامل باخ زدم. به نظر من تنوع دراجرای موسیقی لازم است و نباید مخاطبان هرسال همان موسیقی را بشنوند.
آیا تمایل دارید درکنار اجراهای خود با خوانندهای همکاری داشته باشید؟
بیشتر علاقهمند هستم به تنهایی روی صحنه بروم، من عاشق شعر هستم و گه گاهی شعر میگویم البته اگر بخواهم چنین کاری را انجام بدهم باید در ایران زندگی کنم و با خوانندهها آشنا شوم و ساعتها همفکری کرد و قطعه ساخت.
با این تفاسیر شما موسیقی را برای خودتان مینوازید یا مردم؟
موسیقی را برای خودم مینوازم اما با مردم تقسیم میکنم.
بعد از سمفونی «کارون» که با آقای مجید انتظامی همکاری می کردید پیشنهاد دیگری در این زمینه انجام شد؟
خیر. البته این سمفونی زمان زیادی برد و ما دو هفته به طورمداوم روی این کار تمرین کردیم. من نمی دانستم متد نتها درایران به این صورت است که نیمی از نتها نوشته نمیشود و باید آهنگساز با خلاقیت و شناختی که دارد آن را بسازد.
در موسیقی آوازی چقدر فعال هستید؟
در موسیقی آوازی با خوانندههای غربی کار کردهام و قطعاتی از شوبرتو و دیگر آهنگسازان خوانده ام، اتفاقاً خواننده و گیتار با یکدیگر همخوانی دارند اما واقعیت این است که من با هنرمندی کار میکنم که حرفهای باشد فرقی نمیکند خواننده باشد یا نوازنده.
در دولت جدید چه اتفاق خوب فرهنگی برای شما رقم خورد؟
خاطرم است اوایل دولت آقای روحانی بود که عکس من روی صفحه روزنامه ایران چاپ شد و این برای من موفقیت خیلی خوبی بود.همچنین فرهنگسرای نیاوران برای بار اول عکس من را روی پوستر گذاشته در صورتی که پیش از این فقط عکس یک گیتار بود. در دولت آقای روحانی اوضاع موسیقی خیلی بهتر شده است و همین طور که میبینید تمامی سالنهای کنسرت رزرو شده به طوری که فرصتی برای اجرای برنامههای ما نیست!
آیا از مسئولان فرهنگی و هنری دولت یازدهم انتظار دیگری دارید؟
انتظارم این است که موزیسینها را تشویق کنند، این استعدادها نیاز به حمایت مسئولان دارند. همچنین بهتر است سطح استاندارد موسیقی بالا برود و در کنار آن بهترین موزیسینها و استادان را به ایران دعوت کنند. مسئولان فرهنگی نگاه جدی تری به ارکستر و سولیست داشته باشند. من دوست دارم بیشتر به ایران دعوت شوم و سمبل گیتار و سفیر موسیقی ایران باشم.
فکر میکنید در ایران تا چه اندازه لیلی افشار را میشناسند؟
به نظر خودم خیلیها میشناسند. البته موسیقی من کلاسیک است و کمتر از رادیو و تلویزیون صدای گیتار و این نوع موسیقی پخش میشود اما اگر بتوانم در رادیو بنوازم شبانه معروف میشوم و به نظرم این فضای موسیقی در رادیو و تلویزیون بهتر است ایجاد شود.
آیا شما علاقهمند هستید در کنار بزرگان موسیقی چون استاد علیزاده، استاد کلهر و… کنسرتی برگزار کنید؟
بله خیلی هم عالی است، اگر بتوانیم در کنار هم جمع شویم و یک کار خوب بنوازیم فکر بسیار خوبی هم خواهد بود.
حرف آخر…اوایل گفت و گو اشاره کردید که من با گیتار به تمام آرزوهایم رسیدهام آیا آرزوی دیگری هم داردید؟
بله. دوست دارم قطعات بیشتری تنظیم کنم وآلبومهای دیگری منتشر کنم. با ارکستر سمفونیک تهران آرانخوئز را بزنم و در سراسر ایران کنسرت برگزار کنم.
دیدگاهتان را بنویسید