دانشیار دانشکده موسیقی تهران گفت: هروقت هنرجویان را به آشنایی با نظر عارفان و فیلسوفان درباره موسیقی تشویق میکردم، میدیدم وحشتی ژرف سراپای آنها را فرامیگیرد. آنها در پاسخ به پیشنهادم میگفتند «ما زبان حکیمان قدیم را نمیفهمیم». به همین دلیل، تصمیم گرفتم مجموعهای ساده و کمحجم را در این زمینه فراهم کنم.
کتاب «موسیقی در فلسفه و عرفان یک مقدمه کوتاه» نوشته دکتر محمدرضا آزادهفر – دانشیار دانشکده موسیقی تهران – بهتازگی به این حوزه وارد شده است.
آزادهفر در گفتوگو با ایسنا، درباره جرقه اولیه نوشتن این کتاب، اظهار کرد: نگرانی من و بسیاری از استادان دانشگاهی در زمینههای علوم انسانی و هنر، فاصله گرفتن ایرانیهای امروزی از مطالعه علم است.
او با بیان اینکه برای داشتن زندگی بهتر نیازمند دانش هستیم نه اطلاعات صرف، ادامه داد: اینکه در دنیای دیجیتال امروزی همه اطلاعات بهراحتی از طریق شبکههای مجازی در دسترس است، باور غلطی است، غافل از اینکه آنچه در دسترس قرار میگیرد، اطلاعات است نه دانش. از طرفی در صحیح بودن یا نبودن آنها تردید وجود دارد.
آزادهفر تأکید کرد: این موضوع را از این نظر گفتم که روز به روز فاصله گرفتن نسل جدید را از کتابهای علمی بیش از پیش میبینم و اگر هنوز اساتیدی هستند که سالها رنج مهیا کردن دانش را برای مردم دوران خود فراهم میکنند با همین امید است.
این پژوهشگر حوزه موسیقی در پاسخ به این پرسش که چطور شد برخلاف مد روز که بیشتر، نگاه به نویسندگان غربی است شما در زمینه موسیقی به حوزه اندیشه در فلسفه و عرفان ایرانی وارد شدید؟ اظهار کرد: آغاز دوره نوین آموزش موسیقی در ایران، با شکلگیری بخش موسیقی دارالفنون آغاز و با منابع اروپایی همراه شد. این روند تا حد زیادی هنوز پابرجاست به شکلی که هنرجوی موسیقی، اگر طالب فراگیری موسیقی ایرانی یا غربی باشد، چه نوازنده و چه آهنگساز بتواند از کتابهای برگرفته از تئوری موسیقی اروپا کار خود را آغاز و دنبال میکند. این در حالی است که موسیقی ایرانی همراه با موسیقی هند و چین در دستهبندیای که خود غربیها آن را ارائه کردهاند، بهعنوان «موسیقی تمدنهای پیشرو» قلمداد میشود.
او همچنین گفت: من اگرچه خود در اروپا تحصیل کردهام و با تئوری موسیقی غربی از نزدیک آشنا شدهام، اما در دو دهه گذشته، مجذوب اندیشههای ایرانی در زمینه موسیقی بودهام و فکر میکنم موسیقی ایرانی زمانی میتواند به دوره رونق خود بازگردد که به داشتههای خود متکی شود و از آنها در مسیر آفرینش موسیقی روز استفاده کند. برای آغاز این مسیر ضروری است پیش از آنکه با ساختار تئوریک این موسیقی آشنا شویم، با دیدگاههای متفکران ایرانی آشنا شویم.
آزادهفر با بیان اینکه مخاطب این کتاب در یک دید کلی، فارسیزبانان علاقهمند به اندیشه هستند، اظهار کرد: بهطور خاص علاقهمندان و دانشجویان رشتههای فلسفه، عرفان و موسیقی میتوانند خوانندگان اصلی این کتاب باشند. میتوان گفت، اگر کسی موسیقی ایرانی کار میکند و حداقلهای فراهم آمده در این کتاب را نداند، تا حدود زیادی در حوزه تفکر موسیقی ایرانی کمسواد باقی مانده است. از سوی دیگر، مباحث طرحشده در فصول پایانی این کتاب میتواند برای علاقهمندان به موضوعات مردمشناسی و جامعهشناسی بسیار جذاب باشد.
این مدرس دانشگاه درباره موضوعهای اصلی این کتاب نیز توضیح داد: این کتاب سه فصل اصلی دارد که فصل اول آن با عنوان «درآمدی بر دیدگاههای کلامی، فلسفی وعرفانی در توصیف موسیقی» ارائه میشود و دو فصل پایانی به بررسی وضعیت معاصر میپردازد. ابتدا «دیدگاه جوانان امروز ایران در زمینه آرای فلسفی و عرفانی مرتبط به موسیقی» ارائه میشود. این موضوع با بهرهگیری از یک سلسله مطالعات میدانی بین جوانان اهل موسیقی در استانهای مختلف کشور صورت پذیرفته است و میتواند بازتابی از وضعیت روز را برای خواننده فراهم کند. در فصل پایانی که در واقع فصل سوم کتاب است، بحثی تحت عنوان «چالش تفاوت نگاه» طرح میشود که درباره نقش رسانههای جدید، بویژه ارتباطات مجازی در تغییر رویکردی فلسفی موسیقیدانان جوان است.
دیدگاهتان را بنویسید