دیروز از بخش «سی.سی.یو» مرخص شد؛ بعد از دو هفتۀ سختی که در بیمارستان داشت و بخشی از آن را نیز در «آی.سی.یو» گذرانده بود. حالا وضعیت آرام است و رضایتبخش؛ هر چند هنوز زمانِ مشخصی برای ترخیصش اعلام نشده است. خالق آثار ماندگار موسیقی ایران که در کارنامه هنریاش کار با خوانندگانی چون محمدرضا شجریان، گلپا، ایرج، تاج اصفهانی، غلامحسین بنان، محمود محمودی خوانساری، حسام الدین سراج و علیرضا افتخاری را دارد، روزهای سختی میگذراند؛ مثلِ خیلی از هنرمندانِ بیمار دیگر. این روزهایش اما هر چه سخت باشد، از آن روزهای عزلت و خانهنشینی و ممنوعیت از فعالیتِ ابلاغ نشده، سختتر نیست.
یک روز گفت: «تنها دلخوشی ما مردم هستند.» راست هم میگفت. بعد از این همه سال عزلت نشینی خواسته و ناخواسته، بعد از این مدتِ مدید فعالیتِ موثر در عرصۀ موسیقی و حالا حتی به اندازۀ یک یاد نکردنِ ساده، دلخوشی دیگری نمیماند، حتی اگر آدم «فرهنگ شریف» باشد. حتی اگر یکی از موثرترین نوازندگانِ نامیِ تار با آن همه ابداعاتش در انگشتگذاری و مضرابزنی. تکلیفِ مسوؤلانِ هنری که در این کشور مشخص است، انگار حرجی به آنان وارد نیست، تکلیفِ آن هنرمندانی که آن روزها به اتهام شیریننوازی هم او را راندند، هم میماند به حسابِ تاریخ که گفتهاند بهترین قاضی است و سرسختترین و عادلترینش. همین تاریخ است که دربارۀ ملودیهایی که نواخت و شد خاطرۀ موسیقایی چندین نسل پیش از این و چندین نسل بعد از آن که از آن سکوتهای پیچیده و سنجیده و از آن جوابهای کوتاه و موثر و کششها و مالشهای سازش تا ابد محظوظ خواهد شد. «شریفِ» شریف حالا بیمار است؛ مثل تمام یک سال گذشته که آن شایعاتِ مبتذل دربارۀ فروش سازش پیش آمد و خاطرِ خودش و خانوادهاش را بیش از پیش آزرد.
خودش توان حرف زدن ندارد. ضعیفتر و بیمارتر از آن است که بتواند توضیح چندانی دهد؛ همسرش اما با همان سختکوشی و علاقهای که در همۀ این مدت در پاسداری از یکی از مهمترین مفاخر فرهنگِ این سرزمین داشته است؛ دربارۀ وضعیتِ سلامتیاش توضیح میدهد؛ آنقدر از او مراقبت کرده و آنقدر در این مدت با پزشکان مختلف رابطه داشته است که خودش مانند یک پزشک حاذق از او میگوید: «حالا بسیاری از مشکلاتِ استاد برطرف شده است و تنها در این میان در قلبِ ایشان لختۀ خونی تشکیل شده بود که با خوشاقبالی و معجزه آسا از قلب ایشان خارج و به پایشان رسیده است و البته دفع این لختۀ خون ۶ ماه زمان خواهد برد.»
خانمِ «منصوره رضایی» میگوید: «بعد از عملِ سختی که سال گذشته بر اثر شکستگی لگن انجام شد، بدن استاد دیگر مواد غذایی را جذب نمیکردند. عملِ لگنِ ایشان یکی از سختترین جراحیهای ناحیه لگن محسوب میشود و سن و سال استاد نیز این وضعیت را پیچیدهتر کرد؛ بعد از آن علی رغم تمام رسیدگیهایی که وجود داشت، جذب مواد غذایی انجام نمیشد و همین بدن ایشان را ضعیف و ضعیفتر میکرد. ایشان به دلیل همین در بیمارستان مورد توانبخشی تغذیه قرار گرفتند و سرم های خاصی را مصرف کردند.»
ماجرا اما هر روز پیچیدهتر شد. استاد فرهنگِ شریف در هفتههای گذشته، مدتی در بخش آی سی یو بستری شدند و پس از بهبود نسبی به بخش منتقل شدند؛ ضربانِ نامنظم قلب هم مدتی ایشان را در بخش سی.سی. یو بستری کرد؛ در این میان شانسی که آوردیم لخته جایی گیر کرد که به واسطه داروهای رقیق کننده، این لخته دفع خواهد شد. ضعیف شدید جسمانی، مدتی ایشان را دچار مشکل تکلم کرده بود که در حالِ حاضر آن نیز بهبود یافته است و در یک شرایط کلی میتوانم بگویم که حالا حالشان مساعد است.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا مسئولان دولتی پیگیر اوضاع فرهنگ شریف بوده اند با خیر نیز گفت: «در این مدت خانه موسیقی و آقای مرادخانی پیگیر بودند و حتی آقای مرادخانی یک نَفَر را مسئول پیگیری اوضاع همسرم کرده و اعلام کردهاند که هزینههای بیمارستان پرداخت خواهد شد؛ اما به هر حال ما خودمان هزینهها را خواهیم داد و بعد از آن این موضوع را از طریق خانۀ موسیقی و معاونت هنری پیگیری خواهیم کرد تا ببینیم که این کار را انجام خواهند داد یا نه؟»
دیدگاهتان را بنویسید