«نمادها و سمبلهای گرافیکی و صوتی به طور ناخود آگاه بر تفکر و متعاقبا بر زندگی ما تاثیر مستقیم میگذارند، گرچه ممکن است ضمیر خود آگاهمان متوجه آنها نباشد. به بیان دیگر سمبلها زبان ذهن هستند. به نظر میرسد از تمدنهای کهن تا به امروز دانش شناخت و تاثیر ناخودآگاه بر ذهن مردم همواره از سوی حکام و رهبران مورد استفاده بوده. بعضی مخرب و استثمار گرایانه و بعضی سازنده و مثبت. گویی بهترین راه هدایت مردم، هدایت تفکر آنهاست. هدایتی که برای آن هیچ مخالفت و مقاومتی وجود نخواهد داشت که هنر برترین ابزار آن است. این در حالیست که تودهٔ مردم با جنگهای فرمال و نمایشی سر گرم میشوند. حدود یک دههٔ پیش نقطهٔ آغاز پژوهش من در مقولهٔ تاثیر هنر بر ذهن بود. در بارهٔ چگونگی لمس احساسات انسانی، توانایی خاموش کردن موقت قدرت تفکر و نهایتا ایجاد خلسهٔ مصنوعی در مخاطب. در برخورد با موضوع سمبلهای صوتی منبع مطالعاتی درخور توجهی نیافتم. گویی دانشی سری بود. این خلاء مرا بر آن داشت تا به تحلیل موسیقایی آثاری بپردازم که همواره میشنیدم. یافتن حقیقت نیازی به سفر دور دنیا ندارد، حقیقت روی همین صندلیای که بر آن نشستهاید پنهان است. پروژهٔ لمس به اشتراک گذاشتن این تجربیات با شماست.»
اینها را «مصباح قمصری» دربارهٔ پروژهٔ «لمس» نوشته است. حالا قطعهای از سومین آلبوم این پروژه با نام «الف. لام. میم» به شکل اختصاصی پخش می شود و تا چند هفتهٔ دیگر، قطعهای دیگر با نام «به زیبایی مرگ» از آلبوم سوم به همین نام توسط «موسیقی ایرانیان» منتشر خواهد شد. مصباح قمصری، «الف. لام. میم» با کلامی برگرفته از انجیل یوحنا را در حالی منتشر کرده است که نوازندگی تمام سازهای آن را خودش انجام داده است.
این آهنگساز دربارهٔ این پروژه توضیح میدهد که «لمس» در زمینهٔ تاثیرپذیری ذهن از طریق موسیقی است: «موضوع اصلی این پروژه پژوهش دربارهٔ تاثیرشناسی ذهن در مواجهه با موسیقی ست؛ این اتفاقی است که سالهاست که در غرب در حال رخ دادن است و ما از آن غافل ماندهایم؛ به خصوص اینکه من اعتقاد دارم جنگ در دنیای امروز، جنگ تفنگ و بمب هستهای و مسایلی از این دست نیست، این جنگها همه نمایشی هستند. میدان نبرد امروز، بستر «ذهن» است که از طریق مدیاهایی چون رسانه، فیلم و موسیقی رخ میدهد.»
او میگوید مخاطب آثاری که او میسازد قرار نیست به تلاشهای او در این زمینه پی ببرد؛ چرا که هر اتفاقی که او شکل میدهد بر ذهن مخاطب تاثیر میگذارد؛ ضمن آنکه همواره هنر بر بخش ناخودآگاه مخاطب تاثیر میگذارد: » قرار نیست مخاطب به شکل عینی در مواجهه با هدفی قرار گیرد که من در این پروژه به دنبال آن هستم؛ ضمن آنکه حتی اگر قسمت خودآگاه ذهن او هم درگیر این مساله شود، اتفاق خاصی رخ نمیدهد. ما همواره چیزهایی میدانیم که نسبت به آن بیتوجگه هستیم، برای مثال اگر بخواهم به صورت ساده مساله را توضیح دهم، این است که همهٔ ما میدانیم که درست نشستن تاثیر مستقیمی با سلامت ستون فقرات دارد؛ اما هیچکداممان این مساله را لحاظ نمیکنیم.»
او میگوید پروژهٔ «لمس» هدفش چیزی فراتر از موسیقی است: «موسیقی برای من هدف نیست؛ هیچ هنری نمیتواند خودش به عنوان یک هدف مطرح باشد. هنر همیشه وسیله است و من هم از آن برای رسیدن به هدفی که در ذهن داشتهام، استفاده کردهام.»
«مصباح قمصری» خودش تمام سازهای این اثر را نواخته است؛ او سازهای بسیاری مینوازد و حالا از این تواناییها استفاده کرده تا اثرش را خلق کند: «اگر کسی بخواهد به این پروژه اضافه شود، باید تفکر خاصی به موسیقی من اضافه کند که هنوز چنین فردی پیدا نشده است.»
«الف. لام. میم» قطعهای از آلبوم سوم این پروژه با نام «به زیبایی مرگ» است. اولین آلبوم از این سری با نام لمس، اثری بود که قمصری در آن به «غریزه» توجه داشت و تلاش کرد تا با موسیقی، بخش احساسی مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد، در «بازگشت به آتش» او به «طغیان» توجه داشت و مخاطب را به تفکر وا میداشت و از فلسفهٔ «جهان تصویر من است» از شوپنهاور پیروی کرد، حالا آلبوم سوم بر «مشاهده» استوار است که میتوان آن را باطنی و معنویتر دانست.
قطعه «الف. لام. میم» را با اجازه صاحب اثر و از طریق سایت «موسیقی ایرانیان» آنلاین بشنوید و در صورت تمایل دانلود نمایید.
آنلاین بشنوید:
دیدگاهتان را بنویسید