۲۲ دی ماه سال ۱۳۸۶ بود که احمد عاشورپور؛ پدر موسیقی محلی گیلان صدایش را در خاک پنهان کرد. هنرمندی که ترانههای فولکلور گیلانی را با سبک جدید خواند و فرهنگ غنی این خطه از میهن را به گوش همه رساند.
احمد عاشورپور در هجدهمین روز از بهمن ۱۲۹۶ در بندرانزلی متولد شد و ۲۲ دی ماه سال ۱۳۸۶ در تهران و بر اثر بیماری دیده از جهان فرو بست ولی طبق وصیتش در خطه محل ولادتش، غازیان ِ بندرانزلی در جوار بقعه بیبی حوریه به خاک سپرده شد.
از وی بهعنوان پدر موسیقی محلی گیلان یاد میشود و از نخستین خوانندگان ایرانی بود که آهنگهایی به سبک پاپ اجرا کرد و از این رو به او لقب پدر موسیقی پاپ ایران را نیز دادهاند.
امین حق ره، از پژوهشگران و نویسندگان فعال گیلان کتابی با عنوان “شورشی آوازه خوان” در مورد زندگی هنری و سیاسی احمد عاشورپور نوشته که توسط نشر ایلیا به چاپ رسیده است.
حق ره در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: احمد عاشورپور احیاگر و معرف ترانههای فولکلور گیلان است؛ او ترانههایی که با زندگی و فرهنگ گیلان و مردم آن عجین بود را با تنظیمی مدرن به گوش مخاطبین موسیقی در سراسر ایران رساند. ترانههایی که به مناسبتهای مختلف مثلا در هنگام کاشت و برداشت برنج، هنگام صید ماهی از دریا و حتی ترانه هایی که در زندگی روزمره گیلانی ها زمزمه می شد و دارای مفاهیم بلندی بودند را شنید و تبدیل به ترانه کرد.
این پژوهشگر تاکید کرد: در واقع او اولین کسی است که اقدام به ضبط و نشر ترانههای گیلکی با تنظیمی مدرن و جهانی کرد. همچنین ترانههای گیلکی نخستین بار با صدای او بود که از رادیوی ملی پخش شد.
حق ره با تاکید بر اینکه عاشورپور با انجمن موسیقی ملی ایران به رهبری روح اله خالقی نیز همکاری داشت، گفت: در اهمیت و جایگاه او به عنوان خواننده در موسیقی ایران همین بس که تصنیف ای ایران نخستین بار با صدای عاشورپور، بنان و روحبخش (به صورت مشترک) بر روی صحنه اجرا شد.
این پژوهشگر تصریح کرد: حالا دیگر با توجه به بررسی اسناد تاریخ موسیقی معاصر ایران، میتوان عاشورپور را به عنوان پیشگام ترانهی مدرن/ جهانی در ایران نیز شناخت”.
پدر موسیقی محلی گیلان، مهندس کشاورزی از دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران داشت و سال ۱۳۲۲ به ابوالحسن صبا معرفی شد و در رادیو تهران به خوانندگی پرداخت سپس به دعوت روحالله خالقی با انجمن ملی موسیقی همکاری کرد.
زندگی احمد عاشورپور جلوههای گوناگونی دارد و نشانگر مجموعهای از ویژگیهای بارز و برجسته در شخصیت وی است. در عرصه هنر عاشورپور، آهنگ ساز، ترانهپرداز و خوانندهای با صدای گرم و رسا بود. ترانههای او را نه تنها مردم گیلان که بسیاری از مردم در سایر نقاط ایران ورد زبان داشتند.
در دورانی که ترانههای محلی بسیار حقیرتر از خواندن ترانههای معمول به نظر میآمد، او به خواندن ترانههای مردمی پرداخت، ترانههایی که رنگ و بوی زندگی مردم کوچه و بازار، مردم زحمت کش و تهی دستان را داشت.
در سال ۱۳۳۲ وقتی عاشورپور از فستیوال هنری جوانان در بخارست به ایران بازگشت او را بازداشت کردند. او به زندان رفت و به تبعیدگاه خارک فرستاده شد. وقتی آزاد شد به هر جایی که برای کار کردن پا میگذاشت بیدرنگ نامه ساواک هم در پی او میآمد با این مضمون که به احمد عاشورپور شغل حساس واگذار نکنید ولی تواناییهای علمی و مدیریتی عاشورپور چنان بود که سرانجام راه را میگشود و دیگران را به تکریم در مقابل دانش خود وا میداشت.
موسیقی عاشورپور نه تقلید مبتذل از موسیقی غرب بود و نه بیان ساده و بلا واسطه ملودیهای تکراری مردم کوچه و بازار. موسیقی عاشورپور بازآفرینی خلاق و هنرمندانه موسیقی فولکور و مردمی بود.
از جمله آثار او می توان به عزیز لاکوی، بیشیم کوه دارم ترا یاد بوخودا، گیلکه جان، گول بیاره، باور نوکون، گول ابریشم، همسایه لاکوی، جانه کور، نوکون ناز، شیرین لاکو، سورخه جول، ای خودا، کوراشیم، می دیل، میکوچی لاکوی همچنین نوکون جفا تو کور می امره، کیجا جان، واجارگا لاکو و جینگه جینگه جان را می توان نام برد.
امید، عنصر شاخص محتوی ترانههای عاشورپور بود. امید مردمی که برنج می کارند تا برکت درو کنند، امید صیادان که به دریا می روند تا کسب روزی کنند، امید دست فروشان شنبه بازار بندرانزلی و امید همه گیلانی های بافرهنگ و شریف که در خطه ای از بهشت زندگی می کنند.
قسمتی از یکی از ترانههای او: “زیباتر از جهان امید ای دوست، جهانی نیست” و در آخر احمد عاشورپور گفت: “تنها آرزویم خوشبختی همه مردم جهان بهویژه مردم ایران است.”
روح این بزرگمرد گیلانی شاد و یادش گرامی.