فیلم «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی با شعار «زندگی بیعشق، مردگیست» وارد سومین هفته اکران خود شده است. همین موضوع بهانهای شد تا با مسعود سخاوتدوست آهنگساز اثر به گفتوگو بنشینیم که در ادامه میخوانید.
برای ساخت موسیقی متن «ضد» بخشهایی از فیلم را دیدید یا فیلمنامه را خواندید؟
زمانی کار به دست من رسید که ۹۰ درصد نهایی شده و آماده صداگذاری بود. برای همین تمام سکانسهای اصلی فیلم را دیدم و بعد از نقطهگذاری، آهنگسازی را آغاز کردم.
ساخت موسیقی فیلم از چه زمان آغاز شد؟ چه مدتی زمان برد تا تکمیل شود؟ از ابتدا شروع فیلمبرداری به پروژه پیوستید یا اواخر کار؟
من جزو آخرین نفراتی بودم که به فیلم اضافه شدم؛ هرچند به صورت کلی از طرح فیلمنامه اطلاع داشتم اما کار رسمی را بعد از اتمام فیلمبرداری و زمانی که ۹۰ درصد تدوین نهایی شده بود، شروع کردم. در روزهای آخر منتهی به جشنواره فیلم فجر، فیلم به دست من رسید؛ در نتیجه به لحاظ زمانی بسیار دچار چالش شدم. من باید کار را در مدت سه هفته به پایان میرساندم، در نهایت هم ساخت، ضبط و میکس اثر هم همین مدت زمان برد.
ساخت موسیقی یک اثر تاریخی با چه ملاحظاتی همراه است؟
وقتی قرارست آهنگسازی اثری در حوزه تاریخی بررسی شود، هم بحث مکانمندی اهمیت دارد و هم زمانمندی. اینکه در چه زمان و بازه تاریخی یک اثر اتفاق افتاده و چه مولفههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در آن دوره بر اثر حاکم بوده است، بحث زمانمندی را برجسته میکند. اینکه این اتفاقات در چه بستر مکانی اتفاق افتاده، آسیایی بودن، خاورمیانهای بودن، نوع کشور با ریز جزییات در مقطع مکان میتواند مولفههای جدیدی را به موسیقی فیلم اضافه یا کم بکند.
«ضد» علاوه بر تاریخی بودن اثری عاشقانه هم محسوب میشود. این مساله چه قدر روی ساخت موسیقی تاثیرگذار و کدام اولویت بود؟
– «ضد» علاوه بر مباحث تاریخی و سیاسی، بحث عاشقانگی را هم دربرمیگیرد. ما به لحاظ موسیقیایی مولفههای عاشقانهمان واضحتر و متمایزتر از مولفههای سیاسی است به همین دلیل اولویت را همواره بحث عاشقانه قرار میدهیم. درباره «ضد» اما داستان پیچیدهتر بود چراکه بافت سیاسی، بافت عاشقانه را تحتالشعاع قرار میداد. با ملاحظه این موضوع من از مولفههای تاریخی و سیاسی بیشتر استفاده کردم؛ علارغم اینکه در کارهای مشابه، بحث عاشقانه را برجسته میکردم.
موسیقی این اثر با افراد پیش رفته است یا قصه؟ قصه کل جهانی صوتی فیلم را ساخته است؟
هر دو را با هم داشتیم؛ اما با کمی اختلاف بیشتر به قصه پرداختیم. ما برای قسمتهای عاشقانه یک تم شخصیتمحور داشتیم. همچنین برای یکی از شخصیتهای فیلم که کشته میشود، برای وابستگی حزب هم یک تم جانبی در نظر گرفته بودیم. برای خود شهیدبهشتی هم تم شخصیتمحور داشتیم. اما بقیه پرداختها مانند اتفاقات حزبی و خرابکاریهایشان بر اساس قصه جلو میرود و اتمسفرسازی قصهمحور است.
برای هر کدام از کاراکترها از سازهای مختلف استفاده کردید؟ اساسا از چه سازهایی برای فیلم ضد بهره بردید و معیار شما برای انتخاب چه بود؟
برای سازبندی یک تفکیک قابل توجهی وجود داشت. برای بحث کاراکتر زمانی که رویکرد و ارتباط عاشقانهای وجود دارد، ساز گیتار انتخاب شد. برای بحثهای کمی اکشن و هیجانانگیز که اسرارآمیز بود از ساز ویولنسل با تغییرات کوک استفاده کردیم؛ گاها پرکاشن هم همراه میشد. تم اصلی قصه را ساز ویولنسل به صورت کلاسیک و استاندار بود. در بخشهای دیگر فیلم، از سازهای زهی هم کردیم. همچنین برای پایانبندی کار هم که جنبه حماسی دارد، از گروه کُر استفاده شد.
اگرچه حال و هوای فیلم در دهه ۶۰ میگذرد اما به نظر می رسد از موسیقی آن زمان خیلی استفاده نکردیم و یا بتوان گفت به آن وفادار نبودید. دلیل این اتفاق چیست؟
مولفه موسیقی آن دوره مانند ملودیهای برجسته و فضای دراماتیک، شعرمحور و تا حدی سرودمحور هستند که طبق صحبتمان با کارگردان متوجه شدیم به غیر از سکانس مربوط به شهید بهشتی ضرورتی ندارد از آنها استفاده کنیم. در بقیه سکانسها از موسیقی مدرن استفاده شده است. همچنین در فیلم، ساز الکترونیک برای بالابردن سطح هیجان کار استفاده شد.
شما همزمان با ساخت موسیقی «ضد» درگیر ساخت موسیقی فیلم «موقعیت مهدی» هم بودید. از تفاوت آهنگسازی برای این دو فضا بگویید.
این دو موسیقی با هم تفاوت بنیادی داشتند. موسیقی «ضد» یک بافت ارکستر بزرگ ساختاری کلاسیک داشت و اصلا از موسیقی محلی بهرهمند نبود. به لحاظ ژانری هم در بعضی از قسمتها اسرارآمیز و هولانگیز بودن برای موسیقی «ضد» ضروری بود در صورتی که در موسیقی «موقعیت مهدی» با یک بافت شاعرانه روماتیک و فولکلور محلی مواجه بودیم. موسیقی در فیلم «ضد» جهتگیری قومیتی ندارد اما در فیلم «موقعیت مهدی» موسیقی کاملا ترکی و مربوط به آذربایجان است و استفاده از آواهای محلی در موسیقی فیلم جایگاه ویژهای دارد. از سوی دیگر در «ضد» از آوای کلاسیک و ارکستر بزرگ و گروه کُر سمفونیک استفاده شده است.
جهان فکری شما و امیرعباس ربیعی کارگردان اثر چه قدر به هم نزدیک بود؟ از تعامل خود برای رسیدن به موسیقی اثر بگویید.
امیرعباس ربیعی کارگردان خوشفکر، با وسواس و دقیقی است. ما همواره در هفتههای اول گفتوگویمان به نتایج خوبی برای موسیقی فیلم و در نهایت با یک یا دو اتود به نتیجه نهایی میرسیم. در گذشته هم با او چندین همکاری داشتم، با فضای فکریاش آشنا بودم و میدانستم ارکستربزرگ دوست دارد. ما میدانستیم که فضای موسیقی بخش قابل توجهی از کار را در برمیگیرد و الزاما روایت زیرپوستی و باطنی همیشه اولویت ندارد و بسته به سکانس و پلانهای باهم صحبت کرده بودیم، ممکن بود بین جنبههای موسیقی افکتی و موسیقی ملودیک در نوسان باشد. به همین علت و با پیشینه قبلی، جهان صوتی هردویمان بسیار سریع شکل گرفت.
از نظر شما اساسا آثاری شبیه «ضد» تاریخ مصرف دارند؟
خیر. تاریخ مصرف زمانی مطرح میشود که شما به یک جنبه تاریخی و ایدئولوژیکی اشاره کنید و با بحث حقیقت روان شناختی کاری نداشته باشید. در فیلم «ضد» اتفاقات فراتاریخی است. اینکه چگونه یک ایدئولوژیک مخرب میتواند عشق آدمی را تبدیل به جنون، خیانت و قتل کند و چگونه یک انسان را در طول زیست عاشقانهاش به هیولا تبدیل میشود. این اتفاق دارای تاریخ مصرف نیست چرا که در جای جای جهان رخ میدهد. هر وقت شرایط وجود چنین ایدئولوژی مخرب در جامعه وجود داشته باشد، لاجرم اتفاقاتی از این دست رخ میدهد. باید بگویم که تاریخ هیچوقت، تاریخ انقضا ندارد چراکه بحث تاریخی نمیتواند تنها در دورهای و تمام شده باشد. تاریخ راهنما و چراغ آینده است.
موسیقی یک اثر سیاسی برای ماندگار شدن نیازمند رعایت چه مولفههایی هست؟
عوامل ماندگاری یک موسیقی، فنی و برخی به صورت رندوم و جامعهشناختی است. رندوم یعنی به بخت و اقبال حواشی اثر بستگی دارند. ما موسیقی فیلم حکومت نظامی را داریم که اثری کاملا سیاسی است و تا همین الان بعد از گذشت ۶۰ سال جزو آثار ماندگار سینما است. از طرفی کلی موزیک فیلم سیاسی داریم که نه دیده شده و نه شنیده شده است، اینکه چرا حکومت نظامی توانسته انقدر تاثیرگذار باشد صحبتهای برون متنی مطرح است؛ مانند بحث ایدئولوژی مارکسیستی که در آن دوره جایگاه ویژهای در فضاهای دانشگاهی داشت و همین موضوع باعث بولد شدن این موسیقی شد. در ایران هم به همین نحو است.
راوی قصه فیلم «ضد»، چه سازی است؟ برای لحظات عاشقانه از چه سازهایی و برای دیگر صحنهها از چه سازهایی بهره بردید؟
راوی موسیقی «ضد» ساز ویولنسل است. در لحظات عاشقانه گیتار این ساز را همراهی میکند و در لحظات اکشن سازهای کوبهای به این ساز اضافه میشوند. موسیقی اکترونیک هم با این اتمسفر همراه میشود؛ اما نماد شخصیت اصلی در این فیلم ساز ویولن سل است.
برای ساخت موسیقی متن، نظر سازندگان فیلم هم دخیل است؟ چطور به یک نتیجه قطعی میرسید؟ کمی توضیح دهید.
استقلال ۱۰۰ درصد آهنگساز نه ممکن است و نه مطلوب چراکه تهیهکننده و کارگردان و تیم نویسنده ممکن است نظراتی درباره باطن اثر داشته باشد. اینکه این نظرات چقدر دخیل شود و یا اساسا چند درصد باید اعمال شود، بحث دیگری است. اما اینکه موسیقی باید قبل از ساخت اثر گفتمان بین عوامل و آهنگساز باشد، یک امر اجتناب ناپذیر است. مطلوب این است که پیش از ساخت موسیقی فیلم این اتفاق بیفتد که آهنگساز با کارگردان و تیم مولف جلساتی داشته باشد و به نتایج نظری برسند و در مقطع عملی اصلاحیات کوچک و ضروری انجام شود.
اگر بخواهید «ضد» را به مخاطبان پیشنهاد دهید، میگویید به چه دلیل آن را ببینند.
اگر مخاطبان دوست دارند بدانند که چگونه یک جهان عاشقانه و زیبا به واسطه یک ایدئولوژی مخرب میتواند به یک جهان تاریک و جنایتبار تبدیل شود، میتوانند به تماشای این فیلم بنشینند.
دیدگاهتان را بنویسید