استاد عباس احمدی لالهزار از پیشکسوتان موسیقی ایرانی در ۱۰۱ سالگی درگذشت.
امیرشهاب رضویان _ فیلمساز؛ درگذشت عباس احمدی لالهزار را خبر داده و درباره این هنرمند گفت: زنده یاد عباس احمدی لالهزار در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شهر مشهد متولد شد. او تحصیلات ابتدایی را در دبستان علمیه و متوسطه در دبیرستانهای فردوسی و شاهرضا (ع) به پایان برد. صدای خوب و رسا در خانواده او موروثی بود و مادر و دایی ایشان از صدای بسیار خوبی بهرهمند بودند، به طوری که در زمان مظفرالدین شاه، دایی او با صدای خوب و رسایی که داشت یکی از اذانگوهای خوب شهر سیرجان بوده است.
او ادامه داد: عباس احمدی از کودکی به دنبال پدر در شهر مشهد به جلسات نوحهخوانی، سینهزنی و جلسات قرآن رفت و از همان کودکی شروع به خواندن اشعار مذهبی در این مجالس کرد. صدای خوب وی خیلی زود طرفداران فراوان پیدا کرد به طوری که در مدرسه و در مسابقات شاهنامهخوانی مشهد نفر اول شد و برای خواندن شاهنامه در جشن هزاره فردوسی انتخاب شد و در روز جمعه ۲۰ مهرماه سال ۱۳۱۳ هنگام افتتاح آرامگاه شاعر حماسه سرای ایران «حکیم ابوالقاسم فردوسی» در طوس خراسان که با حضور «رضاشاه»، مستشرقین و ایران شناسان فرنگی، مقامات فرهنگی و ادبی، وزیران، نمایندگان مجلس، مدیران جراید، سفرای ممالک خارجه و رؤسای دوایر و ادارات دولتی گشایش یافت، عباس احمدی نوجوان به شاهنامه خوانی پرداخت و مورد تشویق حضار قرار گرفت. پس از آن از وی دعوت به عمل آمد تا در نمایش یوسف و زلیخا که در سالن شیر و خورشید مشهد اجرا میشد شرکت کند.
هنرمندی که ردیفها و گوشههای آواز ایرانی را از صفحات گرامافون آموخت
رضویان درباره روشی که احمدی آواز ایرانی را فراگرفت، گفت: عباس احمدی، ردیفها و گوشههای آواز ایرانی را از روی صفحات گرامافون خوانندگانی نظیر: جواد بدیعزاده، سید حسین طاهرزاده، قمرالمولک وزیری، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، روحانگیز و تعداد دیگری از نامآوران موسیقی سنتی ایران فراگرفت و سعی میکرد که از مکتب هر یک از ایشان بهرهای گیرد. وی از کلاس ششم ابتدایی با یکی از همکلاسیهای خود که مشق تار میکرد آشنا شد و به نواختن این ساز علاقمند شد و از آن زمان به یادگیری این ساز پرداخت. پس از ورود به دانشسرا جهت تحصیلات عالیه، هفتهای یک ساعت از کلاس درس موسیقی که معلم آن هنرمندی به نام مبشری بود و سرود و تئوری علم موسیقی را به دانشجویان میآموخت، بهره برد. ایشان در سال دوم دانشسرا که مشغول تحصیل بود، یک ساز تار را به بهای ۳۰ ریال برای خود خریداری کرد و از آن زمان به طور سینه به سینه و از راه گوش دادن به نواختن هنرمندان، مشغول فراگیری نواختن ساز تار شد و پس از این که موفق به دریافت لیسانس شد به شهرهای فردوس و گناباد به مأموریت رفت و چون در این شهرها تنها بود امکان تمرین به مدت طولانی داشت و این تمرینات موجب پیشرفت نوازندگی وی شد.
او ادامه داد: پس از مدتی به مشهد منتقل شد و در محافل فرهنگی و هنری این شهر مشغول نوازندگی و خواندن شد و در سال ۱۳۳۰ به تهران منتقل و به وزارت آموزش و پرورش رفت و با سمت ناظم دبستانهای اوحدی و کاخ مشغول خدمت شد. در اسفندماه سال ۱۳۳۵ به اداره هنرهای زیبای کشور منتقل شد و با سمت بازرس آن اداره مشغول انجام وظیفه شد و سپس به عنوان رئیس اداره خدمات، رئیس اداره آموزش و فعالیتهای هنری در مؤسسات آموزشی کشور همکاری کرد و در سال ۱۳۴۳ از دانشگاه تهران موفق به اخذ درجهی لیسانس باستانشناسی شد. ولی هیچگاه موسیقی اصیل سنتی ایران که با خون او عجین شده، از وجود و تار و پود او بیرون نرفت و روز به روز عشق و علاقه او به این هنر والا و عاطفی افزونتر شد؛ به طوری که هر وقت احساس تنهایی میکرد ساز تار را چون دوستی دیرینه و باوفا در آغوش میگرفت و با آن به راز و نیاز میپرداخت و با خواندن اشعاری از مولانا، سعدی و حافظ از گذشتهها و خاطرههای خود یاد میکرد.
موسیقی را به خاطر نفس موسیقی فرا گرفت
«وی علاوه بر نواختن تار با نواختن ویولن نیز آشنایی داشت، موسیقی را فقط به خاطر نفس موسیقی و دل خود فراگرفت و دنبال کرد و یکی از چهرههایی بود که در موسیقی سنتی، به شیریننوازی و مناسبت خوانی در محافل دوستان و آشنایان مشهور بود.»
او با بیان اینکه عباس احمدی لاله زار شاهد یک قرن تحولات موسیقی ایرانی بود، گفت: به گفته دکتر محمد رهگشای از دوستان نزدیک وی: «احمدی لاله زار طی حداقل هشت دهه حضور در جامعه موسیقی ایران، با بسیاری از شعرا، تصنیف سازان، خوانندگان و استادان موسیقی حشر و نشر داشت و مورد احترام بسیاری از ایشان از جمله، آقایان بنان، شجریان، فریدون مشیری، معینی کرمانشاهی، تجویدی، یاحقی بود و تا آخرین روزها فعال و پر جنب و جوش زندگی می کرد» و روز سی و یکم مردادماه در سن صد و یک سالگی در تهران درگذشت.
مراسم تدفین احمدی لاله زار روز جمعه ۴ شهریورماه ساعت ۱۰ صبح در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار میشود.
دیدگاهتان را بنویسید