محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یکشنبه، چهارم مهر ماه محمود شالویی را در حکمی به سمت سرپرست معاونت هنری منصوب کرد و سید مجتبی حسینی هم به فرهنگستان زبان و ادب فارسی رفت.
سید مجتبی حسینی پس از رفتن از معاونت هنری در پیامی نوشت:
«هوالبصیـر
ایمان دارم که حریم ِهنر، دور و نزدیک ندارد و هر که بر این خوان، نشسته وُ برخاسته باشد؛ چنان مرهون خواهد بود که به حق نمک، جزقوام وُ دوام وُ علاجِ آلام آرزویی نخواهد کرد؛ همچنان که اکنون؛ من به شکرانهی سعادتِ خدمت در خانومان هنر؛ شکرگزار خداوند و خانوادهی هنر هستم. دشواروظیفهای که اگر چه مقارن با مصائب طبیعت وُ شدائد شیوع بلا گردید اما به همپایی و همراهی هنرمندان وهمکاران، هیچ از بضاعت ممکن دریغ نشد و به آن چه که تکلیف و تعهد نام داشت؛ سر گذاشته شد. هر چند این کارنامه به کارزار بسیارمجموع میشود اما بهحقیقت؛ مقارنت این دوران با سلسله ادباری چون سیل، زلزله، کرونا از یک سو و از دیگر سو برزخ بودجه، برنامهای که بر آن تدارک دیده شده بود را چنان که باید؛ بر پا نمیگذاشت و تلختر آن که به جبر دورباشها و مراقبات بهداشتی و منع ناگزیر فعالیتهای هنری برای پاسداری از سلامت؛ هم قامت اقتصاد هنر و معیشت هنرمندان خمیدهتر گردید و هم فقدان گهرمردان و گهرزناندر این معرکه، خسارتی جبرانناپذیر پدید آورد. با باور به اینکه هنر ثروت و فرصتی مغتنم برای کشور است،کوشیده شد با بسیج توان وتوشهی موجود و با تدوین برنامهای بر اساس منطق اضطرار، نظام توسعهی تولید هنر و تربیت هنرمند تداوم پیدا کند و با تکیه بر رویکردخلاق هنر و توزیع حمایتهای ممکن و انتظامبخشی به رویدادها و سامان دادن به ساختارها و سازمانهای هنر، انفعال تحمیلشده را بهاتفاق و اتحاد نزدیک کرد که حکایت مذکور، قدم به قدم و به قلم صدق در دفاتر آمار و آثار ثبت و ضبط گردیده است و قطعا به دیدهیاغماض؛ قابل احصاست. ظرفیت ارزشمندی که در گام دوم انقلاب شایسته است بیشتر و بهتر محل ملاحظه باشد. وقت مغتنمیست کهاز پایمردی و همنوردی جناب دکتر سیدعباس صالحی در مقام وزیری وزین که همه امید بودند وُ همه خیرخواهی؛ قدرشناسی کنم و ازهمهی همکارانم که مومنانه به هنر باور داشتند و هیچ فروگذار نبودند یاد کنم. و برای برادر گرامی جناب آقای دکتر محمد مهدیاسماعیلی و همکاران منصوب آرزوی توفیق روز افزون نمایم. این راه دشوار جز به بردباری اصحاب کریم هنر که با جمیع جراحات، جز بهمقصد نیندیشیدند و اهالی شریف رسانه که آیینهوار همدلی کردند به سر نمیشد که در این فرصت، فروتنانه، آرزومند سلامت وسعادتشان هستم و آخر آن که:
روان روشن سعدی که شمع مجلس توست
به هیچ کار نیاید گرش نسوزانی
سیدمحمدمجتبی حسینی»
دیدگاهتان را بنویسید