روزهای ابتداییِ خردادِ سال جاری بود که شهرداد روحانی با انتشار مطلبی اعلام کرد که دیگر رهبر دائم ارکستر سمفونیک تهران نخواهد بود. البته از ماهها پیش هم مشخص بود که روحانی از سِمت رهبری دائمِ ارکستر سمفونیک تهران کنار گذاشته خواهد شد. در حال حاضر حدود دو ماه است که ارکستر سمفونیک تهران رهبر دائم ندارد. هرچند که در پنج ماه گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا، ارکستر سمفونیک تقریبا تعطیل بوده است.
به هر روی در حال حاضر اهالی موسیقی منتظرند تا ببینند که آیا رهبر دائمی برای ارکستر سمفونیک تهران انتخاب میشود یا برنامه دیگری برای اداره ارکستر در نظر گرفته خواهد شد. برخی معتقدند که با رهبران مهمان هم میشود ارکستر را اداره کرد؛ به شرطی که بینِ حضور رهبران مهمان فاصله نباشد. یکی از کسانی که چنین اعتقادی دارد، نصیر حیدریان است. حیدریان در حال حاضر استاد دانشگاه گراتس اتریش است و چند باری هم برای رهبری ارکستر سمفونیک تهران به ایران سفر کرده است.
حضور نصیر حیدریان در کنار ارکستر سمفونیک تهران همواره نتایج خوبی در پیش داشته است. رضایت نوازندگان از او و البته کیفیت بالایِ اجراهایی که او رهبری کرده، خاطرات خوبی از او به جای گذاشته است.
نصیر حیدریان مهمان تلفنیِ برنامه «ارغنوان» در رادیو گفتوگو بود. رضا مهدوی هم به عنوان کارشناس مجری در این برنامه با حیدریان به گفتوگو پرداخت. پرسشهای مهمی با حیدریان مطرح شد و این استاد دانشگاه و رهبر ارکستر، پاسخهای راهگشا و مهمی را ارائه داد.
در ادامه متن صحبتهای نصیر حیدریان را میخوانید:
حیرت حیدریان از ارکستر سمفونیک تهران
در ۳۷ سالی که در خارج از ایران هستم، هفت بار به عنوان رهبر مهمان دعوت شدم تا با ارکستر سمفونیک تهران کار کنم. رهبر مهمان در زمان کوتاهی با ارکستر کار میکند و کنسرتی هم برگزار میکند. کار من با ارکستر همیشه به صورت مهمان و موقتی بود.
پس از انقلاب به مدت پنج سال در همین ارکستر سمفونیک ترومبون مینواختم. در آن زمان اوضاع خوبی در ارکستر نبود. حدود ۲۵ نفر بودیم که تلاش کردیم تا این ارکستر را به هر ترتیبی که شده حفظ کنیم. پس از آن من برای ادامه تحصیل به اروپا آمدم.
پس از انقلاب به مدت پنج سال در همین ارکستر سمفونیک ترومبون مینواختم. در آن زمان اوضاع خوبی در ارکستر نبود. حدود ۲۵ نفر بودیم که تلاش کردیم تا این ارکستر را به هر ترتیبی که شده حفظ کنیم. پس از آن من برای ادامه تحصیل به اروپا آمدم.
۱۵ سال بعد که برای رهبری ارکستر به ایران برگشتم با چیزی مواجه شدم که باورم نمیشد. همان نوازندگانی که در ارکستر ماندند، شاگردان بسیاری تربیت کرده بودند. آن زمان آقای ناصری رهبر دائم ارکستر بودند. وقتی من آمدم، با ۷۰ نوازنده، سمفونی چهار بتهوون و سمفونی پنج شوبرت را اجرا کردیم. آن زمان مات و مبهوت مانده بودم که این بچهها با چه عشقی مانده و شاگردان بسیاری برای ارکستر تربیت کرده بودند.
در اروپا ارکسترهای بزرگ با بودجههای دولتی و با بالاترین سطح از امکانات فعالیت میکنند، وقتی میدیدم بچههای ارکستر سمفونیک تهران با چه مشکلاتی و با چه سطح پایینی از امکانات مشغول فعالیتاند، واقعاً متعجب بودم.
در اروپا ارکسترهای بزرگ با بودجههای دولتی و با بالاترین سطح از امکانات فعالیت میکنند، وقتی میدیدم بچههای ارکستر سمفونیک تهران با چه مشکلاتی و با چه سطح پایینی از امکانات مشغول فعالیتاند، واقعاً متعجب بودم.
آن زمان وقتی برای اولین بار پس از آمدنم به اروپا، به ایران برگشتم تا رهبر مهمان ارکستر سمفونیک تهران باشم؛ وقتی نگاه میکردم، بیشتر نوازندگان ارکستر شاگردان آقای ظهیرالدینی، کامکار، قربانی و مجلسی بودند. این نشان میداد که این بزرگان با عشق و علاقه برای نگهداریِ این ارکستر تلاش کرده بودند.
پس از آن اجرا دیگر به ایران نیامدم تا ۱۸ سال بعدش؛ این بار که برگشتم دیدم ارکسترهای دیگری هم در ایران تأسیس شده بود. قدرت و زحمات نوازندگان در ایران بسیار ارزشمند است. آنها بدون امکانات و بدون رهبرانِ بزرگ به کارشان مشغولاند.
نوازندگان ارکستر در این سالها علاوه بر اینکه تلاش کردهاند که ارکستر را حفظ کنند، سطح نوازندگیشان را هم ارتقاء دادهاند. دفعه پیش که به ایران آمدم، دعوتم کردند به شهر رشت. باورم نمیشود که در این شهر ارکستر سمفونیک تشکیل دادهاند. حتی کنسرتِ یکی از سمفونیهای موتزارت را هم برگزار کردهاند.
بودجه ۵۲ میلیون یورویی دانشگاه گراتس
بودجه دانشگاه گراتس ۵۲ میلیون یورو در سال است. تصور کنید که چنین بودجهای در اختیار ارکسترهای ایرانی باشد چه کارهایی میتوانند انجام دهند.
بودجه دانشگاه گراتس ۵۲ میلیون یورو در سال است. تصور کنید که چنین بودجهای در اختیار ارکسترهای ایرانی باشد چه کارهایی میتوانند انجام دهند.
هنر ستون هر مملکتی است. این ستون است که کشور را به همه جهان نشان میدهد. ارکستر سمفونیک تهران در این سالها با همتِ نوازندگان حفظ شده است و خوشبختانه در حال حاضر شاهدیم که همچنان ارکستری به نام ارکستر سمفونیک تهران وجود دارد.
بودجه ارکسترها باید بیشتر شود / فرهنگ و هنر پایه و ستون هر مملکتی است
من همیشه به عنوان رهبر مهمان به ایران آمدهام. رهبر مهمان طی دو هفته کارش را انجام میدهد و میرود و خیلی در جریانِ مسائلِ اداریِ ارکستر قرار نمیگیرد. ولی به نظرم مسئله مالی برای اداره و حیات ارکستر بسیار مهم است. دولت باید بودجه ارکسترها را بیشتر کند تا نوازندگان بتوانند وقت و انرژی بیشتری را برای ارکستر بگذارند.
خواهشم از دولت این است که بودجه ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران را بیشتر کنند تا نوازندگان مجبور نشوند در چندین جای دیگر هم مشغول کار باشند. بسیاری از نوازندگان ارکستر مجبورند برای امرار معاش علاوه بر حضور در ارکسترها، در آموزشگاههای بسیاری تدریس کنند و هر روز هم به استودیو بروند و آثار زیادی را ضبط کنند.
فرهنگ و هنر پایه و ستون هر مملکتی است. اگر بتوانیم وضعیت مالی این هنرمندان را بهتر کنیم، بیشک شاهد تحولات بسیاری در ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران خواهیم بود.
البته میدانم که در این سالهای گذشته زحمات زیادی کشیده شده است و طی چهار سال گذشته نوازندگان ارکستر بیمه هستند و حقوقشان را مرتب دریافت کردهاند. اگر وضعیت مالی نوازندگان ارکستر بهتر شود، طی چند سال شاهد پیشرفت بسیاری در ارکسترها خواهیم بود. چون نوازندگان ارکستر توان و استعداد لازم برای پیشرفت را دارند.
برای کار فرهنگی بودجه لازم است / ارکسترها نباید درآمدشان را خودشان در بیاورند
اگر بنا بود ارکسترها خودشان درآمدزایی کنند و خرجشان را درآورند، در همین دورانِ شیوع ویروس کرونا درآمدش را از کجا میآورد؟ وقتی ما دم از کار فرهنگی میزنیم، باید دولت بیشتر از همه حمایت کند. در دنیا ارکسترهای اندکی داریم که خرج خودشان را با بلیت فروشی درمیآورند. این یک کار فرهنگی است تا بتواند مخاطبان را به شنیدن موسیقی خوب دعوت کند.
دولت باید وارد شود و بودجه بگذارد تا مخاطبان را به سمت موسیقی خوب شنیدن دعوت کند. به شدت مخالف این هستم که ارکسترها باید خودشان خرج خودشان را درآورند. باید دولت بودجه بگذارد تا ارکسترها کار فرهنگی خودشان را انجام دهند.
دولت باید وارد شود و بودجه بگذارد تا مخاطبان را به سمت موسیقی خوب شنیدن دعوت کند. به شدت مخالف این هستم که ارکسترها باید خودشان خرج خودشان را درآورند. باید دولت بودجه بگذارد تا ارکسترها کار فرهنگی خودشان را انجام دهند.
آکادمی رهبری ارکستر را باید تأسیس کنیم
مسئله رهبر ارکستر بسیار مهم است. ما باید رهبران درجه یک تربیت کنیم. در دانشگاه و هنرستانها باید رشتهی رهبری ارکستر را تأسیس کنیم. این رهبران ارکستر هستند که با تربیت درست در هنرستانها و دانشگاهها میتوانند سطح کیفی ارکسترها را بالا ببرند. متأسفانه در این زمینه کمکاری شده است.
من پیشنهاد دادهام تا آکادمی رهبری ارکستر در ایران راهاندازی کنیم تا چند رهبر ارکسترِ خوب را تربیت کنیم. این مشکل حتی قبل از انقلاب هم وجود داشت و همچنان هم وجود دارد.
من پیشنهاد دادهام تا آکادمی رهبری ارکستر در ایران راهاندازی کنیم تا چند رهبر ارکسترِ خوب را تربیت کنیم.
مسئله آکادمی رهبری باید در ایران راهاندازی شود تا بتوانیم طیِ چند سال رهبرانی درجه یک برای ارکسترها تربیت کنیم. با این اتفاق ما چند رهبر خوب خواهیم داشت تا به صورت مهمان بیایند و ارکستر را رهبری کنند.
متأسفانه در ایران ارکستر به نام رهبران دائم ثبت میشود
اینکه ارکستر سمفونیک یا ارکستر ملی باید رهبر دائم داشته باشد یا خیر به مسائل مالی و بودجه ارکسترها وابسته است.
ارکستر به رهبر دائم نیاز دارد. ولی دلیل نمیشود که ارکستر سمفونیک به نام رهبر دائمش ثبت شود. متأسفانه در ایران وقتی رهبر دائمی به ارکستر میآید، ارکستر به نام آن شخص ثبت میشود. رهبر دائم باید در خدمت ارکستر سمفونیک تهران یا ارکستر ملی ایران باشد.
رهبر دائم تنها میتواند چند اجرا را رهبری کند و بقیه را رهبران مهمان اجرا کنند. رهبران مهمان میتوانند با همراهیِ رهبرِ دائم به بالا رفتنِ سطح علمی نوازندگان کمک کنند. ولی اگر فعلاً امکان استخدامِ رهبر دائم وجود ندارد، میشود ارکستر را با رهبران مهمان اداره کرد. شرط این کار این است که بین حضورِ رهبران مهمان در ارکستر، فاصلهای نباشد. یعنی اگر فلانی رهبر مهمانِ ارکستر شد و دو هفته با ارکستر تمرین و اجرایش را برگزار کرد، بلافاصله رهبر مهمانِ بعدی حاضر باشد و تمرینات اجرای بعدی را شروع کند.
رهبر دائم کارش این است که همیشه با ارکستر تمرین میکند. این تمرین کردنِ مداوم است که ارکستر را میسازد. اگر بنیاد رودکی بودجه مناسب داشته باشد، بهتر است که برای ارکستر رهبر دائم هم انتخاب کنند. این کار مستلزمِ این است که دولت بودجه مناسبی در اختیار ارکسترها قرار دهد.
۶ رکنِ اصلی برای ارکستر سمفونیک
برای ارکستر سمفونیک به رهبر ارکستر، نوازندگان و آهنگساز نیاز است که هر سه اینها را داریم. در عین حال به مدیرعامل، مدیر ارکستر و شورای ارکستر نیاز است. خیلی مهم است که اعضای شورای ارکستر اطلاعات موسیقی کافی داشته باشند و مشکلات را به طور کامل بدانند و بتوانند تصمیمهای درستی اتخاذ کنند.
نوازندگان اندکی در سازهای بادی برنجی داریم
این درست نیست که هنرستان موسیقی تهران را با آن بودجه اندک، با دانشگاههای بزرگ جهان که بودجههای هنگفت دارند مقایسه کنیم. ما باید شرایط ایران را در نظر بگیریم. ما در سازهای بادی نوازندگان اندکی داریم. باید هر چه زودتر در این زمینه اقدام کنیم و نوازندگان بیشتری تربیت کنیم. در زمینه تربیت سازهای بادی – برنجی باید بیشتر کار کنیم.
البته همین الان هم فعالیتهایی در حال انجام است. آقای شیخی که نوازنده هورن است، آقای سیامک، حسین شریفی و ضراب، شاگردهایشان را پیش من میفرستند تا نوازندگیشان را بشنوم و اگر راهنمایی نیاز دارند به آنها ارائه کنم. آنها نوازندگان نوجوان و جوانِ خوبی را تربیت کردهاند.
اما این فعالیتها هنوز هم کم است.
ماجرای رفتن به اتریش و پذیرش در دانشگاه وین
مقایسه ارکستر سمفونیک در حال حاضر با ارکستری که پیش از انقلاب داشتیم بسیار غلط است. قبل از انقلاب ۸۰ درصد نوازندگان ارکستر خارجی بودند و واقعاً هم تمام آن نوازندگان درجه یکی بودند. اما الان خوشبختانه تمام نوازندگان ایرانیاند.
وقتی به اتریش آمدم تا در دانشگاه وین امتحان ساز ترومبون بدهم، چند پروفسور آنجا بودند و از من امتحان گرفتند. بعد از امتحان یکی از استادان پیش من آمد و پرسید شما در ایران نواختنِ ترومبون را یاد گرفتهاید؟ گفتم بله. گفت استادتان چه کسی بود. گفتم «پتراخوویچ»، خیلی تعجب کرد که چنین نوازندهای در ایران درس میداده است.
وقتی به اتریش آمدم تا در دانشگاه وین امتحان ساز ترومبون بدهم، چند پروفسور آنجا بودند و از من امتحان گرفتند. بعد از امتحان یکی از استادان پیش من آمد و پرسید شما در ایران نواختنِ ترومبون را یاد گرفته اید؟ گفتم بله. گفت استادتان چه کسی بود. گفتم «پتراخوویچ»، خیلی تعجب کرد که چنین نوازندهای در ایران درس میداده است.
بروید اجرای مندلسون ارکستر سمفونیک تهران را که من رهبری کردهام بشنوید. کنسرتی که در چین با محوریت سازهای بادی اجرا کردیم را بشنوید. آن اجراها استانداردهای لازم را دارد. نوازندگان ما توان بالایی دارند، اما باید با آنها کار کنیم.
اپرای عاشورا را در تالار وحدت اجرا کردیم. آن اجرا هم سازهای بادیِ بسیاری داشت.
برای اینکه بتوانیم ارکستر را به سمت پیشرفت ببریم، باید از رهبران خوب دنیا دعوت شود تا به عنوان رهبر مهمان با ارکستر سمفونیک تهران کار کنند. حقوق نوازندگان را هم بالاتر ببریم تا بتوانند با تمرکز و زمان بیشتری در کنار ارکستر باشند.
لزوم استفاده از آهنگسازان ایرانی در اجراهای ارکستر
ما باید آهنگسازان خودمان را به جامعه معرفی کنیم. یکی از وظایف رهبرانی که به ارکستر سمفونیک میآیند، باید در رپرتوارشان آثار آهنگسازان ایرانی باشد. آثار بسیاری از آهنگسازان ایرانی هست که متأسفانه سالهاست اجرا نشدهاند.
دیدگاهتان را بنویسید