×
×

خاطره شنیدنی مهران رجبی از دیدار با سردار سلیمانی

  • کد نوشته: 382396
  • 06 خرداد 1399
  • ۰
  • خاطره شنیدنی مهران رجبی از دیدار با سردار سلیمانی

  • مهران رجبی بازیگر نام آشنای سینما و تلویزیون می‌گوید، بعد از ماجرای عین‌الاسد کسی جرات دست‌ درازی به خاک ما را ندارد.

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مهران رجبی بازیگر کشورمان در گفتگو با برنامه تلویزیونی «رادیو فتح» با اشاره به خاطره‌انگیز بودن دوران هشت سال دفاع مقدس گفت: من بسیجی بودم و به صورت داوطلبانه و از سوی لشکر ده سیدالشهدای کرج به جبهه رفتم. الان هم بسیجی و به اصطلاح پا در رکاب هستم. در دوران جنگ غواص بودم و در عملیات فتح جزیره مجنون شرکت داشتم. ما اهالی سد کرج از همان دوران کودکی شنا کردن را یاد می‌گیریم. من هم مانند قورباغه دوزیست بودم و نصف دوران کودکی و نوجوانی‌ام در آب گذشت(می‌خندد). در دوران جنگ هم غواصی کردم و هم قایقران بودم و با قایق مهمات و مجروح جابجا می‌کردیم. البته اولین حضورم در جبهه در گروه خط شکن عملیات طریق‌القدس یا فتح شهر بستان بود. درواقع اوایل جنگ هنوز گروه‌ها سازماندهی نشده بودند و هرکسی داوطلب کاری می‌شد.

    رجبی در ادامه گفت: در احادیث روایت شده است که نبرد و جهاد آبی ده برابر نبرد خاکی اجر و پاداش دارد. چراکه نبرد آبی بسیار سخت‌تر از جنگ خاکی است. وقتی به یاد شهدای غواص میفتم صدای قلبم را می‌شنوم.

    بازیگر فیلم «معراجی‌ها» با بیان اینکه جوانان امروز دست کمی از جوانان دوران جنگ ندارند، اظهار داشت: با قدرتی که ایران پیدا کرده و نمونه از آنرا در قضیه عین‌الاسد دیدیم کسی جرات دست درازی به خاک مارا ندارد اما اگر خدای ناکرده چنین شود جوانان امروز هم مانند جوانان دوران جنگ در صف اول خط مقدم دفاع از کشور صف خواهند بست.

    او افزود: کشورمان پاره‌ای از تن ماست و این باور در وجود همه مان نهادینه شده است. کشور ما قله جهان اسلام است و همه آزادی‌خواهان کره زمین می‌دانند که جمهوری اسلامی ایران نوک پیکان شعارهای اسلام در جهان است. راحت هم به این قله نرسیده‌ایم و کلی بابتش هزینه داده‌ایم و برای حفظش نیز چنین خواهیم کرد.

    رجبی گفت: رفقای بسیاری را در جنگ از دست دادم. کسانی که با هم در روزهای ابتدایی جنگ به جبهه رفته بودیم. اما این راه همچنان ادامه دارد و بهترین رفیقی که همه‌مان از دست دادیم حاج قاسم سلیمانی بود. ایشان با همه رفیق بودند. من یکبار ایشان را در هواپیمایی که از اهواز به تهران میامد دیدم. یادم هست به پسرم گفتم که حاج قاسم را در میان مسافران دیدم. پسرم در ابتدا باور نکرد اما وقتی از هواپیما پیاده شدیم ایشان را از نزدیک دیدیم و مشغول سلام و احوالپرسی شدیم. وقتی از فرودگاه بیرون آمدیم از ایشان پرسیدم که ماشین دارند؟ و جواب دادند که با تاکسی به خانه میروند. هرچقدر اصرار کردم که همراه ما شوند قبول نکردند و خیلی فرز و چابک سوار یک تاکسی شدند و رفتند. نکته جالب این بود که ایشان به عنوان یک فرمانده ارشد نظامی هیچ همراه یا محافظی نداشتند.

    او در ادامه گفت: یادم هست به شوخی به ایشان گفتم که حاج قاسم اگر شما را به خانه برسانم برای دوران سربازی پسرم علیرضا خوب خواهد شد؟ و ایشان در جواب با خنده به من گفتند «خودت می‌دانی اما اینطوری سربازی پسرت حومه ادلب می‌افتد»

    رجبی که جزو اولین داوطلبان برای عیادت بیماران کرونایی بود گفت: اوایل که کرونا وارد کشور شده بود به همراه برخی از همکاران به بیمارستان رفتیم و از هموطنان عیادت کردیم. باید خیلی مراعات کنیم اما نباید از کرونا وحشت داشت و هدف من و سایر دوستان این بود که به مردم بگوییم باید رعایت بهداشت را بکنند اما دچار وحشت نشوند.

    او افزود: روزی که به همراه همکاران برای عیادت این عزیزان رفته بودیم برخی از آنها از ما می‌خواستند که عکس یادگاری بگیریم. خب عکس را هم که نمی‌شود با رعایت فاصله اجتماعی گرفت(می‌خندد) به همین خاطر من پیشنهاد دادم هم من و هم بیمار ماسک‌مان را برداریم و نفس‌مان را حبس کنیم و سریع عکس بگیریم. البته این کار را به هیچ وجه توصیه نمی‌کنم(با خنده)

    رجبی در پایان گفتگویش با رادیو فتح اظهار داشت: این‌رزوها جنگ در بیمارستان‌ها در جریان است و رزمندگان خط مقدم این جنگ کادر درمان هستند. برای همه این عزیزان سلامتی آرزو می‌کنم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *