×
×

ناصر چشم‌آذر به روایت سیروس الوند | از ساخت موسیقی برای یک فیلم در سه روز تا هیجان‌زدگی برای هر کار

  • کد نوشته: 336320
  • 11 دی 1398
  • ۰
  • سیروس الوند، کارگردان و فیلمنامه‌نویس درباره توانایی‌ها و مهارت‌های خارق‌العاده ناصر چشم‌آذر در زمینه ساخت و تنظیم موسیقی فیلم صحبت می‌کند.

  • سیروس الوند، کارگردان و فیلمنامه‌نویس درباره توانایی‌ها و مهارت‌های خارق‌العاده ناصر چشم‌آذر در زمینه ساخت و تنظیم موسیقی فیلم صحبت می‌کند.

    مهسا بهادری: از ناصر چشم‌آذر ​ آهنگساز سرشناسی که در اردیبهشت سال ۹۷ در سن ۶۷ سالگی در تهران درگذشت می‌توان تصویری دو بعدی ارایه داد. تنظیم‌کننده‌ای چیره‌دست و آهنگسازی ورزیده. کسی که از ۱۳ سالگی آکاردئون می‌نواخت و در ۱۷ سالگی رهبری کنسرتی را در سفارت ایران در عراق بر عهده گرفت و در ۱۸ سالگی سفرهای کاری خود را آغاز کرد. در ۲۰ سالگی به آمریکا رفت تا دوره موسیقی جاز را بگذراند، سپس به ایران بازگشت و سرپرست ارکستر شوی تلویزیونی پرویز قریب افشار شد.

    او به جز پدرش اسماعیل چشم‌آذر که نوازنده تار و کمانچه و پیانو و دف بود، اساتیدی چون مرتضی حنانه و امانوئل ملیک اصلانیان داشت و موسیقی بسیاری از فیلم‎های سینمایی شناخته شده و پرمخاطب ایرانی را نیز ساخت. او این کار را با ساختن موسیقی فیلم «تاراج» به کارگردانی ایرج قادری در سال۶۳ آغاز کرد. ناصر چشم‌آذر نه تنها اهالی موسیقی را به خود جذب کرده بود؛ بلکه به سبب ساخت و تنظیم موسیقی فیلم، رابطه بسیار قوی‌ای هم با اهالی سینما داشت از دستاوردهای هنری او در این زمینه، می‌توان به دریافت ۲ سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر برای موسیقی فیلم‌های «چشم شیطان» و «قارچ سمی» و کاندید سیمرغ از جشنواره فیلم فجر برای موسیقی فیلم‌های «هامون» و «خواهران غریب» و همچنین جایزه بهترین موسیقی فیلم برای فیلم «خواهران غریب» در جشنواره فیلم مالزی را برشمرد.

    یکی از همین سینمایی‌ها که به خوبی با ناصر چشم‌آذر آشنایی دارد، سیروس الوند است. او اولین همکاری خود با چشم آذر را برای ساخت فیلم «محموله» را در سال ۶۶تجربه کرد.

    این کارگردان درباره مهمترین ویژگی ناصر چشم‌آذر به خبرآنلاین گفت: «ناصر چشم‌آذر در خانواده‌ای اهل موسیقی رشد کرده است. پدر و برادرانش و خودش از نوازندگان چیره‌دست آکاردئون بودند. ناصر درجه یک بود، موسیقی آذری را بسیار دوست داشت و بسیار با آن آشنا بود و از معدود تنظیم‌کنندگان موفقی بود که از ۱۹سالگی کار تنظیم را شروع کرد و بیش‌تر برای تنظیم سراغ موسیقی‌های جهانبخش پازوکی می‌رفت.»

    این هنرمند درباره اولین آشنایی خود با این اهنگساز گفت: «مبدا آشنایی ما با ناصر در ۱۹ سالگی بود. من ناصر را اولین بار هنگام ضبط موسیقی در استودیو دیدم. ناصر به طور کلی آدم آرامی نبود مقداری هیجان زده بود و برای تمام کارهایش هیجان داشت. هم در کار و هم در زندگی و به نظرم همین موضوع باعث شد او سکته کند  متاسفانه در نهایت ما او را از دست بدهیم

    سیروس الوند

    الوند درباره مهارت و توانایی یک موسیقی‌دان برای تنظیم آهنگ گفت: «در تنظیم موسیقی، فرد تنظیم‌کننده باید همه سازها، صداها و کاربردهای سازها را بشناسد چرا که هر سازی یک شخصیتی دارد و آن صدا هم یک شخصیت دارد.

    یادم است  که بابک بیات می‌گفت اگر صدای احمد شاملو یک ساز بود، قطعا ویولن سل بود؛ چرا که آن فخر، متانت و فضایی که این ساز در گوش آدم ایجاد می‌کند به کارکتر شاملو بسیار نزدیک‌تر بود. ناصر چشم‌آذر در همان سال‌های ابتدایی با تنظیم آهنگ‌ها بسیار مطرح شد تا زمانی که خودش شروع به آهنگسازی کرد.»

    او درباره همکاری‌های مرحوم ناصر چشم‌آذر با برخی خوانندگان قبل از انقلاب گفت: «یکی از موفق‌ترین آهنگ‌های فائقه آتشین، آهنگ «هجرت» است که در زمان خودش بسیار صدا کرد و ناصر چشم‌آذر آن را ساخت و بعد هم تنظیم کرد. آهنگ  «یه تنهایی یه خلوت» برای منصور تهرانی و چند کار بسیار معروف دیگر با داریوش، توانایی او را به همه ثابت کرده بود او با بسیاری دیگر از افراد نیز کارکرده بود اما این چند کار به نوبه خودشان شاهکار بودند.»

    این کارگردان درباره زمان و نحوه شروع آهنگسازی فیلم توسط چشم‌آذر گفت: «بعد از انقلاب، ناصر چشم آذر، با دعوت ایرج قادری، برای فیلم «تاراج» که در سال ۶۳ ساخته شد. کار آهنگسازی فیلم را شروع کرد، بعد برای فیلم «محموله» که درسال۶۶ ساخته شد و کارگردانش خودم بودم آهنگسازی کرد در این بین با داریوش مهرجویی و تعداد دیگری هم همکاری کرد. ملودی فیلم «محموله»؛ دستمایه ناصر چشم‌آذر برای ساخت آلبوم «باران عشق» شد.

    که سال ها این آلبوم درصدر بود به طوری که همه می‌گفتند اگر شمال می‌خواهی بروی بنزین نداشتی مهم نیست اما حتما سی دی «باران عشق» را داشته باش.»

    سیروس الوند درباره اولین چگونگی شکل‌گیری اولین همکاری خود با این آهنگساز گفت: «در فیلم «محموله» آهنگساز در میانه کار انصراف داد و گفت من فرصت نمی‌کنم موسیقی فیلم را بسازم این در حالی بود که تنها ۶روز تا آغاز جشنواره فیلم فجر فرصت مانده بود و فیلم ما موسیقی نداشت و با توجه به اینکه پروسه آهنگسازی برای فیلم پیچیده و زمان بر است و حداقل تمام کارها ۱۰ روز طول می‌کشید؛ من تصمیم گرفتم موسیقی یکی از فیلم‌های خارجی را روی کار بگذارم چون فرصتی برای ساخت آهنگ نبود. در همین میان که من نمی‌دانستم چه کار کنم، روبیک منصوری به من گفت ناصر چشم‌آذر می‌تواند کار را سه روزه انجام دهد. من هم قبول کردم، با او صحبت کردم پذیرفت، فیلم را دید و گفت کنار من بنشین من تکه تکه ملودی‌ها را با پیانو می‌نوازم اگر پذیرفتی آنها را تبدیل به نُت می‌کنم و آهنگسازی می‌کنم همین اتفاق هم افتاد و سه روزه موسیقی فیلم را ساخت. این کار برای من حیرت آور بود و فیلم هم به جشنواره رسید. من فکر می‌کنم حتی ۳نفر هم تا کنون در ایران نبوده‌اند که بتوانند این کار را با چنین مهارتی انجام دهند و به همین دلیل است که فکر می‌کنم واقعا مانند چشم‌آذر نخواهد آمد و جای او در حال حاضر بسیار خالی است.»

    این فیلم‌نامه نویس درباره سابقه همکاری خود با مرحوم چشم‌آذر گفت: «موسیقی را در زمینه فیلم ادامه داد و چون در این زمینه بسیار مهارت داشت بیش‌تر از پیش درخشید. من و ناصر بعد از «محموله» همکاری‌های متعددی را با یکدیگر انجام دادیم سریال «خسته دلان» و موسیقی تله فیلم‌های من را همه او ساخت.»

    سیروس الوند درباره روحیه شاگردپروری چشم آذر گفت: «بابک بیات یک روحیه شاگرد پروری هم در زمینه آهنگسازی و هم در زمینه خوانندگی داشت، اما ناصر این روحیه را نداشت تنها شاگردش دخترش بود که البته نوازنده بسیار خوب و ماهری هم هست و بسیار ویولن را پخته می‌نوازد.»

    الوند در پایان درباره این هنرمند با بیان این نکته که ناصر هیچگاه از اینکه از ایران مهاجرت نکرد ناراضی نبود گفت: «اگر می‌رفت دیگر نمی‌توانست کارهایی را که در ایران انجام می‌داد، آن جا هم انجام بدهد نهایتا می‌توانست با خواننده‌های آن طرف همکاری کند، ناصر از ایران بود که به این جایگاه رسید. همچنین شخصیتی بود که مردم هم بسیار او را دوست داشتند. مردم به طور کلی هنرمندانشان را دوست دارند معمولا شلوغ‌ترین و پرشورترین تشیع جنازه‌ها مربوط به هنرمندان است. کسانی مانند چشم‌آذر یا بسیاری دیگر از هنرمندان؛ آدم‌هایی هستند که اگر به هر دلیلی کار نکنند؛ یا فوت کنند، یا از ایران بروند یا ممنوع الفعالیت شوند هیچ وقت به فراموشی سپرده نمی‌شوند.»

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *