هشتاد و پنجمین شماره از نشریه تخصصی «ماهور» در قالب ارائه چند مقاله تخصصی در حوزه های مختلف موسیقی و یادنامه ای پیرامون زندگی هنری استاد حسین دهلوی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
هشتاد و پنجمین شماره از نشریه تخصصی «ماهور» به مدیر مسئولی سید محمد موسوی و سردبیری ساسان فاطمی در قالب ارائه چند مقاله تخصصی در حوزه های مختلف موسیقی و یادنامه ای پیرامون زندگی هنری استاد حسین دهلوی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
هیات تحریریه این نشریه تخصصی حوزه موسیقی متشکل از سیدمحمد موسوی، بابک خضرائی، آرش محافظ، سعید کُردمافی در توضیح این شماره نوشته اند:
«اولین مطلبِ این شماره ترجمه مقالهای است درباره نقشِ موسیقی فَلَکِ بدخشانی در آرامکردن و حتی، در پارهای موارد، درمانِ اضطراب و افسردگی کاربرانِ این فرهنگ. مؤلف، بنجامین کُئِن، که متخصصِ قومموسیقیشناسی پزشکی و شناختی است، با استفاده از مفاهیمِ «بردباری مذهبی» و «انعطافِ شناختی»، رایج در رشتههای دیگر، ازجمله در روانشناسی، میکوشد مطلبِ خود را برای متخصصینِ این رشتهها نیز که با موسیقی و مفاهیمِ قومموسیقیشناختی آشنایی ندارند قابلدسترسی کند.
این مقاله، پس از پرداختن به زمینههای فرهنگی اسماعیلیانِ بدخشان و معرفی مختصرِ زبان، ادبیات و موسیقی این منطقه از تاجیکستان، بر اجراهای یکی از استادانِ این موسیقی متمرکز میشود و تأثیراتِ روحی این اجراها را، با استفاده از مفاهیمِ پیشگفته، بر اضطراب و افسردگی مخاطبینِ بدخشانی مطالعه میکند.
دو مقاله بعدی به خنیاگرانِ خراسانی و آذربایجانی، یعنی بخشیها و عاشقها، میپردازند. در مقاله اول، سیاوش محبی، میکوشد، با تمرکز بر سه مؤلفه مهارتهای موسیقایی یا پیراموسیقایی اجراکنندگان، موقعیتهای ارائه این مهارتها و شیوه کسب درآمدِ آنها از موسیقی که، بهاعتقادِ او، مؤلفههای فعالیتهای موسیقایی را میسازند، به بررسی نقش و جایگاهِ بخشیهای خراسان در جامعه، در گذشته و امروز، بپردازد و تحولاتِ این جایگاه را، با توجه به تحولِ نحوه فعالیتهای موسیقایی بخشیها، مطالعه کند.
در مقاله بعدی، سیاوش عسگری، به نظامِ موسیقایی عاشقی آذربایجان توجه کرده و کوشیده است، با مطالعه هاواهای عاشقی، به مسائلی از قبیلِ پردهبندی ساز، مُدهای مورداستفاده، فُرمِ قطعات، نظامِ ریتمیک و وزنی و نحوه تلفیق شعر و موسیقی در کارگانِ عاشقهای آذربایجان بپردازد و تصویری حتیالمقدور روشن از نظامِ حاکم بر این موسیقی ارائه کند.
در بخشِ «مفاهیمِ بنیادین»، مارک شُمیلیه فرآیندهای فنی بابشده در ساختههای چندرسانهای برای بازنمایی موسیقی را، از طریقِ چند نمونه انیمیشنهای موسیقایی برهمکنشی، بررسی میکند. مؤلف نشان میدهد که چگونه چندرسانه امکانِ ادغامِ صدا و تصویر، تأکید بر برخی قسمتهای تصویر و جابهجایی عناصری در تصویر، بهمنظورِ متمرکزکردنِ شنودِ تماشاگر بر برخیجنبهها و جلبِتوجهِ او به بعضی ابعادِ پدیدهی موسیقایی، را فراهم میکند. او همچنین به موضوعِ برهمکنشگری میانِ کاربر و وسایلِ چندرسانهای با موضوعاتِ موسیقایی میپردازد و، پس از تأمل بر این پرسش که از چه لحاظ در کنشِ متقابل قراردادنِ یک کاربر در رابطه با معنی یک موسیقی میتواند جالب باشد، به پیدایشِ سناریوهای حقیقی برهمکنشی در طراحیهای چندرسانهای برای انتقالِ شناختهای قومموسیقیشناختی میپردازد.
در این شماره، سه مطلب در بخشِ «گزارش» آمده است.
اولین مطلب، از ژان دورینگ (با همکاری لِیلی آتشکار)، گزارشی است از تجربه شخصی او در ساختِ سازِ دستهبلندِ جدیدی از مشتقاتِ سهتار، با نامِ «پنجتار». او در ابتدا وجودِ ساز یا سازهای دستهبلندی کموبیش شبیه به سهتارِ امروزی را در نقاشیهای کهنِ ایرانی و نیز در برخیفرهنگهای همسایه ایران، بهویژه در ماوراءالنهر، یادآوری میکند و سپس به معرفی پنجتارِ ساختِ خود از جنبههای گوناگون میپردازد. مؤلف بر این نکته تأکید دارد که هدفش از این تجربه بازسازی سازِ قدیمِ نقاشیها یا کاملکردنِ سهتارِ امروزی نبوده، بلکه هدفْ ایجادِ سازی از مشتقاتِ سهتار با امکاناتی دیگر است.
مطلبِ دوم، از مهدی فراهانی، به قدیمیترین ضبطِ صوتی موجود از دستگاهِ نوا میپردازد که عبارت است از یک استوانه فُنوگراف بهتاریخِ ۱۳۱۶ هجری قمری، متعلق به خانواده معیرالممالک، با اجرای آقاحسینقلی که در آن هم تار نواخته و هم شعری از سعدی را به آواز خوانده است. مؤلف، پس از معرفی فُنوگراف، به شرح و تحلیلِ محتوای آن میپردازد.
مطلبِ سومِ بخشِ «گزارش» بازچاپِ یادداشتی قدیمی، بهتاریخِ ۱۳۰۷ شمسی، است که در مجلهی ارمغان به چاپ رسیده بوده و مؤلفِ آن، موسیقیدانی بهنامِ آراکِلیان، با روشنبینیای که در زمانِ او نادر بوده است، دیدگاههای خود را درباره موسیقی ایرانی و مقایسهی آن با موسیقی غربی آورده است. این مطلب، با همهی کوتاهی، حاوی برخی نکاتِ تاریخی جالب نیز هست که ما را به بازچاپِ آن بیشتر ترغیب کرد.
در بخشِ «گفتگو»، با سامر حبیبی، نوازنده و سازنده جوان اما باسابقهی کمانچه مصاحبهای کردهایم و از او در موردِ موضوعات و مسائلِ مختلفی که بهویژه امروزه درباره خودِ این ساز مطرحاند پرسیدهایم.
گفتگو با موضوعِ تحوّلاتِ ساختمانشناختی کمانچه از دورهی قاجار تا به امروز آغاز میشود و بهتدریج به نقاطِ ضعفِ کمانچه امروزی، معضلاتِ پوست و سیم، استانداردنبودنِ اجزاء بینِ سازسازان، استفاده از موادِ مصنوعی بهجای موادِ طبیعی در ساخت، رگلاژ و بهسازی این ساز، نابسندگیها و تناقضاتِ حوزهی آموزشِ آن، و نهایتاً ساختِ سازهای بمترِ خانواده کمانچه میپردازد.
در همین بخش، بازچاپی داریم از مصاحبهای با مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ و هنر در دوره پهلوی دوم، که در مجموعه تاریخ شفاهی ایران به چاپ رسیده است و ما اینجا بخشی از آن را که به موسیقی مربوط میشود آوردهایم. بازچاپِ این مصاحبه، که حاوی نکات جالبی درباره سیاستهای فرهنگی آن زمان است و میتواند برای تاریخنویسان بسیار مهم باشد، صرفاً برای مقاصدِ علمی صورت گرفته است.
در بخشِ «نقد و بررسی»، ترجمه مقالهای از پیتر کیوی آمده است که به بحث درباره اصطلاحاتِ زیباشناختی و ویژگیهای آنها میپردازد. مؤلف، با رویکردی منطقی، کوشیده است نظراتِ معاصرینِ خود درباره تمایزگذاری میان اصطلاحاتِ زیباشناختی و اصطلاحاتِ دیگر را نقد کند و سرآخر نظر خود را درباره آنچه یک اصطلاح را «زیباشناختی» میکند به بیان آورد: چنین اصطلاحاتی، از نظر او، «پایانبخش» ِ توصیفاند و نه «آغازگر» ِ آن.
در فصل پاییز حسین دهلوی، موسیقیدانِ بزرگ، از میان ما رفت. ما، ضمن ابراز تسلیت به جامعه موسیقی کشور و بازماندگانِ این استادِ درگذشته، بخشِ «یاد یاران» ِ این شماره را به بزرگداشتِ او اختصاص دادهایم. در این بخش، دو یادداشت، از بابک خضرائی و هومن دهلوی، پسرِ مرحوم دهلوی، میخوانیم که یکی به ترسیم چهره این استاد بزرگ و دیگری، از دیدگاه خود، به شرحِ آثارِ او میپردازد.
حسین دهلوی، بدون شک، آهنگساز و نظریهپردازِ بزرگی بود که، بهرغمِ اختلافنظرهایی که ممکن است جریانهای فکری مخالفِ استفاده از فنونِ غربی در موسیقی ایرانی با او داشته باشند، همواره، بهدلیل ذوق و استادی تحسینبرانگیزش در خلق موسیقی و دقت نظرش در مباحث تئوریک، هنرمند ارجمندی در تاریخ موسیقی ایران باقی خواهد ماند.»
دیدگاهتان را بنویسید