×
×

رنگواره هایی از شوروشوق

  • کد نوشته: 3306
  • 07 مهر 1389
  • ۱ دیدگاه
  • مختار شکری‌پور: گروه موســیقی «رستاک» که این روزها با آلبوم صوتی تصویری «همه اقوام من» حسابی برای عامه مخاطبان موسیقی شناخته شده است؛ این اقبال را پیش از این با آلبوم «رنگواره‌های کهن»

  • گروه رستاکتهران امروز – مختار شکری‌پور: گروه موســیقی «رستاک» که این روزها با آلبوم صوتی تصویری «همه اقوام من» حسابی برای عامه مخاطبان موسیقی شناخته شده است؛ این اقبال را پیش از این با آلبوم «رنگواره‌های کهن» که درسال ۸۶ به سفارش و حمایت مرکز موسیقی حوزه هنری و به مناسبت سال اتحاد ملی و انسجام ملی تولید شد، پیدا کرد و در این مسیر افتاد. آلبومی که این گروه بر مبنای انگیزه تولیدکننده آن با مدیریت تولید رضا مهدوی، مدیر وقت مرکزموسیقی حوزه هنری که حالا بعد از یک تغییر مقطعی به مدیریت این مرکز تاثیر‌گذار در فضای موسیقی کشور بازگشته است ؛ درراستای تعامل فرهنگی و همگرایی ملی تولید و عرضه شد. این آلبوم با سرپرستی و آهنگسازی «سیامک سپهری» و با پرداخت به موسیقی نواحی ایران و بهره گیری ازقابلیت‌ها و عناصر موسیقایی و آوایی این نوع موسیقی» شکل گرفت ومورد توجه واقع شد.این اثر به زودی، برای سومین بار و با طرح جلدی جدید توسط مرکزموسیقی حوزه هنری به بازار عرضه خواهد شد که همین اتفاق بهانه‌ای برای نگاهی جدی تر به این آلبوم است.

    «رنگواره‌های کهن»، روایتی از موسیقی اصیل مناطق مختلف چون لرستان، کرمانشاه، کردستان، خراسان،مازندران و بلوچستان است. فرزاد مرادی (آواز، تنبور، تارباس، دوتار، سه تار و د سرکتن)، رضا عابدیان (کمانچه و تارباس آرشه‌ای) پیران مهاجری ( عود و نقاره )، سحر ابراهیم (قانون )، مجید پوستی (دهل، دف، دایره و سازهای افکتیو وآواز بلوچی با نور)، (اکبر اسماعیلی‌پور (تار)، محمد مظهری (کمانچه)، سورنا صفاتی (سنتور)، سارا نادری (دوتار،‌رباب،‌سه تار، دسرکتن و تمبک)، یاوراحمدی ‌فر (دف، دایره، دهل و پیپه)، کاوه سروریان ( سرنا، قشمه، نی و نی لبک)، آزاده رضایی (همخوان)، هاله سیفی‌زاده ( همخوان و کوزه ) و مهدی شجاعی (خواننده قطعه آوازهرا ئی) ازنوازندگان وآواز خوانان این آلبوم هستند.

    این اثر براساس دستمایه‌ای کلی و متعادل حاصل نوع نگاه خلاقه گروه رستاک که در آن سازهایی مرتبط با موسیقی دستگاهی ایران از جمله کمانچه، تار، قانون،تمبک وعودترکیب شده‌اند، شکل گرفته است اما بهره‌گیری از این سازها درکنار سازهای موسیقی نواحی، متناسب باقطعات و ویژگی‌های موسیقایی آن ناحیه صورت گرفته است. در ضمن ازلحن‌های موسیقایی نواحی مد نظر و حتی لهجه‌های اقوام نیزبهره خوبی گرفته شده است تا بکربودن واصالت مقام‌ها و نغمه‌ها حفظ شود. البته در جاهایی سکته‌هایی در ادای شعرها یادرک درست از مضمون آنها دیده می‌شود که درکاری چنین گسترده قابل اغماض است چرا که کار این گروه درسمت وسو دادن مخاطب ناآشنا با این گنجینه موسیقی بسیارقابل تحسین تر وارزشمندتر ازآن است که با این ایرادهای کوچک نادیده گرفته یاپایمال شود اما اصلاح آنها درنسخه‌های بعدی بسیارضروری است.

    دراین آلبوم، سازهای شاخص هر منطقه انتخاب شده است. به‌عنوان مثال درسبک آوازی«هوره» کرمانشاه از ساز«تنبور» البته با ترکیب خلاقانه «دهل» با آن و در موسیقی بلوچستان از «دهلک» و در موسیقی کردستان از «کمانچه ودف» استفاده شده است. این سازها در بروشور بسیارشکیل آلبوم نیزبا رویکردی پژوهشی معرفی شده‌اند وتاریخچه و خاستگاه وسیر تاریخی آنهاهم درآن آمده است. شرحی بر قطعات هم صورت گرفته که در جای خود کامل و تحسین‌برانگیزاست.

    یکی از جلوه‌های زیبای منعکس شده در این اثرکه جایگاهی برجسته هم در کلیت اثر یافته است، استفاده خلاقانه ازقطعات غنی موسیقی کردی شامل «هور» که بر مبنای همان سبک آوازی «هوره» ساخته شده است، و «پاییزه» و «کژال» است. در این قطعات، پتانسیل اصلی موسیقی کردی از جمله شور وتحرک آن با توسل به قبض و بسط‌هایی درشیوه سازبندی، ایجاد فضاهای افکتیو با تکیه بر اصوات وآواها،کنتراست‌های آوایی ریتمیک وبرداشت‌های گزینشی مینی مال وخلاقانه، رنگ آمیزی و فرم زیبایی پیدا کرده است. جدای از این درقطعه« کژال» که هم رنگ حزن انگیز وهم رنگ ریتمیک بر مبنای مضمون ترانه آن دارد، عشق و حماسه درقالب هیجان و ملودی محزون آن ترکیب وجلوه پیدا کرده است که این نشانگرروح حماسی ودر عین حال عاطفی و غمگنانه کردها است. چفت وبست ومیان بندی‌های خاصی از طریق پیش در آمدها و قطعات صورت گرفته وشیرازه ریتمیک کار بدین ترتیب حفظ شده است. درواقع این وصله‌های میانی، زمینه ساز و پل ارتباطی اتصال قطعه هرناحیه به ناحیه دیگر شده و بدین ترتیب، هم آشفتگی وتفکیک ملودیک وساختاری نچسپ و بی‌تعادل میان این گونه‌ها به‌وجود نیامده و هم اصالت موسیقی هر منطقه‌ حفظ شده است. علاوه بر این، تلفیق‌های خاص ملودی‌ها درقالب یک قطعه، چرخش‌هایی دراثرایجاد کرده که باعث درهم تنیدن این گونه‌های نزدیک به هم شده و فضای موسیقایی متنوعی ایجاد شده که همواره ذهن مخاطب را سیال، شعف ناک، پویا ومهیج نگه می‌دارد.البته تلفیق سازهای دستگاهی با سازهای نواحی ایران هم به گونه‌ای دیگردر مچ کردن ملودی هاتاثیر خود را گذاشته و کارکرد تعیین کننده‌ای پیدا کرده است. استفاده ازپتانسیل‌ها وظرفیت‌های بسیار غنی و مهجور شده موسیقی نواحی ایران وگاهی ترکیب متناسب آنها با هم در«رنگواره‌های کهن»، باعث غلبه موسیقی بر آوازاز لحاظ بسامد شده و گرنه هیچ خلل وخلأ آوایی ایجاد نشده است و هرکدام از این عناصر موسیقایی کارکرد ویژه خودرا دارند ودر جای خود نشسته‌اند.

    بازخوانی موسیقی نواحی ایران در آلبوم «رنگواره‌های کهن»، به شیوهای خلاقانه وبر اساس ابتکارات تازه‌ای انجام گرفته است.ترکیب «دهل» و«تنبور»، فضاهای افکتیوی درآغاز و فیگورهای ریتمیکی با دهل در دل آوازی که کارکرد سوگوارانه وحزن انگیزی دارد، ایجاد کرده است. در قطعه«سو و سوگ» هم ملودی‌های متفاوت کرمانشاه ولرستان ترکیبی هماهنگ ودلپذیر شده و در پیوندی دلنشین کنار هم نشسته‌اند. قطعه خراسانی «اشراق» هم حال و هوای خاص خود را دارد. همین‌طورقطعه «هرائی» مازندرانی و «بانور» بلوچی این خصوصیت را دارند و تنظیمی هوشمندانه، خلاقانه و با هدف شده‌اند که درآن ازهر ساز، بنا به منطق وقابلیت‌های زیباشناسانه آن بهره گیری شده است.

    گفتنی است، این گروه با آلبوم «همه اقوام من»با انتخاب ملودی‌هایی دیگرکه به نوعی ادامه مسیر رفته در آلبوم البته پخته‌تروکارشناسی شده تر «رنگواره‌های کهن» است ؛ برگشته و حالا«رستاک» با حرکتی که مرکز موسیقی حوزه هنری از آن حمایت کرد و توجه نشان داد ؛ به یک گروه نام آشنا ومبتکر درموسیقی تبدیل شده است.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *