مهدی ملکمحمد:
«ریموند کارور»، نویسندهی نامدار آمریکایی داستان و مجموعهداستان مشهوری دارد با عنوان «وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم» و عنوان کتاب خاطرات «هاروکی موراکامی»، نویسندهی نامدار ژاپنی، چنین است: «وقتی از دویدن صحبت میکنم، در چه موردی صحبت میکنم».
من نیز در اینجا از این دو نویسندهی بزرگ وام میگیرم و مینویسم: «وقتی از دکتر گلزاری صحبت میکنیم، از چه فردی صحبت میکنیم». پاسخ اما به همین سادگی نیست و نیاز دارد تا ذهنم را بهخوبی بکاوم تا چیزی از قلم نیفتد. ذهنم یاریام میکند و مرا میبرد به اواخر شهریور سال ۱۳۸۵، یعنی سیزده سال پیش، و به دانشکدهی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی. در مقطع کارشناسی ارشد رشتهی روانشناسی این دانشگاه پذیرفته شده بودم و روز قبلتر آمده بودم برای ثبتنام.
به دلیل یک ناهماهنگی میان آموزش و گروه، مواجههای نسبتاً تلخ با مدیر گروه داشتم و رفتار ایشان تا حدودی دلخور و غمگینم کرده بود که اینجا کجاست که آمدهام! روز بعد آمده بودم تا ثبتنامم را قطعی کنم. با نگرانی از تکرار برخورد دیروز مدیر گروه به اتاق گروه روانشناسی پا گذاشتم ولی مدیر گروه حضور نداشت و تنها استاد حاضر در اتاق، دکتر محمود گلزاری بود. خودم را معرفی کردم و خوشآمدی پُرمهر نصیبم شد. تمام دلخوری دیروز از جانم شسته شد.
رفتار مهربانانه و دلسوزانهی دکتر گلزاری تمام نیمسال اول که روانشناسی مثبت را تدریس میکرد چون پیچهایی عمل میکرد که ما را به روانشناسی هر روز بیشتر و بیشتر متصل میکرد. این پیچها چنان نیرومند عمل کردند که اکنون پس از سیزده سال نمیدانم اگر نبودند آیا واقعاً من را با روانشناسی کاری بود یا نه. آن روزها گذشت و رابطهی استادی – دانشجویی بهظاهر به رابطهی همکاری تبدیل شد. میگویم به ظاهر چراکه هنوز هم خود را دانشجوی ایشان میدانم و روزی نیست که درس جدیدی فرانگیرم. در رابطهی جدید بخشهای دیگری از شخصیت دکتر گلزاری برایم مکشوف شد که بهطور خلاصه بخشهایی از این شخصیت را برایتان بازگو میکنم.
دینداری:
بهخوبی میدانم که نوشتن این جملات باب میل و مطلوب دکتر گلزاری نیست، ولی مینویسم و بیان میکنم که مهمترین ویژگی ایشان، درونیکردن دین در تمام ساحتهای زندگی بوده است. اعتقاد عمیقش به باورهای دینی چیزی نیست که بتوان در یک مصداق و مثال خلاصهاش کرد. در یک کلام، مومن است و مصداق آیهی مبارکهی «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ».
زندگی با معنا:
در این زمانه که بحران معنا سایهی سنگینش را بر نوع بشر انداخته است، دیدن انسانهایی که فارغ از چنین بحرانی هستند و هر روز با طلوع آفتاب به زندگی لبخند میزنند و آمادهی روزی رضایتبخش و پُردستاورد میشوند، امیدآفرین است. دکتر گلزاری از همین گروه است و جزء طایفهی امیدواران عالم که دور گردون را فراتر از دو روزی میبیند که ممکن است بر مراد نباشد. البته میان این ویژگی دکتر گلزاری و انسانهایی مانند او و بازیگران نمایش امید که این روزها بسیارند، فرق بسیار است و نیک میدانم که در این دوران چقدر دشوار است امیدواری و مهمتر از آن، امیدآفرینی و این مهم با شور و شعار که جوّ عمومی این روزگار است حاصل نمیشود و محتاج درکی عمیق از انسان و جهان است.
غرق در علم همراه تفکر انتقادی:
آنچه دشمن دانش افزایی و علم آموزی است احساس بی نیازی بسیاری از اساتید دانشگاه به مطالعه کتب و مقالات جدید و اتکای صرف بر دانش پیشین است. متاسفانه همین احساس بلای جان محیطهای علمی کشورمان شده و پیشرفت علمی را به موضوعی صرفا کمی و نه کیفی تبدیل کرده است. اما باید حضور داشته باشید و با چشمانتان ببینید که دکتر محمود گلزاری چه میل عجیبی به مطالعه آموزه های جدید علمی دارد و با چه اشتیاقی به مطالعه کتابها و مقالات تازه انتشار می پردازد. البته این یادگیری هر روزه آموزه های علمی توسط ایشان بدون فیلتر تفکر انتقادی نیست؛ تفکری که دانش روانشناسی را از مسیر فرهنگ ایرانی عبور میدهد تا آموزه های نامرتبط با ذهن و روان انسان ایرانی حذف شوند و از دریچه چنین تفکری است که دانش بومی متولد می شود.
دقت و وسواس علمی:
تردید نداشته باشید که هر محتوای تولیدشده – اعم از کتاب و مقاله – توسط دکتر گلزاری بیش از سه بار توسط ایشان پیرایش شده و هر بار پیرایش یعنی تغییر و اصلاح حجم قابل توجه نسخهی قبلی. این دقت و وسواس علمی را میتوان در کلام ایشان هم درک کرد. در یک عبارت، کلمات برای دکتر گلزاری بسیار محترماند و از همینرو در کاربرد صحیح آنها دقت بسیار زیادی میکند.
چالاکی:
مولای متقیان، امام علی (ع)، میفرمایند بهدرستی که بیشترین نالههای اهل جهنم از تسویف است. تسویف را همان به فرداانداختنهای مکرر دانستهاند که متأسفانه تعداد قابل توجهی از تودهی ایرانیان مبتلا به آن هستند. اما در مورد دکتر گلزاری ندیدهام که کاری را به فرداها موکول کند. اگر قرار است با فردی به صورت تلفنی صحبت کند بلافاصله تماس میگیرد و اگر قرار است موردی اجرایی شود، بلافاصله فرایند آن را آغاز میکند.
آنچه نوشتم تلاشی برای پاسخ به سوال ابتدایی یادداشت بود. نمیدانم در این تلاش موفق بودهام یا نه، ولی نیک میدانم که برای درک درست شخصیت مهربان، صمیمی، متواضع و باثبات دکتر محمود گلزاری باید چند صباحی با او همنشین و همصحبت بود و دریافت که وقتی از دکتر گلزاری صحبت میکنیم، از چه فردی صحبت میکنیم.
* کارشناس ارشد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیرفنی مرکز مشاوره بیدار
پاسداشت مکتوب دکتر محمود گلزاری در گروه نخبگان خبرآنلاین
دیدگاهتان را بنویسید