کنسرت رحیم شهریاری خواننده شناخته شده موسیقی ایرانی، ۱۷ آبان ماه ۱۳۹۸ در سالن میلاد نمایشگاه تهران برگزار شد، در ادامه می توانید گزارش متفاوت متنی و تصویری این اجرا را دنبال کنید.
موسیقی ایرانیان – سولماز یوسفی: از نیم ساعت قبل جلوی در ورودی کنسرت در انتظار نشستهای. وارد سالن میشوی و روی صندلی مینشینی. در یک چشم برهم زدن سالن مملو از جمعیتی میشود که اغلب چهرههای دلنشینشان تیپیک آذریزبانان است و راحت میتوانی از بقیه تمایزشان بدهی!
چند دقیقه بعد نوازندهها روی صحنه مستقر میشوند و کارشان را شروع میکنند و صدای خواننده زودتر از چهرهاش میرسد. «بوقیزلارین الینن» قطعا انتخاب خوبی برای اولین آهنگ است. بالاخره خواننده خندان و میکروفون به دست از گوشه سن جلو میآید. با هیاهو و جیغهای پی در پی حضار سالن به اوج میرسد. آهنگ اول تمام میشود. رحیم شهریاری سلام و علیک میکند و به همه خوش آمد میگوید و از کسانی که زبان ترکی بلد نیستند میخواهد دست بزنند تا تعدادشان معلوم شود. آنها دست میزنند. واکنش رحیم جالب و توام با شوخیست: «خوشبختانه تعدادتان کم است! وقتی به خانه برگشتید حتما در گوگل سرچ کنید شاید رگ و ریشه آذری دارید و خبر ندارید.»
قطعه بعدی از زبان پدر برای دخترش است که به اصطلاح آذربایجانیها پدر برای دخترش «لای لای» میخواند. از انرژی حضار کم شده و جو غمگینی در سالن حاکم شده اما فقط برای یک دقیقه!
ملودیها در چشم به هم زدنی عوض میشود و آهنگ معروف «یار یار» اجرا میشود. پیرزنی از ردیفهای اول بلند میشود و میخواهد با تکان دادن دستانش با خواننده همراهی کند که نور بنفش لیزر خانم حراست مجبور میکند بنشیند.
دوباره صدای سالن فروکش میکند. خواننده از غم درونی که بخاطر زلزله هم شهریهایش دارد میگوید و از اینکه کنسلی کنسرت دست او نبوده و از حضار میخواهد سی ثانیه برای زلزله زدگان دیشب سکوت کنند. با این اوصاف آهنگ بعدی را خودت حدس میزنی: «حیدر بابا دونیا یالان دونیادی…». خیلیها با خواننده همخوانی میکنند. رحیم «درده سالان دونیادی» را با بغض میخواند و آهنگ را تمام میکند.
در لابلای اجراها خواننده از تک تک نوازندههایش تشکر میکند و معرفی آنها را با این حرف شروع میکند:
«خوانندهای داریم معروف به بهنام سبیلو! که وقتی روی سن نوازندههایش را معرفی میکند تمام سالن منفجر میشود. اگر گفتید چرا؟ الان میگویم.»
و با لحن و هیجان به سبک او نوازندههایش را معرفی میکند: «حسین افشارررررررررررررری….»
یکی از نوازندههایش را با عنوان ۶۵ درصد جانباز دفاع مقدس معرفی میکند. در آخر رو به نوازنده پرکاشن میگوید:
«بی شی چال» و او هم بلافاصله شروع به بداهه نوازی میکند.
آهنگ بعدی «تویلار مبارک» است که از اواسط آهنگ میکروفون را رو به سالن میگیرد و خودش نمیخواند و آهنگ را با گفتن اینکه «شما نیاز به گروه کر ندارید» به پایان میرساند.
«باخ باخ»، «پیالنی دولدوراخ»، «گئجه لر» و «علی بالا» را هم اجرا میکند. وسط اجرای «بری باخ» است که مردی بیتوجه به اشارههای حراست جلوی سن میآید. رحیم میکروفونش را به دست مرد میدهد تا او تا آخر آهنگ را با شور و حرارت بخواند.
سی ثانیهای سالن آرام میشود که با «آی نقارا» گفتن خواننده سولونوازی نوازنده نقاره شروع میشود و آهنگ معروف «قو لیلی» سالن را منفجر میکند.
بعد از اجرای «شیرین سن» و «بیاض گئجه لر» نوبت به معرفی همخوانهای خانم میرسد. مانیتورهای گوشه سالن روی چهره زنی میانسال زوم میکنند و خواننده، زن را اینطور معرفی میکند:
«۲۵ سال است با من میخواند. ریما از ارامنه است. اولین کنسرتی که با ودود موذنزاده داشتم ۴۰۰ هزارتومان ضرر کردم، ریما کسی بود که از دوستانش در تالار وحدت نفری ۵،۶ هزارتومان جمع کرد تا دوباره بتوانم کنسرت بگذارم. ۴ سال قبل ۴ ماه به کما میرود. خانوادهاش از دکتر میخواهند، دستگاهها را جدا کنند اما دکتر تا شنبه صبر میکند. قبل از رسیدن شنبه ریما در خواب میبیند مردی به نام «محمد» از او خواسته بلند شود و به خانهاش برود. صبح به هوش میآید. همین میشود که مسلمان شده!»
بعد کنسرت ادامه دارد. رحیم شهریاری رهبر ارکستریست که متفاوت نتخوانی میکند: «سی بملی توتوز لطفا» این دیالوگها را فقط در همین کنسرت میتوانی بشنوی.
بعد از آهنگ «اولماز اولماز» از مسئول سالن و چندنفر دیگر به فارسی تشکر میکند و یکدفعه شروع به ترکی حرف زدن میکند و به شوخی میگوید که وقتی فارسیزبانان به کنسرتش میآیند چه زجری میکشد از همزمان دوبله کردن حرفها در ذهنش!!!
حالا ۸ دقیقه گذشته از وقتی خواننده با آکاردئون سولونوازی میکند. مانیتورها چهره خیس از عرق و چشمان بستهاش را نشان میدهند. ۱۰ دقیقه بیوقفه و با سرعت ساز زدن خواننده تمام شده و مردم ایستاده تشویق میکنند که رحیم بدون قطع کردن آهنگ «امشب در سر شوری دارم» را با همان ساز اجرا میکند و تمام….
اعضای این کنسرت:
حمزه شهریاری، پیمان حمیدی، محمد امین باقرپور، حمید رضا جدیری، آرمان میرزایی، محمد سبک دستی، محمد حسین افشاری، کاوه خجسته، محمدرضا زبری، نازنین باقرپور، ریما نوزاد، رها حکمی، پروانه کاردوست و شیرین شجاعی
عکاس: مهدی علیاری
دیدگاهتان را بنویسید