تسنیم نوشت: فرخ نعمتی میگوید میدانستم دیده نمیشوم اما تردید نکردم و نقش امام رضا(ع) را پذیرفتم.
“ولایت عشق” به مراتب در دل مردم جا گرفت؛ صدایش، نوایش و لحظات پلانهایش خصوصاً آنجایی که در فیلم نشان داده میشود امام رضا(ع) برای هجرت از مدینه به مرو، در مسیر مردم چطور با او برخورد میکنند؛ ماجرای آن پلان هنوز هم خاطرهانگیز است. فرخ نعمتی بازیگر نقش امام رضا(ع) ماجرای پلان را اینطور روایت کرد: آن روز باید با اسب بهطرف این جمعیت میرفتم؛ موقعیت حساسی بود و این نور نباید میرفت؛ از طرفی در همچنین کاری که دویست نفر سرازیر میشوند باید در یک برداشت، فیلمبرداری انجام میشد، آن هم کارگردانی مثل فخیمزاده که از این نوع صحنهها نمیگذرد. با اسب بهسمت تپه رفتم، اسب که جمعیت را دید ناگهان مرا به جای دیگری برد اما برای فخیمزاده این اتفاق قابل قبول نبود. من هم به او گفتم: “تقصیر من نبوده و اسب از جمعیت ترسیده و این کار را انجام داده است”. بهیکباره وسط بیابان به من گفت “لباست را تن مأمور سوارکارها بکن!”، برای بازیگری مثل من که به ظرافتهای هنری اهمیت میدهم سخت بود لباسم را تن شخص دیگری کنم و این پلان را از دست بدهم. اما لباس را به نمازی مأمور سوارکارها واگذار کردم و پتو روی دوشم انداختم.
بازیگر نقش امام رضا(ع) با اشاره به اینکه دستانم را بازکردم برای استقبال از مردم دیدم اسب کنارم راه میرفت، تصریح کرد: از عنایاتی که حضرت به من داشتند در این پلان به منصه ظهور رسید؛ جایی که نمازی مأمور سوارکارها بهسمت تپه رفت اما اسب هنوز با جمعیت مواجه نشده بود راهش را کج کرد و نمازی هم موفق نشد. اینجا به فخیمزاده گفتم “دیدید این اتفاق دوباره تکرار شد”. او به من گفت “لباس را دوباره بپوش و این بار در آستانه نزدیک شدن به جمعیت، اسب را نگهدار و بقیه راه را پیاده برو”. سعی کردم اسب را نگه دارم و پیاده بهسمت تپه رفتم. در راه با خودم فکر میکردم کاری انجام بدهم، از جایی که جمعیت نزدیکتر شد دستانم را باز کردم از پشت دیدم اسب همراه من میآید. بعد از اینکه پلان به پایان رسید دیدم تمام گروه دارند گریه میکنند. برخی اوقات چنین اتفاقاتی میافتد که فکر نمیکنم جز عنایت و معجزه چیز دیگری باشد.
بازیگر نقش امام رضا(ع) به امیدواریاش برای ساخت سریال امام حسین(ع) اشاره کرد و افزود: پس از «ولایت عشق» بسیار امیدوار بودم مدیران ما بهدنبال سریال امام حسین(ع) بروند؛ خودم هم در این راه سهیم بودم اما این تلاشها به جایی نرسید. امیدواری ما این بود روز به روز به این حیطه بیشتر نزدیک شویم، حتی یک روزهایی کار میکردیم این امیدواری بود یک سکانس ما را نشان دهد و در این راه بدعتگذاری هم انجام دادیم.
وی با بیان اینکه شهامت نداشتند نام من را در تیتراژ هم بیاورند، تأکید کرد: در تیتراژ سریال هم این شهامت وجود نداشت که من بازیگر هستم و در پایان از من تشکر میشود. جالب است بدانید جرأت نمیکردیم بگوییم این نقش را بازی کردیم. نگاه نکنید که امروز راحت میگوییم که نقش امام رضا(ع). من خیلی تلاش کردم این سد شکسته شود. حتی بعد از «ولایت عشق» بهسراغ یک نقش منفی اما در یک سریال فاخر رفتم تا هیچ مرزبندی ایجاد نکنم؛ البته به اشخاصی که چنین نقشهای بزرگی بازی میکنند توصیهام انتخاب نقشهای برجسته و تأثیرگذار در عین سریال یا فیلم سینمایی ارزشمند و همراه با فیلمنامه مناسب است.
نعمتی در پاسخ به این سؤال که شما میدانستید قرار نیست چهره شما نشان داده شود و یک بازیگر معتبری بودید؛ چه اتفاقی افتاد که این نقش را پذیرفتید، خاطرنشان کرد: مگر میشود چنین نقشی را نپذیرفت! شاید سخت باشد برای هر بازیگری که نه قرار است چهره او مشخص شود و نه شاید بدنش! و همه کارها را باید از طریق صدا انجام دهد. ولی وقتی به من پیشنهاد شد در پذیرش آن تردید نکردم. فکر نکردم چه چیزی قرار است نشان داده شود. البته هیچگاه به متراژ نقش فکر نمیکنم. نقش باید تأثیرگذار باشد و تأثیرگذار بازی شود.
فرخ نعمتی در پاسخ به این سؤال که چرا دیگر تلویزیون رویکرد تولید سریالهای فاخری مثل «ولایت عشق» و «مختارنامه» را در دستور کار خودش ندارد، خاطرنشان کرد: قطعاً به مسائل مدیریتی برمیگردد. چرا که روال کار در تلویزیون احتیاج به بودجه دارد. اما این بودجه گاهی با سیاستهای خاصی در اختیار مدیران تلویزیونی قرار میگیرد تا برای برنامهها خرج شود. هرچه دلشان میخواهد میسازند و خودشان، نتیجه کار خود را مثبت ارزیابی میکنند. این نوع ساخت سریال و فیلم در تلویزیون هم مطمئنا مخاطب را دلزده میکند و شخصا با این نوع فیلمسازی یا سریالسازی در تلویزیون موافق نیستم. متاسفانه روال کار تلویزیون به نفع سینما هم نیست. دست اندرکاران تلویزیون از نظر کمی خیلی به خودشان میبالند اما به لحاظ کیفی، وضعیت خوبی را مشاهده نمیکنیم. سینما و تلویزیون بر روی هم تاثیر میگذارند.
دیدگاهتان را بنویسید