فرزاد خوشدست، کارگردان فیلم مستند سینمایی «خط باریک قرمز» که در این اثر، روایتی مستندگونه از تعدادی مجرم نوجوان در کانون اصلاح و تربیت را به تصویر کشیده در گفتوگویی بیان کرد: یکی از بچههایی که با ما در این فیلم همکاری کرد و بازی خوبی از خود نشان داد، به دلیل اتهام به قتل حالا حکمش تایید و به قصاص محکوم شده است. او سنش از ۱۸ سال رد شده و برای گرفتن رضایت باید مبلغ زیادی پرداخت کند و اگر پول را پرداخت نکند قطعا قصاص خواهد شد.
او در ادامه بیان کرد: فیلم ما برای چند جشنواره خارجی پذیرفته شده، برای جشن خانه سینما نامزد بهترین فیلم شده، برای جشن مستقل مستند انتخاب شده و تنها مستند ایرانی است که جایزه بنیاد آسیایی نتپک را دریافت کرده است. همه از این اتفاقات خوبی که برای فیلم افتاده خوشحالیم، اما از اعماق قلبم هیچ کدام اینقدر اهمیت ندارد که بتوانیم این نوجوان را نجات بدهیم.
کارگردان «زنی که نام ندارد» با بیان اینکه من با مسئولان بسیاری درباره موضوع این فیلم صحبت کردهام، تاکید کرد: در اکران خصوصی این اثر در حضور افرادی چون آقای رستموندی رئیس سازمان امور اجتماعی کشور، آقای احمد مازنی نماینده مجلس شورای اسلامی، سردار مهری رییس سازمان وظیفه عمومی ناجا، علی هاشمی دبیرکل اسبق ستاد مبارزه با مواد مخدر و در کل هفت نفر از مسئولان کشوری گفتم اگر این پسر قصاص شود تا هر زمانی که این فیلم در دنیا بچرخد و در فستیوالها نمایش پیدا کند وقتی از سرنوشت شخصیت فیلمم بپرسند باید بگوییم اعدام شد. این بدترین اتفاقی است که میتواند برای کشورمان رخ دهد؛ اما اگر این نوجوان که در ساختار کار ما تغییر شخصیت داشته، نجات پیدا کند آن وقت گفته میشود توانستهایم در کنار ساخت یک اثر ملی، جریانسازی و فرهنگسازی اجتماعی کنیم.
خوشدست افزود: چند روز پیش که با این محکوم در کانون صحبت میکردم به من گفت به خاطر کارهایی که در آن پنج ماه در جریان فیلم «خط باریک قرمز» انجام دادیم من فرق خودم را با بقیه زندانیها که برای کار انتخاب نشدند میفهمم؛ البته او هنوز از حکمی که برایش صادر کردهاند خبر ندارد. شنیدن این حرف برایم بسیار لذتبخش بود؛ اما حالا با تمام این احوالات و تغییرات باید اعدام شود.
فرزاد خوشدست با بیان ماجراهای روز اجرا، به این پسر که ممکن است اعدام شود اشاره کرد و افزود: وقتی اجرای نمایش تمام شد و میخواستیم برگردیم همین پسر هنگام سوار شدن به اتوبوس پایش میلرزید، به توماج گفتم لطفأ برو ببین چه شده است. پسر میلرزید و غمگین به توماج گفته بود اگر قبل از اینکه با چاقو به دوستم حمله کنم، این کار را انجام میدادم هرگز مرتکب قتل نمیشدم. پس میتوان گفت این فیلم میخواهد ثابت کند استفاده از روشهای هنری میتواند آرامش را به جامعه برگرداند و از خشونت موجود در جامعه بکاهد. حالا چرا باید این پسر که نگاهش به زندگی و جهان اطرافش تغییر کرده جانش گرفته شود؟
دیدگاهتان را بنویسید