ایلنا نوشت: تورج شعبانخانی درباره روند فعالیت همنسلانش میگوید: حبیب محبیان خواننده پرتوان عرصه پاپ که پس از سالها به ایران آمد چه خللی در کارش وجود داشت؟ او نه سیاسی بود و نه حاشیهای داشت اما به او اجازه فعالیت داده نشد. این هنرمندان تعدادشان کم نیست. مگر مازیار خواننده بدی بود یا مگر فریدون فروغی، و فرهاد مهراد اشکالی در کارشان وجود داشت که از فعالیتشان جلوگیری شد؟
تورج شعبانخانی (آهنگساز، تنظیم کننده و خواننده) یکی از قدیمیترین هنرمندان عرصه موسیقی که طی سالهای فعالیتش با خوانندگان عرصه پاپ همکاری کرده و خود نیز آثار متعددی را خوانده است، جزو معدود هنرمندانی است که بر خلاف بسیاری از همنسلانش پس از پیروزی انقلاب اسلامی ترک وطن نکرد و در ایران ماند. بخشهایی از گفتگویی این موزیسن را مرور میکنیم.
شما همچنان فعال هستید؟
بله. در شرایط فعلی با وجود کسالت و بیماری و این روحیه بد همچنان با دل و جان پای کار ایستادهام. در حال حاضر با وجود فعالیتهای جسته گریخته، تلاشم این است که شرکتی را در زمینه فعالیتهای هنری تاسیس کنم. پس از این اتفاق حتما با دولت و مسئولان ذیربط سر و کار خواهیم داشت و قصدمان این است با سیاستگذاریهای درست جلو برویم تا به نتایج مثبتی برسیم و پیشرفت در کار حاصل شود.
از هنرمندان همدوره خود خبری دارید؟
بسیاری از هنرمندان هم نسل من فعالیت حرفهای و هنری ندارند و در نهایت گوشه خانه نشستهاند. مثلا حبیب محبیان خواننده پرتوان عرصه پاپ که پس از سالها به ایران آمد چه خللی در کارش وجود داشت؟ او نه سیاسی بود و نه حاشیهای داشت اما به او اجازه فعالیت داده نشد. این هنرمندان تعدادشان کم نیست. مگر مازیار خواننده بدی بود یا مگر فریدون فروغی و فرهاد مهراد اشکالی در کارشان وجود داشت که از فعالیتشان جلوگیری شد؟
شما در مقطعی که بسیاری از هنرمندان ترک وطن کردند، شرایط مهاجرت را داشتید و با وجود آنکه برخی از اعضای خانوادهتان در خارج از کشور سکونت داشتند و با وجود اصرار همکارانتان در ایران ماندید، از این تصمیم پشیمان نیستید؟
من ایرانی هستم و ایران مال من است. کجا باید میرفتم؟ شاید به لحاظ بخش تجاری حرفهام و امکاناتی که میتوانست در فضای مساعدتر برایم ایجاد شود از تصمیمام پشیمان باشم، اما عرق ملی و عشقم به ایران چه میشود؟! من زندگیام را فنای هنرم کردهام. من حضور در دانشگاه علم و صنعت را فدای هنرم کردم و از تحصیل انصراف دادم. زمانی که متوجه پیشرفتهای هنریام شدم و فهمیدم مردم نیز کارم را دنبال میکنند تصمیم گرفتم انصراف دهم. اگر توجه کنید من جزو معدود افرادی هستم که در عرصه موسیقی پاپ همچنان پای کار ایستادهام. در مقطعی پس از چند سال فستیوال موسیقی پاپ را راهاندازی کردند و از من به عنوان پیشکسوت خواستند در آن رویداد حضور داشته باشم و من نیز پذیرفتم و با همه کاستیهای موجود همچنان به فعالیتم ادامه دادهام.
با خوانندگان مطرحی همکاری کردهاید که حال بسیاری از آنها در ایران ساکن نیستند، همکاری با حرفهایهای این عرصه چقدر نوع گزینش و همکاریهای شما را تحت تاثیر قرار داده و احیانا شما را دچار وسواس در انتخاب کرده است؟
رویه فعالیت من همانی است که قبلا بوده، یعنی همچنان به زیربنای کار اهمیت میدهم و همواره تلاشم این است که برای جامعه به تولید اثر بپردازم و آینده را مدنظر داشته باشم. آنچه تغییر کرده وضعیت مالی و نوع کسب درآمد من است که با وجود کاستیهایی که در این بخش وجود دارد و با وجود همه سختیها بازهم به فعالیتم ادامه میدهم به امید روزی که فضای موسیقی بهتر شود. به هرحال مشکلات و کاستیها همیشه وجود دارند. البته این رکود، در موسیقی دیگر کشورها نیز هست؛ گرچه شرایط کار آنها با ما تفاوتهای اساسی دارد. چند روز پیش دیدم که «میک جگرز» خواننده «رولینگ استون» در حال برگزاری کنسرت است و در سن هفتاد و شش سالگی مانند یک جوان جست و خیز میکند و مانند فرفره میچرخد و بالا و پایین میپرد. واقعا چرا ما اینگونه نیستیم و در سن پنجاه و چند سالگی دچار افت میشویم تا آن حد که باید نزد پزشکان مختلف برویم؟ دلیلش این است که فشارهای روحی سنگینی را متحمل میشویم. هنرمند نباید تا این حد دچار عذاب و سختی باشد. چرا هنرمندی که طی سالهای فعالیتش روند درستی را پیموده و حق مطلب را درست ادا کرده، باید درگیر مستاجری و اجاره خانه باشد و در نهایت نتواند مانند دیگران موفق شود!
دیدگاهتان را بنویسید